سنت پیامبر آخرالزمان: ازدواج
روابط قبل و بعد،موانع،آسیبها و... در ازدواج

مطلوب ترین سنین برای باردار شدن زنان در چند سالگی است؟
 
محققان تحقیقات زیادی در مورد زمان های متفاوت بارداری انجام داده اند و نتیجه اینکه بالاترین نقطه و اوج توانایی باروری در زنان در ۲۴ سالگی است.

تمامی خانم ها در هنگام تولد بالاترین میزان تخمک ها را جهت باروری دارند. یعنی در حدود یک میلیون تخمک. اما وقتی به سن بلوغ می رسند این میزان به حدود ۳۰۰ هزار عدد می رسد و مسئله اینجاست که از این تعداد فقط در حدود ۳۰۰ تخمک در دوره فعالیت تخمدانها آزاد می شود و امکان باروری می یابد.

هم چنان که سن افزایش می یابد تخمدانها هم پیرتر می شوند و تخمکها آمادگی کمتری برای باروری خواهند داشت. به همین دلیل است که امکان بروز مشکلات و اختلالات کروموزومی و ناهنجاری های ژنتیکی مانند سندروم داون در سنین پایین تر به مراتب کمتر از سنین بالا می باشد.

در عین حال احتمال بروز سقط جنین نیز در سنین بالا بیشتر است. این احتمال در زنانی که بین ۲۰ تا ۲۴ سال سن دارند احتمال سقط جنین ۱۰ درصد است در حالی که این رقم در زنان ۳۵ تا ۳۹ ساله ۱۸ درصد و زنان ۴۰ تا ۴۴ ساله به ۳۴ درصد می رسد.

در عین حال در دهه بیست سالگی احتمال ابتلا به انواع مشکلات رحم و اندومتر به مراتب کمتر است و بیماری های مقاربتی نیز در این سنین کمتر ایجاد می شود.

از طرف دیگر در دهه بیست سالگی بدن از نظر فیزیکی سالم تر است و فرد مبتلا به بیماری ها و ناراحتی های گوناگون نمی باشد. از این رو احتمال زایمان زودتر از موعد و تولد نوزاد نارس در سن کمتر از ۳۶ سال پایین می باشد.

لازم به ذکر است که بررسی ها نشان داده اینکه شما در اوایل دهه بیست سالگی اقدام به بارداری نمایید یا در اواخر آن تغییر چندانی نمی کند و تفاوت باروری در این محدوده سنی ناچیز و قابل چشم پوشی است.

در ضمن نکته قابل ملاحظه این است که فقط بارداری مهم نیست و پس از زایمان مراقبت های مربوط به نوزاد و اینکه مادر بتواند با بیداریهای کودک بیدار بماند و با خوابیدنهای او استراحت نماید در دهه بیست سالگی راحت تر است و پس از آن از نظر بدنی و فیزیکی فشار بیشتری را متحمل می شود.

به عقیده بسیاری از متخصصان سن ۲۵سالگی بهترین سن برای فرزند اول است. زیرا هم مادر سن مناسبی دارد و هم اینکه در بازیها و مراحل گوناگون رشدی کودک بهتر می تواند در کنارش باشد.

علاوه بر وضعیت جسمی افراد در دهه بیست سالگی از نظر ذهنی و عاطفی نیز انعطاف پذیری بیشتری دارند و ظرفیت بیشتری برای تحمل و پذیرش مسئولیت ها و تعهدات مربوط به فرزندان دارند.

از طرف دیگر مادر شدن در این دهه امکان تحصیل و آموزش دیدن را به شما می دهد. می توانید در این زمان فرزنددار شوید و سپس دوباره به جامعه و پرداختن به شغل و کارهای مورد علاقه برگردید. در صورتی که در سنین بالاتر اگر کار و حرفه خود را به جهت مسئولیتهای مادری رها کنید جذب دوباره بازار کار به مراتب سخت تر خواهد بود.

به همین دلیل از نظر بسیاری از مشاوران اقتصادی بارداری در این برهه از نظر مالی و اقتصادی نیز لطمه خاصی به خانواده نمی زند.

یعنی مادرانی که در سنین بالاتر اقدام به بچه دار شدن می کنند فرصتهای بسیاری را از نظر موفقیتهای اجتماعی و شغلی از دست می دهند.

اما از طرف مقابل فرزند داشتن در سنین کم نیز به دلیل تجربه کم والدین سختی هایی دارد و والدین به دلیل توجه زیاد به فرزند ممکن است از توجه کافی به یکدیگر غافل شوند. این امر در بسیاری موارد در مادران جوان منجر به افسردگی های پس از زایمان می شود و در پدران جوان نیز ناراحتی های ناشی از کمبود توجه همسرشان مشکل ساز است.

در بسیاری از موارد که ازدواجها در سنین پایین انجام می گیرد و زوجین خیلی زود تصمیم به بچه دارشدن می گیرند مشکلات زیادی به دلیل عدم آمادگی ها و تفاهمات لازم جهت پذیرش مسئولیتهای جدید ایجاد می شود.

بررسی ها نشان داده فرزندان زنانی که در سنین بین ۱۵ تا ۲۴ متولد شده اند از نظر رفتاری مشکلات بیشتری دارند و آن هم بیشتر به دلیل فقدان مهارتهای تربیتی لازم در مادران خیلی جوان است.

ارزیابی وضعیت والدینی که در دهه ۳۰-۲۰ و ۴۰ خود فرزنددار شده اند نشانگر ویژگیهای رفتاری و تربیتی متفاوت در این فرزندان است.

لازم به ذکر است که شما در هر سیکل عادت ماهیانه فقط تا ۲۵ درصد شانس بارداری خواهید داشت و بدین ترتیب یعنی در اوایل دهه بیست سالگی در سال در حدود۹۸ درصد و در اواخر این دوران در حدود ۸۴درصد شانس برای بارداری خواهید داشت.

در این دهه فقط ۷درصد از خانم ها دچار ناباروری می شوند و ۶ درصد نهایتا بچه دار نمی شوند. اما در دهه۴۰ سالگی احتمال اینکه افراد هرگز نتوانند بچه دار شوند تا ۶۴ درصد هم می رسد.

این مسئله در مورد خانم های دهه ۴۰سالی که سقط جنین دارند ۳برابر افرادی است که در دهه بیست سالگی هستند و در مورد ۴۵سالگی به بالا باز هم افزایش می یابد.

در ضمن در مورد ابتلای کودک به سندروم داون در دهه بیست سالگی مادر احتمال یک به ۱۲۹۵ است و در دهه ۳۰ یک در ۷۵۹ می باشد.

با توجه به موارد فوق توصیه می کنیم که در هر سنی حتی در دهه بیست سالگی اگر قصد بچه دار شدن دارید حتما قبل از هرچیز با پزشک متخصص مشورت نمایید تا از جنبه های گوناگون از آمادگی شما برای این موضوع اطمینان حاصل کرده و موارد مورد نیاز را به اطلاعتان برساند.

پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 7:11 :: نويسنده : ابوذر

سوال: دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند در اولین جلسه قبل از ازدواج بایستی در چه زمینه هایی با هم صحبت کنند؟

در مورد چه چیزی باید صحبت کنیم و چه سؤال هایی بپرسیم تا بفهمیم که او ایده ال زندگی ماست؟

پاسخ:در مورد انتخاب همسر باید از فاکتورهای گوناگونی استفاده کرد. به عبارت دیگر همسر مورد نظر را نمی‏توان صرفا با طرح چند سؤال آن هم در یکی دو جلسه، شناسایی کرد. چه اینکه این جلسات بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و طرفین به خاطر برخوردهای اولیه ممکن است خیلی خوب نتوانند همدیگر را ارزیابی کنند. لذا علاوه بر این جلسات گفتگو باید راهکارهای مطمئن‏تری را ضمیمه کرد تا درمجموع به یک نتیجه مطلوب رسید و آگاهانه دست به انتخاب زد.

به نظر می‏ آید یکی از بهترین راههای شناخت همسر، شناخت خانواده او می‏باشد. چه اینکه همسر محصول یک خانواده است و اگر خانواده مناسب باشد تا حدود زیادی می‏توان به محصولات آن نیز اطمینان داشت. راه شناسایی خانواده استفاده کردن از افراد مجرب، آگاه و دلسوز و در عین حال راز دار و مطمئن است.

یکی دیگر از راههای انتخاب همسر مناسب، داشتن آگاهی های لازم از همسر مطلوب و ایده‏ آل می‏باشد و لازمه این کار، مطالعه کتاب هایی در این زمینه مانند: کتاب «جوانان و انتخاب همسر از علی اکبر مظاهری انتشارات پارسایان» و کتاب « انتخاب همسر» از ابراهیم امینی از انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی و کتابهای دیگر در همین زمینه.
همچنین مشورت کردن با افراد کارشناس و مجرب، اطلاعات بسیار ارزشمندی را می‏تواند در اختیار انسان بگذارد، بعد از اینکه مجموعه‏ای از اطلاعات را از طریق خانواده، مشورت با افراد کارشناس و مجرب و مطالعه بدست آوردید، آنگاه نوبت به جلسات حضوری و گفتگو می‏رسد. طبیعی است که اگر این فرآیند به صورت صحیح و دور از احساسات انجام بگیرد درصد بالایی از اطلاعات لازم را برای انسان فراهم میشود. در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه کلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای بدست آوردن تعادل روحی که اهمیت بسیار زیادی دارد ،باید رفتار فرد را مانند نحوه سخن گفتن او، انسجام کلامی او. طریقه نشستن و حرکات و سکنات او مورد توجه قرار گیرد. اگر در این گونه امور وضعیت عادی داشت تا حدودی می‏توان به تعادل روحی او نیز پی برد.

موضوعات و سؤالات قابل طرح در این گونه گفتگوها مختلف است. زیرا افراد عقیده ها, آرمانها, هدفها و خواسته های آنان گوناگون است. اما بعضی از مطالب عمومی بوده و می توان آنها را طرح کرد که عبارتند از:

1. سؤال از خط مشی کلی زندگی آینده و این که زندگی را بر چه مبنایی می خواهید استوار و اداره کنید؟ مثلاً: تا چه اندازه به قوانین و دستورات اسلام و تکالیف عملی و دینی آن پایبند هستید و می خواهید تا چه اندازه زندگی را بر اساس آن بنا کرده و در تصمیم گیریها آنها را مورد توجه قرار می دهید؟

2. پرسش از اهداف آینده : هدفهایی که قصد دارید در زندگی آینده دنبال کنید چیست؟ و یا درباره ی هر یک از آرمانها و هدفهای تحصیلی , اخلاقی , اجتماعی , شغلی و... به شکل جزئی تر سؤال صورت گیرد.

مثلا:تا چه اندازه به ادامه ی تحصیل و پیشرفت علمی پایبند هستید؟ به چه شغلی علاقه مند بوده و چه شاخصه هایی باید داشته باشد و از نظر اخلاقی تا چه اندازه به دستورهای اخلاقی و آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی توجه دارید و...

3. پرسش از صفات اخلاقی و خصوصیات فردی یکدیگر.

4. پرسش از خواسته ها و انتظارات طرفین از یکدیگر.مثلاً: از همسر مطلوب خود چه انتظاری دارید؟

5. پرسش از چگونگی برخورد و رفتار و میزان ارتباط با خانواده و بستگان و خویشان یکدیگر.

6. پرسش از نظرات یکدیگر درباره ی شیوه تربیتی فرزندان آینده .

7. پرسش از عیوب و نواقص و بیماریهای مزمن یکدیگر.

لازم به ذکر است در چنین جلسه ای باید دو طرف صادقانه از حقایق و ویژگیهای واقعی یکدیگر خبر دهند و در صدد گمراه کردن یا فریب دادن یکدیگر بر نیایند بلکه باید با کمال شجاعت و به طور صادقانه پاسخ گوی پرسش های یکدیگر باشند.

جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 18:51 :: نويسنده : ابوذر

چه رفتارهایی موجب کاهش تمایلات جنسی زوجین می شود؟

مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد با بیان اینکه:« تمام زنان از همسر خود یک اسطوره شکست ناپذیر در ذهن خود دارند و آن عبارتست از وفاداری و پایبندی مطلق  مرد به  زندگی مشترک افزود :زمانی که این اسطوره بشکند به ناگاه همه چیز فرو می پاشد.»

دکتر محمد حسین اخوان تقوی در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«اولین و مهمترین اصل در زندگی زناشویی تعهد و پایبندی به همسر و مقید بودن به روابط زناشویی در چارچوب خانواده است.تمام زنان از همسر خود یک اسطوره شکست ناپذیر در ذهن خود دارند و همسر خود را مردی وفادار و پایبند به زندگی می دانند اما زمانی که روابط به خارج از چارچوب خانواده کشیده شود این اسطوره می شکند و حتی اگر مرد برای همیشه چنین روابطی را کنار بگذارد دیگر اعتماد زن به وی همچون گذشته نخواهد بود و مرد بازنی با  نفرت و خشم فروخورده روبروست و دیگر گرمای روابط گذشته احساس نمی شود.»

وی رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده را  اجل معلق زندگی تشبیه کرد و گفت : زمانی که این اتفاق می افتد ممکنست مرد نیز دیگر احساس گذشته را نسبت به همسر خود نداشته باشد و مدام در ذهنش دست به مقایسه بزند و ممکن است دیگر هیچ لذت و آرامشی را در کنار همسر خود احساس نکند .بنابراین مهمترین اصلی که موجب کاهش تمایلات جنسی زوجین نسبت به یکدیگر می شود عدم تعهد و پایبندی است که موجب می شود روابط زناشویی به سردی گراید ..»

دکتر اخوان تقوی تاکید  کرد:«این بحث در دنیای مجازی نیز صادق است و دیدن ماهواره و تصاویر مستهجن برای تحریک شدن موجب عادت می شود و بر کاهش اعتماد به نفس تاثیر گذاشته و گاهی برخی از زوجین با مشاهده این فیلم ها دست به مقایسه زده و به تقلید از این فیلم ها کارهای غیرمعمول و آسیب زننده و دردناک انجام می دهند که موجب دوری و پرهیز از نزدیکی می شود.»

مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«همانطور که در مصاحبه های قبل اشاره شد زندگی زناشویی به دو بخش داخل بستر خواب و خارج از بستر خواب تقسیم می شود و هر دو قسمت در گرمای رابطه زناشویی موثر هستند.

زوجینی که مدام جنگ لفظی،مناقشه  و یا درگیری فیزیکی دارند مسلما رابطه خوبی در بستر خواب با یکدیگر نخواهند داشت. از سوی د یگر زوجینی که  از بستر خواب به عنوان ابزاری برای قدرت نمایی ، کینه توزی و شیوه ای برای امتیاز گیری  استفاده می کنند موجب ایجاد احساس سردی در طرف مقابل می شوند .

وی ادامه داد:«نکته مهم دیگر که در سردی روابط زناشویی موثر است بی توجهی به ایفای نقش همسری است ما در زندگی اجتماعی خود نقش های متفاوتی داریم و برای ایفای درست آنها تلاش می کنیم .باازدواج زن ومرد نقش تازه ای به نام نقش همسری را عهده دار می شوند اما گاه  یادمان می رود که بایستی برای ایفای کامل این نقش وقت و انرژی صرف کنیم .خانه را فقط محلی برای استراحت و تماشای تلویزیون می دانیم و به همسر خود کم توجهیم .بی توجهی به نقش همسری بویژه  با تولد بچه شدت بیشتری پیدا کرده و زوجین تمام توجه خودرا معطوف  فرزندان می کنند .

دکتر اخوان تقوی افزود:«برخی از مشکلات وموانع رایج در زندگی به کرات بر روی سردی روابط زناشویی تاثیرگذار است به عنوان مثال خستگی بیش از اندازه به علت کار طولانی وپرزحمت یا محیط کار پراسترس و پرتنش و یا به علت  نامناسب بودن شیوه زندگی وکم  تحرکی  به شدت بر روی روابط زوجین تاثیر می گذارد همچنین مسائل و مشکلاتی همچون مشکلات مالی، شغلی، تحصیلی نیز خودآگاه و یا ناخودآگاه بر روابط زن و شوهر تاثیرگذار است.»

وی ادامه داد:«برخی نگرانی ها و ترس ها مانند ترس از باردار شدن و یا ترس از دیده شدن توسط فرزندان نیز می تواند بر روابط زناشویی تاثیر منفی بگذارد. همچنین سیگار کشیدن در درازمدت می تواند منجر به ناتوانی جنسی شود و یا چاقی موجب کاهش میل جنسی و بروز اختلالات جنسی می شود.»

مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«نکه مهم دیگر قابل اشاره این است که برخی  زوجین تمام اوقات فراغت خود را پر می کنند و این کار غلط است. ما دستورالعملی برای افراد مجردی که خودارضایی می کنند داریم و آن پرکردن تمام اوقات فراغت با مطالعه و تفریجات سالم و فعالیت های جمعی واجتماعی است اما این دستورالعمل در مورد زوجین برعکس است . آنها حق ندارند تمام وقت خالی خود را به دید و بازدید وسفر و ورزش و خرید ونظایر آن  بگذرانند بلکه بایستی وقتی را برای با هم بودن و باهم خلوت کردن اختصاص دهند.

نکته مهم دیگر بی توجهی  به اراستگی ووضع ظاهری  است .بی توجهی به وضع ظاهری و نظافت وبهداشت شخصی می تواند دلیل دیگری  برای سردی روابط زناشویی باشد. »

وی ادامه داد:« از دیگر نکاتی که بر روابط زناشویی تاثیرگذار است و موجب سردی روابط زن و شوهر می شود کلیشه ای شدن روابط است به این معنی که بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی زوجین نمی دانند چه کار جدیدی کنند تا انگیزه های همسر خود را افزایش دهند .باید گفت همانطوری که زوجین برای کار و زندگی و آینده فرزندان خود برنامه ریزی می کنند بایستی برای روابط زناشویی خود طراحی های جدید وبرنامه ریزی داشته باشند .برای مثال افزایش ابراز محبت واستفاده از راه های جدید برای ابراز آن  برای  گرم تر کردن  روابط زناشویی بسیار مهم است.

همچنین ضروریست زوجین  برای روابط زناشویی خود مانند تمام  کارهای روزمره زندگی در داخل برنامه هفتگی وقتی را اختصاص دهند و به انجام آن باتوافق هم مقید باشند .در غیر اینصورت دغدغه ها و مشغله های مختلف زندگی جای ان را پر می کنند  و روبط جنسی زوچین رفته رفته از زندگی زناشویی حذف می شود.

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : ابوذر

رابطه انزال زودرس و اعتماد به نفس
هرچند معیار دقیقی برای زمان انزال وجود ندارد، اما در تعداد زیادی از متون، به انزالی كه كمتر از 2دقیقه و بدون كنترل شخص روی دهد، «انزال زودرس» می‌گویند...
 
ممکن است حس کنید از رابطه زناشویی‌تان لذت نمی‌برید و علت آن را انزال زودرس بدانید اما مشکل انزال زودرس حالتی تعریف شده است و به انزال غیرقابل كنترلی گفته می‌شود كه مكرر و بر خلاف میل شخص و بدون كنترل، قبل از نزدیكی یا مدت زمان بسیار كمی پس از آن و با میزان تحریك كم و برخلاف میل فرد انجام می‌گیرد...
 
این مساله می‌تواند باعث نارضایتی جنسی در 2 طرف شود و اضطراب ناشی از این مشكل را تشدید كند. اغلب مبتلایان، دچار مشكل عصبی می‌شوند و احساس شرم و ناراحتی می‌كنند.
این افراد مضطرب هستند و از اینكه نمی‌توانند تماس جنسی موفقی داشته باشند، در رنج و عذاب به سر می‌برند. وقتی این اضطراب، به اضطراب اولیه افراد مبتلا اضافه می‌شود، مشكل را تشدید می‌كند.
در بیشتر موارد، انزال زودرس عامل یا دلیل خاصی ندارد. شرطی‌شدن، عوامل فرهنگی، ازدواج‌های پرتنش، تجربه جنسی كم در اوایل ازدواج، عوامل روانی، مصرف مواد، برخی عوامل پزشكی و... می‌توانند باعث انزال زودرس شوند.
تكرار این مساله و احتمال سرزنش همسر، می‌تواند فرد را دچار اختلال در عزت‌نفس كند. اعتمادبه‌نفس پایین نیز باعث تشدید انزال زودرس، به وجود آمدن سیكلی معیوب و تثبیت بیماری می‌شود. این اعتمادبه‌نفس در موفقیت‌ها تقویت و در شكست‌ها و ناكامی‌ها كم می‌شود بنابراین انزال زودرس و اعتمادبه‌نفس، رابطه تنگاتنگی دارند و همدیگر را تقویت یا تضعیف می‌كنند زیرا یكی از عوامل مهم و موثر در انزال زودرس، عدم اعتمادبه‌نفس برای شروع یا اداره‌ خوب یك رابطه زناشویی است.

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 13:31 :: نويسنده : ابوذر

 
دلیل ارتباط زنان متاهل با پسران مجرد
 
 
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می‌شود که در مواردی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم.

به گزارش قشم دیلی به نقل از برنا، متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می‌شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانت‌های زنانه عوامل مختلفی دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:

۱- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانی‌که بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می‌آید و مشکلات شخصیتی باعث می‌شود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت‌ها می‌شود.

زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آن‌ها برقرار باشد، احتمال خیانت در آن‌ها بسیار کم است.

۲- گذشته بی‌بند و بار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بی‌بندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده‌ است و تربیت غلط گذشته باعث می‌شود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته‌اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستی‌های دوران مجردی خود را نمی‌توانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در‌‌ همان چارچوب به روابط خود ادامه می‌دهند.

۳- احساس تنهایی کردن
مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی می‌تواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانی‌که می‌خواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی می‌بینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمی‌تواند برای آن‌ها وقت بگذارد گرایش پیدا می‌کنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.

۴- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگی‌های طرفین می‌تواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطه‌ها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل می‌توانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریم‌های خانواده شکسته می‌شود و افراد پایبند چارچوب‌های اخلاقی نیستند.

۵- دوران مجردی محدود
برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشته‌اند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را می‌بینند که زنان و مردان، رابطه آزادانه‌ای با هم دارند. این افراد چون می‌خواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می‌اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر می‌توانند انگیزه خیانت را زیاد کند.

۶- مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوب‌های اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار می‌کند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فرا‌تر از چارچوب خانواده رو می‌آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.

در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو می‌آورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت می‌کند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی می‌کند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.

۷- تنوع طلبی
علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بار‌ها و بار‌ها ازدواج کرده است.

بهترین راهکار این است که باید علت این رابطه‌ها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روان‌شناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.

برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانواده‌ها باید آموزش ببینند. آموزش‌هایی از طریق رسانه‌های گروهی، تلویزیون، رادیو و… باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر می‌تواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 13:20 :: نويسنده : ابوذر

تمام مشخصاتي كه از ما مردان نمي‌دانيد
 
 
 


وقتي آرام و بي‌سروصدا داخل كشوي لباس را كه از تميزي برق مي‌زند، مي‌گرديم، حقيقتش جرات اين را نداريم كه از شما براي بار دهم و شايد هزارم بپرسيم «عزيزم!جوراب‌هاي منو نديدي؟» اما خيلي عجيب است اين‌كه اصولا شما در يك چشم بر هم زدن مي‌توانيد وسايل گمشده را پيدا كنيد آن هم با چه سرعت باورنكردني! بگذاريد بگوييم:« شما مثل كريستف كلمب كاشف اشياي گمشده ما هستيد.»



ارثيه مردانه ما

اين‌كه زنان مرموز و پيچيده هستند و نمي‌توان به راحتي آن‌ها را شناخت، حقيقتي بود كه از زمان تولد مثل يك ارثيه خانوادگي نسل‌به‌نسل براي ما مردان گفته شد و ما هم باور كرديم شما زنان را نمي‌شود شناخت. حتي اگر باور هم نمي‌كرديم در نخستين برخورد با يك خانم متوجه اصل موضوع مي‌شديم اين‌كه جواب بله شما زنان، گاهي به معناي خير و جواب خير هم گاهي به معناي بله است اما طي ساليان دراز متوجه شديم كه گاهي جواب بله همان معناي بله را مي‌رساند و جواب خير هم همين‌طور اما براي كشف چنين معمايي بايد آنقدر باهوش و كاركشته بوديم كه تفاوت بله و خير شما زنان را با فرصتي كم به دست مي‌آورديم آن هم در صدم ثانيه چون هرگونه مكث و تعللي در جواب، رنجش شما زنان را به‌دنبال خودش داشت. راستش را بخواهيد ما از اين جمله شما زنان خيلي متعجب مي‌شويم؛ اين‌كه مي‌گوييد ما مردان اصولا كم حرف مي‌زنيم و شخصيت پيچيده‌اي داريم. شما اسمش را گذاشته‌ايد «مرموز» اما باور كنيد براي ما مردان وقتي در جواب سوال‌تان مي‌گوييم بله يا خير هيچ‌چيز ديگري پشت اين كلمه وجود ندارد. ما صريح حرف مي‌زنيم پس بي‌جهت به‌دنبال پيچيدگي جملات ما مردان نباشيد.



يك ويژگي مشترك

شايد باور نكنيد اما به همان اندازه‌اي كه شما به ظاهر و سرو‌وضع‌تان حساس هستيد، ما مردان هم به اين موضوع خيلي اهميت مي‌دهيم. اين‌كه شما در مورد ظاهر و لباس‌هاي‌مان چه فكر و نظري داريد، خيلي براي‌مان اهميت دارد. وقتي قرار است براي بار اول با كسي كه تصميم داريم با او ازدواج كنيم، قرار ملاقات داشته باشيم مثل خود شما در مورد لباسي كه قرار است به تن‌مان كنيم وسواس داريم. يك چيز را هم به خاطر داشته باشيد و آن اين‌كه از نظر ما هر لباسي كه شما انتخاب مي‌كنيد برازنده شماست و براي همين وقتي از ما در مورد انتخاب لباس‌هاي‌تان سوال مي‌كنيد، ما را بيشتر گيج مي‌كنيد.



چيزي كه از آن وحشت داريم

وقتي مي‌گوييد «ديگر با من حرف نزن» يا وقتي آن قدر عصباني هستيد كه نمي‌خواهيد در مورد احساسات خودتان با ما صحبت كنيد، در تمام آن لحظات برخلاف ظاهرمان كه بيشتر شما تصور مي‌كنيد سرد و بي‌تفاوت هستيم، اصلا چنين حسي نداريم. اگر شما هم در بدو تولد با نسخه‌اي مردانه بزرگ مي‌شديد و احساسات، دردها و هيجانات خود را زير ظاهر مردانه‌تان پنهان مي‌كرديد، بهتر ما را درك مي‌كرديد. بين خودتان بماند، گاهي‌اوقات حتي جرات ابراز احساسات‌مان را براي شما نداريم زيرا مي‌ترسيم حقيقت وجودي ما شما را نااميد كند. البته منظورمان رانندگي سريع و شسته رفته نبودن‌مان كه شما را كلافه كرده، نيست بلكه ويژگي‌هايي است كه اگر بخواهيم بيان‌شان كنيم وحشت اين را داريم كه از سمت شما طرد شويم.



نه به اندازه شما ظريف

فكر مي‌كنيم اين باور كه زنان را فقط مهربان و احساسي معرفي مي‌كنند كمي نادرست است. هرچند ما به اندازه شما زنان سرشار از احساسات نيستيم اما مانند شما به محبت نياز داريم. ما به‌گونه‌اي تربيت شده‌ايم كه نمي‌توانيم اين بخش وجودي‌مان را براي شما ابراز كنيم اما باور كنيد براي ما مردان هيچ‌چيز لذت‌بخش‌تر از توجه و محبت شما زنان وجود ندارد. وقتي همسرمان ما را به يك فنجان چاي دعوت مي‌كند يا وقتي با يك هديه كوچك غافلگيرمان مي‌كند، سراز پا نمي‌شناسيم اما پيش خودتان بماند: « ما ياد گرفته‌ايم اين خوشحالي را به اندازه شما ابراز نكنيم.»

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : ابوذر

 

كودكان باهوش اين مشخصه را دارند!
آيا مي دانيد كودكان باهوش داراي چه مشخصاتي هستند؟چه جور هستند؟
تحقیقات جدید نشان می دهد کودکانی که هر شب سر ساعت معینی به رخت خواب می روند در تحصیلات خود موفق ترند.
محققان متوجه شدند کودکانی که دارای خواب منظم هستند در یادگیری زبان، خواندن و حل مسائل ریاضی نسبت به کودکانی که در ساعات متفاوتی به رخت خواب می روند موفق تر هستند.دانشمندان مرکز SRI International یک موسسه تحقیقات آمریکایی در کالیفرنیا متوجه شدند، هر چه یک کودک زودتر به رخت خواب برود به همان میزان در مدرسه موفق تر خواهد بود.تحقیقات روی 8 هزار کودک 4 ساله نشان داد ، کودکانی که کم تر از 11 ساعت در طول شبانه روز می خوابند در درس های خود نسبت به دیگر دانش آموزان عقب تر خواهند افتاد.نتایج این تحقیقات که یکی از بزرگ ترین مطالعات از نوع خودش بود در کنفرانس خواب ارائه شده است.دکتر اریکا گیلور که در این تحقیقات شرکت داشته است در این باره گفت: در صورتی که والدین بتوانند ساعات خواب فرزندانشان را منظم کنند، تاثیر زیادی روی مهارت های زبانی و خواندن و نوشتن او خواهند گذاشت. خواب منظم رفتار کودکان را بهتر کرده و سلامت روانی آن ها را نیز ارتقا می بخشد.بررسی های بیش تر نشان می دهد داشتن خواب منظم بهترین معیار برای پیش بینی رشد مثبت در کودکان است.در مجموع مهارت های زبانی، هوشیاری شنوایی، سواد و مهارت های ریاضی در کودکانی که هر شب در ساعت معینی به رخت خواب می روند بیش تر است.دکتر گیلور در این باره گفت: تحقیقات ما نشان می دهد بسیاری از کودکان به میزان توصیه شده در طول شب نمی خوابند که این موضوع می تواند روی رشد آن ها و تحصیلاتشان تاثیر منفی داشته باشد.به همین دلیل دکتر گیلور به والدین توصیه می کند زمان مناسبی برای کودکان برای رفتن به رخت خواب در نظر بگیرند و سعی کنند همیشه از رعایت آن توسط کودکانشان اطمینان حاصل کنند.علاوه بر آن بهتر است با انجام کارهایی مانند خواندن کتاب یا تعریف کردن داستان کودکان را به خوابیدن در سر ساعت تشویق کرد.سال گذشته نیز تحقیقی انجام شده بود که نشان می داد کودکانی که بعد از ساعت 9 به رخت خواب می روند دیرتر به خواب می روند. علاوه بر آن، این کودکان در مجموع کم تر می خوابند.

 

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : ابوذر

 
سوالات جنسي كودكان:مامان من چه جوري دنيا امدم ؟
مناسب ترين زمان براي آموزش مسائل جنسي به كودك و نوجوان زماني است كه او سوالي را در اين زمينه مطرح مي كند.
 
 
آموزش مسائل جنسی به فرزندان خوب یا بد ؟
ایرانیان به دلیل فرهنگ خاصی که دارند همیشه از پاسخ به این گونه سوالات فرزندانشان پرهیز می کنند اما این مسئله نیز لازم به آموزش دارد مانند اینکه شما به کودکتان یاد می دهید که چگونه قاشق و چنگال را برای غذا خوردن در دست بگیرد، یا چگونه به دستشویی برود و ....
همیشه یک سوال برای کودکان در سنین پایین مطرح است و این سوال است :
" مامان من چه جوری دنیا امدم ؟ "
مادر در پاسخ می گوید :
ما از خدا خواستیم کودکی به من و پدرت بدهد و او از آسمان برای ما کودکی فرستاد، یا پاسخ های دیگری به این سبک .
با تفکیک سنی میشود گفت که سوالات بچه ها در مورد مسایل جنسی از پنج سال به بالا شروع میشود و والدین باید در این سن واقعیتها را به زبان خیلی ساده برای بچه ها توضیح دهند و اگر جواب دادن به سوال را جایز ندانستند اصلاً جواب ندهند زیرا در صورتی که جواب دهید ناخودآگاه حس جنسی کودک پویا می شود .
مناسب ترين زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان زمانی است که او سوالی را در اين زمينه مطرح می کند.
ارائه آموزش به نوجوانان و کودکان را به روش مستقيم و غير مستقيم باید دنبال شود. آموزش مستقيم از طريق صحبت کردن است، اما نبايد به گونه اي مطرح شود که باعث بيداري زودرس شود.
به نظر مي رسد، مادران بيش از پدران در انتقال اطلاعات جنسي به فرزندان نقش دارند و در بسياري موارد نيز پدران اين وظيفه را از خود سلب کرده و به مادران واگذار مي كنند.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهاي او پاسخ دهيد. هر چه سن او کمتر است پاسخ ها را عينی تر و با لحن جدی بگوييد. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهيد. بچه های ده- دوازده ساله به اطلاعات بيشتری نياز دارند که مي توان از طريق کتاب ها، جزوه ها و کلاس های آموزشی به آنها دست يافت.
اما بهترین دوران برای بازگویی این مسائل سن بین 7 تا 12 سال است . منظور از این مقاله این نیست که تمام جزئیات مسائل جنسی را مطرح کنید فقط اینکه با توجه به سن فرزندتان به او پاسخ دهید، نباید اطلاعات به گونه ای باشد که باعث بیداری زودرس جنسی گردد .
دوره نوجوانی از بحرانی ترین دوره هاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگی های فکری و جنسی پیدا می کنند . تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشكارا منعكس می شود.
باید در این سنین بسیار مراقب بچه ها بود و آنها را با نکات مهمی آشنا کرد زیرا بسیاری از تجاوزات جنسی در این سنین اتفاق می افتد و مهم ترین دلیل آن عدم اگاهی فرزندانمان است، پس در سن مناسب فرزندانمان را با این مسائل آشنا کنیم.

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 1:58 :: نويسنده : ابوذر

 

عـوامـل تـاثـيـرگـذار بـر هـوش كـودك
زيركي و بلاهت مانند بسياري از صفات انساني ديگر طيفي را تشكيل مي‌دهند كه در يك طرف طيف افراد بسيار هوشمند قرار مي‌گيرند و در طرف ديگر، افرادي را مي‌بينيم كه كارهايشان را در نهايت بلاهت انجام مي‌دهند...
 
بین این دو انتهای طیف هوش ذاتی انسان، شکاف بزرگی وجود دارد. با این حال دانشمندان تا به حال در یافتن علت زیست شناختی اینكه چرا برخی از افراد زیرک تر از دیگران هستند، موفق نبوده اند. حتی در مورد تعریف «هوش» به عنوان یک پدیده قابل اندازه گیری و قابل توضیح، همین اواخر توافق شده است. ریچار هایر، استاد بازنشسته دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا در ایروین می گوید: «تا یک نسل قبل، هنوز در مورد تعریف هوش بحث می شد و این بحث تازه اکنون فروکش کرده است. هوش، واقعی است، موجودیت دارد و قابل اندازه گیری است.»
مشهورترین شاخص هوشمندی، آزمون ضریب هوشی (IQ) است که توانایی درک فضایی، حافظه، سرعت پردازش اطلاعات و مواردی دیگر را اندازه گیری می کند. در پرطرفدارترین آزمایش ضریب هوش، نمره میانه، عدد 100 در نظر گرفته می شود و انحراف معیار 15 است به این معنا که نمره بهره هوشی 95 درصد افراد بین 70 و 130 است.
بر اساس این منحنی زنگوله ای استاندارد، 5/2 درصد جمعیت در بالاترین بخش این طیف در رده نوابغ فکری و در پایین ترین قسمت این طیف در رده عقب ماندگان ذهنی قرار می گیرند. پژوهشگران هنگام مباحثه درباره هوش، همچنین به یک عامل عمومی هوش یا g اشاره می کنند که فاکتور مشترکی در مجموعه ای از آزمون های هوش است.
هایر می گوید: «بچه های واقعا باهوشی را که در مدرسه می شناختید به یاد بیاورید؛ آنها به طور عمومی هوشمند بودند، نه فقط در یک درس. این استعداد عمومی در فاکتور g بازتاب پیدا می کند.» نمره های IQ و نمره های g قدرت ذهنی کلی را تخمین می زنند، اما نمی توانند مشخص کنند که یک فرد در یک وظیفه معین مهارت بالایی دارد یا نه.
 
ابله های باهوش
شگفت انگیزترین بروز هوش را در «ابله های باهوش» یا «ساوانت» ها می بینیم، مانند شخصیتی که «داستین هافمن» در فیلم «رین من(Rain Man)» بازی می کند؛ فردی که هوش فوق العاده ای در مورد اعداد از خود نشان می دهد، اما از بستن بند کفش خود هم عاجز است. هایر می گوید: «برخی افراد توانایی های ذهنی خاص فوق العاده ای از خود بروز می دهند. آنها در یک جنبه از همه افراد پیشی بگیرند، اما در عین حال ممکن است به معنای واقعی کلمه عقب مانده ذهنی باشند.»
پژوهشگران تا به حال نتوانسته اند دریابند چه عامل زیست شناختی ای باعث ایجاد مهارت های عجیب در این ابله های هوشمند شده است. از سوی دیگر، بسیاری از انواع ناهنجاری های شناخته شده مغزی چه نقایص ژنتیکی و چه نقایص هنگام تولد یا آسیب های مغزی وجود دارند که ممکن است توانایی فرد را برای تفکر دچار اختلال کنند.
بررسی آثار چنین آسیب های مغزی ای بر توانایی ذهنی افراد، می تواند مشخص کند هر ناحیه مغز کدام کارکرد ذهنی معین را کنترل می کند. این بررسی ها به همراه بررسی های مغزهای سالم، دیدگاه عمومی دانشمندان را به این سمت کشانده است که هوش به یک ناحیه معین مغز مربوط نیست، بلکه نتیجه ارتباط میان نواحی اصلی مغز است.
نتایج بررسی های بسیاری «نظریه تعامل بخش های جانبی و جلویی مغز» را به عنوان مدلی برای توضیح هوش ثابت می كنند. بر اساس این نظریه، شبکه ای از مناطق مغزی قرارگرفته در قطعات (لب های) جلویی و جانبی مغز، اطلاعات را به شیوه ای منحصر به فرد پردازش می کنند. این شبکه خاص هر فرد، استعدادها و نقایص شخصی ما را مشخص می کند. حجم بالاتر ماده خاکستری در مغز - متشکل از جسم سلولی نورون ها (سلول های عصبی) که پردازش اطلاعات در آنها صورت می گیرد- با میزان بالاتر نمره ها در آزمون هوش مربوط است.
همچنین داشتن ماده سفید بیشتر در مغز- متشکل از اتصالات میان سلول های مغزی که از زائده های دراز و پوشیده از چربی میلین یا آکسون ها تشکیل شده است- در حد فاصل مناطق خاکستری، به معنای وجود ارتباط سریع تر در شبکه های بخش های جانبی و جلویی مغز است که به نوبه خود باعث افزایش ضریب هوشی می شود.
گرچه به نظر می رسد این یافته ها به معنای آن باشد که مغز بزرگ تر، معادل هوش بالاتر است، اما این طور نیست. مغز مردها به طور طبیعی از زن ها بزرگ تر است، اما با وجود این، میانگین نمره های آزمایش هوش در میان زن و مردان تقریبا یكسان است.
معمای مغز
دانشمندان علوم اعصاب با وجود این پیشرفت ها، هنوز نمی توانند به پزشکان بگویند به چه قسمتی از مغز نگاه کنند تا دریابند فرد باهوش است یا نه. هایر می گوید: «افراد بسیاری وجود دارند که در رده عقب مانده های ذهنی قرار می گیرند اما مغزهای آنها در تصویربرداری یا کالبدشکافی، طبیعی به نظر می رسد.» تا به حال کد ژنتیکی خاصی کشف نشده است که با احتمال نابغه شدن فرد ربط داشته باشد. با این حال، هوش جزئی وراثتی دارد و والدین هوشمند به طور شاخص بچه های هوشمندی خواهند داشت و برعکس.
البته نمره های IQ و g میان والدین و فرزندان در صددرصد موارد با هم تطبیق نمی کنند، بنابراین احتمال دارد محیط، تجربه های ابتدای کودکی، رژیم غذایی و... نیز بر هوش اثر داشته باشند. باوجود ادعاهای سازندگان ویدئوهای آموزشی «بچه اینشتین» یا این نظر که گوش دادن به موسیقی کلاسیک افراد را باهوش تر می کند، هنوز شواهدی قطعی درباره چگونگی اثر این عوامل بر هوش در دست نیست.
هایر می گوید: «همه تمایل دارند مداخلات محیطی ای وجود داشته باشد که با غلبه بر زیست شناسی، هوش ما را افزایش دهد. این مساله در پزشکی مصداق دارد و مثلا شما می توانید بر زمینه های ژنتیکی معین برخی بیماری ها با ورزش کردن یا تغییر رژیم غذایی غلبه کنید، اما ما هنوز عواملی را نیافته ایم که توانایی شناختی را افزایش دهند.»
البته ممکن است با در دسترس قرار گرفتن تکنولوژی های قدرتمند جدید تصویربرداری از مغز، با اندکی خوش شانسی به زودی اسرار «ساوانت ها» و نیز اسرار بلاهت را دریابیم.

 

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : ابوذر

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. در حد توان علمی،دینی و تجربی در مورد مسائل مربوط به ازدواج به شما دوستان مشاوره و راهنمایی خواهم داد.منتظر نظرات،پیشنهادات و انتقادات شما هستم. به شما بازدیدکننده عزیز پیشنهاد میکنم مطالب گذشته موجود در آرشیو رو هم حتما مطالعه کنید.
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 114
بازدید ماه : 199
بازدید کل : 70275
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content