سنت پیامبر آخرالزمان: ازدواج
روابط قبل و بعد،موانع،آسیبها و... در ازدواج

همه مردها اين شكلي هستند.
 
 
 


حتي اگر همسر شما يك مريخي تمام عيار باشد، با چند تكنيك ساده مي‌توانيد او را بيشتر بشناسيد و رفتارهايش را رمزگشايي كنيد. قطعا شما هم دوست داريد بدانيد كه همسر عجيب و غريب‌تان واقعا حرف‌ها و حركاتش چه معنايي دارد؛ پس بهتر است كمي بيشتر به دنياي مردانه وارد شويد و بدانيد كه چه رفتارهايي از شما مي‌تواند چه تاثيراتي روي همسرتان و رفتارهايش بگذارد. قبل از هر چيز بايد تمام تصورات عاميانه‌تان را در مورد مردها و رفتارهاي‌شان فراموش كنيد و براي كسب يك شناخت واقعي و منطقي از شوهرتان قدم برداريد.



پيش‌داوري ممنوع!

پيش‌فرض‌هاي بي‌معنا را كنار بگذاريد. هيچ‌وقت نگوييد «مردها خودخواهند»؛ «مردها هيچ‌چيز نمي‌فهمند» و... شما نمي‌توانيد به‌خاطر تفاوت‌هايي كه در نشان دادن احساسات، رفتارهاي‌تان و حتي شيوه تصميم‌گيري‌تان داريد او را متهم كنيد. به جاي اينكه چنين تصورات عاميانه‌اي را مطرح كنيد، سعي كنيد همسرتان را بشناسيد. اگر به او يك شاخه گل مي‌دهيد و بازخوردي نمي‌گيريد به جاي تكرار اين حرف‌ها سعي كنيد ببينيد كه از چه راه ديگري او عشقش را به شما ابراز مي‌كند. آيا حمايت‌كردن راه اوست يا اينكه شيوه ديگري كه با راه شما متفاوت است را انتخاب مي‌كند؟



تفاوت‌ها را بپذيريد

مردها و زن‌ها متفاوتند و يك راه براي رمزگشايي رفتارهاي مردها، پذيرش واقعي اين تفاوت است. براي مثال مردها زياد در مورد احساسات‌شان حرف نمي‌زنند و حتي اغلب‌اوقات وقتي با آنها در اين مورد صحبت هم بكنيد واكنش دلخواه‌تان را نمي‌گيريد يا اينكه مردها ترجيح مي‌دهند بعد از برگشتن از سر كار چند دقيقه‌اي به حال خودشان رها شوند، پس در اين شرايط اگر براي صحبت كردن اصرار كنيد قطعا واكنشي كه انتظار داريد را دريافت نخواهيد كرد. اين تفاوت‌ها را بپذيريد و روي همسرتان براساس همين تفاوت‌ها قضاوت كنيد.



جرقه‌ها را بزنيد

ارتباط‌تان را با پرسيدن سوال آغاز كنيد. مردان زياد اهل شروع كردن مكالمات و روشن‌كردن چراغ ارتباط نيستند. اين به اين معنا نيست كه آنها منزوي يا خودخواهند و بلد نيستند با آدم‌ها ارتباط برقرار كنند بلكه اين تنها يكي از همان تفاوت‌هايي است كه بايد مورد توجه قرارشان دهيد. اگر دوست داريد مردتان در ارتباط با شما فعال عمل كند خودتان جرقه‌اش را بزنيد و بعد ببينيد كه او چطور روي مسيري كه شما انتخاب كرديد پيش مي‌رود. كليد شما تنها يك سؤال است، پس هر زماني كه ديديد حرفي براي گفتن ميان شما نيست از اين كليد استفاده كنيد.



او همین چیزی است که هست

آسان‌ترين راه براي شناخت مردها واژه‌هاي‌شان است. درحالي‌كه زنان‌گاهي يك واژه ساده را به كار مي‌برند و انتظار دارند همسرشان يك تهديد يا معناي پيچيده را از آن استنباط كند. مردها هرگز اين راه را نمي‌روند؛ آنها چيزي را مي‌گويند كه واقعا مي‌خواهند بگويند. اگر مي‌گويد خسته است پس خسته است. اگر مي‌گويد دوست‌تان دارد پس دوست‌تان دارد. كمتر مردي است كه براي حرف زدنش يك كد‌گذاري پيچيده طراحي كند پس اگر او چيزي مي‌گويد كه متوجهش نمي‌شويد به جاي تلاش براي رمزگشايي از او بخواهيد كه در مورد منظورش بيشتر توضيح دهد. مطمئن باشيد كه او با توضيحات بيشتر همه ابهامات‌تان را برطرف خواهد كرد.



پيش‌بيني كنيد

سعي كنيد واكنش‌هاي همسرتان به رفتارهاي‌تان و همين‌طور مسائلي كه در زندگي پيش مي‌آيد را بشناسيد. چه رفتاري او را از كوره در مي‌برد و چه حرفي مي‌تواند او را كاملا آرام كند. اين موضوع كمي زمان مي‌برد اما اگر با دقت واكنش‌هاي همسرتان را بررسي كنيد مي‌توانيد در مدت كوتاهي خشمش را كم كنيد و زندگي‌تان را جوري پيش ببريد كه او روزبه‌روز بيشتر احساس آرامش كند و به همين دليل بيشتر عاشق‌تان شود.



به جاي او حرف نزنيد

بگذاريد كه خودش را آن‌طور كه مي‌خواهد شرح دهد. اگر در هر لحظه از صحبت‌كردنش حرفش را قطع كنيد يا اينكه براي كامل‌كردن جمله‌اش تلاش كنيد هرگز او را نخواهيد شناخت. اين اتفاق فقط در لحظاتي كه او مستقيما در مورد خودش و احساساتش حرف مي‌زند نمي‌افتد بلكه شما مي‌توانيد در تمام لحظاتي كه او در مورد اجتماع، كار، دوستان، خانواده و خودش صحبت مي‌كند به ديد او نسبت به زندگي پي ببريد و بيشتر با آنچه واقعا هست، آشنا شويد.



رويا بافي نكنيد

ممكن است شما به انتظار اين‌كه همسرتان روزي تغيير مي‌كند با او ازدواج كرده باشيد و بعد از ازدواج از او بخواهيد كه تغييراتي در شغلش، درآمدش، رفتارش يا حتي ظاهرش اعمال كند. اگر همسرتان حاضر باشد براي رضايت شما هر كاري بكند، ممكن است اين خواسته شما را هم بپذيرد و براي اعمال اين تغييرات به شما وعده‌هايي هم بدهد اما درست زماني كه همسرتان موفق به عملي كردن هيچ كدام از قول‌هايش نمي‌شود، زندگي شما وارد يك سراشيبي خطرساز مي‌شود و از خود مي‌پرسيد چرا او با وجود اين‌كه نمي‌تواند سر قولش بماند مدام به شما وعده ساختن آينده‌اي متفاوت را مي‌دهد؟ اگر قرار است ازدواج كنيد يا اين‌كه ازدواج كرده‌ايد، بايد همسرتان را همانطور كه هست بپذيريد. شايد او در جزئيات به مرور زمان تغييراتي بكند اما هرگز در ويژگي‌هاي اصلي شخصيتي يا شيوه زندگي او نمي‌توانيد تغييرات بزرگي را ايجاد كنيد.



او اعتراف نمي‌كند

همه مردها اينطور نيستند اما بسياري از آن‌ها از اعتراف به اشتباهات و شكست‌شان مي‌ترسند. اگر همسرتان اشتباهي كرده اما به سختي حاضر به عذرخواهي مي‌شود، گمان نكنيد كه او متوجه كار نادرستش نشده او فقط از اين‌كه قدرتش را از دست بدهد و مثل يك بازنده مقابل شما جلوه كند مي‌ترسد. سعي كنيد با آرامشي كه بعد از صلح شما برقرار مي‌شود به او بگوييد كه گاهي به همين جمله ببخشيد و متاسفم احتياج داريد و اين جملات ساده مي‌تواند اعتماد شما را به منطق او بيشتر كند اما هرگز در لحظه اتفاق روي اين موضوع كلنجار نرويد و تنش‌ها را بيشتر نكنيد.



مردها ريزبين نيستند

به اطلاعاتي كه در مورد آدم‌ها به شما مي‌دهد چندان تكيه نكنيد. مردها هرگز نمي‌توانند به اندازه زنان ريز‌بين باشند و به همين دليل ممكن است بخشي از اين اطلاعات كه براي شما اهميت حياتي دارد براي‌شان بي‌اهميت بوده و از گفتن‌شان خودداري ‌كنند. سعي كنيد اين توصيف او در مورد آدم‌ها و موقعيت‌ها را تنها به‌عنوان يك پيش‌زمينه باور كنيد و تا زماني كه خودتان با آن افراد يا شرايط روبه‌رو نشده‌ايد در موردشان قضاوت نكنيد. نمي‌گوييم كه آن‌ها هميشه در اشتباه هستند بلكه تنها معتقديم آن‌ها به خيلي از جزئياتي كه براي شما مهم و ارزشمند است توجه چنداني ندارند و براي آن‌ها ظاهر ماجرا همه ماجراست

چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 16:15 :: نويسنده : ابوذر

 

از ضرورت مشاوره قبل از ازدواج تا انواع ازدواج ها در کشور

درمورد زمان مشاوه قبل از ازدواج اختلاف نظر وجود دارد اما به نظر می رسد وقتی که دختر و پسر به این نتیجه می رسند که تمایل دارند باهم ازدواج کنمند و می خواهند مطمئن شوند آیا شرایطشان برای ازدواج مناسب است یا نه، بهترین زمان برای این کار است. آنها باید در این مرحله با هماهنگی هم، برای مشاوره اقدام کنند تا به نکته هایی که بدون شک از دیدشان پنهان مانده است، پی ببرند.

مشاوره قبل از ازدواج، باید زمانی انجام شود که طرفین به هم قول ازدواج نداده باشند، یعنی معلوم نباشد چه زمانی باهم ازدواج می کنند. متاسفانه در حال حاضر بسیاری از زوج ها یک هفته قبل از مراسم عقد یا بعد از مشخص کردن تاریخ عقد، برای مشاوره مراجعه می کنند که این کاملا بی فایده و بی اساس است.


آیا هدف این زوج از مراجعه این است که یکی آنها را تایید کند؟ مشاوره قبل از ازدواج زمانی موثر است و مفهوم پیدا می کند که قبل از هرگونه تصمیم گیری جدی به مشاور مراجعه شود.

دختر و پسری که برای مشاوره مراجعه می کنند باید بتوانند تا حدودی مسایل احساسی را کنار بگذارند و چشم هایشان را روی مسایل منطقی باز کنند، احتمال شکست ازدواج های احساسی زیاد است. از طرف دیگر، ازدواج های بدون احساس و از روی منطق مطلق هم محاسبه یا معامله است و به شکست منجر می شود. برای شروع زندگی، عشق لازم است ولی کافی نیست. اشتباه است که فکر کنیم چون کسی عاشق طرف مقابلش شده، می تواند حتما با او ازدواج کند.

ازدواج های ایرانی در گذر زمان

ازدواج ها در ایران 3 گروه هستند؛ ازدواج هایی که تا اواخر دهه 40 شمسی انجام شده است، بیشتر ماهیت سنتی داشته اند و جو حاکم بر خانواده ها نسبتا پدرسالاری بوده است. مرد بیرون از خانه کار می کرد و زن خانه دار بود، مطالبات و خواسته های مالی زیادی وجود نداشت، عشق هم در طول زندگی به وجود می آمد. در این ازدواج ها، هم عقیده و همفکربودن زن و مرد خیلی مهم نبود و ارتباط عاطفی جزو معیارهای زندگی محسوب نمی شد. زن و مرد با مراسم خواستگاری سنتی به هم معرفی می شدند و باهم ازدواج می کردند و از قبل هیچ ارتباط عاطفی ای با هم نداشتند. رابطه زن و مرد از ابتدا اینگونه تعریف شده بود؛ مرد نان آور است و زن مسوول تربیت فرزندان و انجام کارهای خانه. طلاق معنا و مفهومی نداشت. ایده اینکه زن باید با لباس سفید به خانه شوهر و با کفن خارج شود، حاکم بود.


گروه دوم، ازدواج هایی است که از دهه 50 تا اواسط دهه 60 یعنی تا سال 65 صورت گرفته است. این ازودج ها به خصوص بین طبقه متوسط شهری اتفاق می افتاد و بیشتر ازدواج ها مکتبی و آرمانی بود، به این معنا که یک قشر تحصیلکرده یا طبقه متوسط شهری پس از همفکری با هم و با کمترین توقعات و امکانات و قراردادن 14 شاخه گل مهریه قرار می گذاشتند با هم ازدواج کنند. برای این گروه از افراد، آرمان مهم بود و آنها بعد از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، با مشکلات عدیده مالی مواجه می شدند و زندگی سختی را شروع می کردند. این گروه به همان روش و سبکی که در همه دنیا رواج دارد، ازدواج می کردند و الگوی مدرن حاکم بود. در این الگو، طرفین به هم نمی گفتند چه داری و چه زندگی ای درست کرده ای و بعد، زندگی را شروع کنند بلکه می گفتند ما هیچ چیز نداریم و با کمک هم شروع به ساختن می کنیم و البته این، معنای زندگی واقعی است. مشکلی که برای این نوع ازدواج ها به وجود آمد، این بود که مواجهه با بحران های مالی شدید باعث می شد گاهی برخی خانم ها به دلیل سختی و مشکلات، از ازدواج پشیمان شوند.

گروه سوم این ازدواج ها، در اوایل دهه 70 اتفاق افتاد که سبک ازدواج ها عوض شد؛ وقتی که فرزندان مادران نسل دوم بزرگ شدند و مادرانی که در دهه 60 با مشکلات عدیده مالی مواجه بودند، به هیچ وجه حاضر نشدند دخترانشان با پسرانی که امنیت مالی نداشتند، ازدواج کنند. یعنی از اوایل دهه 70 به بعد، ازدواج ها با مطالبات افراطی مالی صورت می گرفت، همفکری و نزدیکی عاطفی کم کم اهمیت خود را بریا مردم از دست داد و همین مساله باعث افزایش طلاق در کشور شد. متاسفانه در حال حاضر نسل جدید هم به اشتباه با مطالبات مالی ازدواج می کنند، یادشان می رود همفکری و نزدیکی فرهنگی، تشابه اقتصادی و تشابه نسبی خانواده ها برای ازدواج مهم است و پول و ثروت همه چیز نیست و خوشبختی کامل به ارمغان نمی آورد.

وابستگی افراد به خانواده شان

در جامعه ایرانی، فرزندان سال های طولانی به خانواده شان وابسته هستند و این گونه نیست که اگر فرزندی به سن 18 سالگی رسید، از خانواده جدا یا دور شود و یک زندگی مستقل را شروع کند. در ایران سیستم پیوسته حاکم است، به همین دلیل مشاوره های قبل از ازدواج ایرانی ها با مشاوره های قبل از ازدواج اروپایی ها تفاوت دارد. از طرف دیگر، تشابه خانوادگی در ایران بسیار مهم است. بیان جملاتی نظیر اینکه من با خانواده اش چه کار دارم؟ من خود طرف را دوست دارم و برایم مهم است، کاملا اشتباه است زیرا تقریبا 95 درصد مردم ایران به خانواده های پدری از نظر مالی، فکری و عاطفی وابسته هستند، یعنی سیستم زندگی مستقل در ایران پسندیده نیست و متاسفانه هنوز جا نیفتاده است و فرزندان بعد از رسیدن به سن قانونی به سختی می توانند مستقل و به دور از خانواده زندگی کنند که این مساله به فرهنگ ما برمی گردد زیرا ایران از کشورهای امن دنیاست. پس مشکل امنیت نیست، مشکل ما فرهنگی است که هنوز در ایران جا نیفتاده است.

 

چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : ابوذر

 

وقتی پول، متارکه و افسردگی و طلاق می آورد!
 

نتایج یک پژوهش جدید نشان می دهد افرادی که اهل مادیات هستند نسبت به زوج های بی توجه به مال و منال، از ازدواج خود ناراضی ترند. درنتیجه پول دوستی ممکن است برای زندگی عاشقانه با همسرتان خوب نباشد.

جیسون کارول، استاد زندگی خانوادگی در دانشگاه بریگهام یانگ که به پژوهشی که درباره رابطه میان توجه زوج ها به مادیات و پایداری زندگی خانوادگی پرداخته است، می گوید: «این اثر در خانواده هایی با هر سطح درآمدی مشاهده می شود و حتی اگر یک فرد مادی با یک فرد هم عقیده خود ازدواج کند نیز از این اثر زیانبار در امان خواهد ماند. ناشادترین ازدواج ها آنهایی هستند که در آن دو همسر به شدت به مسایل مادی توجه کنند.»


کارول ادامه می دهد: «تصور ما این بود که ناهماهنگی میان دو همسر از این لحاظ بیشتر از همه مشکل آفرین باشد، برای مثال در موردی که یک همسر اهل خرج کردن باشد و دیگری مال اندوز اما نتایج بررسی ها نشان داد زوج هایی که هر دو توجه زیادی به مادیات دارند، بیش از همه دچار مشکل و اختلاف می شوند.»

به گفته کارول، پژوهش های قبلی شواهد قاطعی در این باره به دست داده است که توجه به مادیات ممکن است برای افراد مساله ساز باشد.ب ررسی های متعدد نشان داده اند افراد اهل مادیات، نسبت به افراد بی توجه به مادیات، بیشتر مضطرب و افسرده هستند و احساس ناامنی بیشتری می کنند. پول دوستی بیشتر، با اختلافات خانوادگی ارتباط داده شده است، زیرا این گونه افراد معمولا نمی توانند تعادلی میان زندگی خانوادگی و کارشان ایجاد کنند.

کارول و همکارانش به این علت به بررسی رابطه توجه به مادیات و ازدواج پرداختند که پژوهش خاصی درباره چگونگی تاثیر نگرش همسران به پول و تاثیر این نگرش بر روابط آنها انجام نشده بود. دانشمندان در گذشته بیشتر به بررسی خود موقعیت مالی پرداخته بودند تا ارتباط مشکلات مالی با اختلافات زناشویی، اما کارول می گوید ممکن است افراد کاملا از لحاظ مالی وضعیت خوبی داشته باشند ولی درباره پول دچار نگرانی و اضطراب باشند. در این بررسی زوج ها پرسشنامه هایی را پر می کردند که در آن سوال هایی درباره رضایت از ازدواج، الگوهای تعارض، ارتباط با همسر، پایداری ازدواج و سایر عوامل پرسیده شده بود. آنها همچنین مخالفت یا موافقت شان را با عبارت «داشتن مال و منال زیاد هرگز بریا من مهم نبوده است» اعلام می کردند. افرادی که با این عبارت موافق بودند، در رده بی توجه به مادیات و افرادی که با آن موافق نبودند، در رده اهل مادیات قرار داده شدند.


توجه به مادیات و ازدواج

14 درصد ازدواج های مورد بررسی، بین دو فرد بی توجه به مادیات انجام شده بود. حدود 11 درصد موارد، فقط زن به شدت اهل مادیات بود. در 14 درصد موارد، زن و شوهر از لحاظ توجه به مادیات باهم توافق نداشتند اما وضعیت برعکس حالت قبلی بود. در 20 درصد از زوج ها، هم زن و هم شوهر مادی بودند. بقیه زوج ها در وضعیت بینابینی قرار داشتند، یعنی نه کاملا اهل مادیات بودند و نه کاملا بی توجه به مادیات. به گفته کارول، ازدواج هایی که در آنها حداقل یکی از همسران اهل مادیات است، از همه لحاظ بدتر از ازدواج هایی است که هیچ کدام از همسران اهل مادیات نیستند (بدون توجه به اینکه مرد اهل مادیات باشد یا زن).

کارول می گوید: «زوج های بی توجه به مادیات حدود 10 تا 15 درصد در مواردی مانند رضایت از زندگی مشترک، پایداری ازدواج و میزان کمتر اختلاف، وضعیت بهتری داشتند.» کارول می گوید: «آنچه ما یافتیم الگویی کلی بود که براساس آن به نظر می رسد توجه به مادیات برلیا ازدواج زیانبار است. احتمالا این اثر را به بهترین وجه می توان اثری فرسایشی توصیف کرد. آنچه در همه این زمینه ها مشاهده کردیم، کاهش قابل توجه و معنادار رضایت از زندگی در زوج هایی بود که یکی از همسران یا هر دوی آنها اهل مادیات بودند.» البته اینکه ازدواج میان افراد ناهماهنگ کمترین رضایت را به دنبال داشته باشد؛ منطقی به نظر می رسد زیرا پیوند میان یک فرد غیرعادی و فردی مال اندوز، به نظر از همان اول باید مایه اختلاف شود اما به گفته کارول در این بررسی به چنین نتیجه ای نرسیده اند. او می گوید: «حتی در مواردی که زن و شوهر هر دو اهل مادیات هستند، به نظر می رسد یک عامل تشدیدکننده در ایجاد اختلافات وجود دارد و مشکلات پیچیده تر می شود.»


مال دوستی اختلاف آفرین

در این تحقیق چگونگی اثر مخرب مال اندوزی بر ازدواج بررسی نشده بود اما کارول و همکارانش چند نظریه در این باره دارند. اولین نظریه این است که مال دوستی باعث می شود زن و شوهر تصمیم های اشتباه مالی بگیرند و بیشتر از آنچه باید خرج کنند، خودشان را به ورطه بدهکاری بیندازند و باعث ایجاد استرس در یکدیگر شوند. یک امکان دیگر، این است که افراد اهل مادیات به دلیل حرص و آز برای به دست آوردن مال و منال، زمان کمتری را به تحکیم روابطشان ختصاص می دهند. کارول می گوید: «آنها به اندازه زوج های بی توجه به مادیات برای روابط عاطفی شان اولویت قائل نیستند و به آن توجه نشان نمی دهند.» اما اگر عاشق همسرتان باشید و در عین حال بخواهید یک ماشین نوی لوکس هم داشته باشید، چه می توان کرد؟

کارول می گوید: «برای بیشتر افراد توجه به مادیات شکلی همه یا هیچ ندارد؛ مردم معتقدند می توانند جاه طلبی های مالی شان را دنبال کنند و در عین حال روابطشان را با همسرشان متحکم نگه دارند ولی ممکن است نفهمند که بلندپروازی های شان به افراد موردعلاقه شان آسیب می رساند.» به گفته کارول، در اغلب زوج ها کنار گذاشتن فرآیند فکری متوجه مادیات به بهبود زندگی مشترک کمک می کند. کارول می گوید: «به نظر من همه همسران باید با قدری تأمل، به مجموعه ارزش های شان توجه کنند و ببینند که واقعا چه چیزی در زندگی برایشان مهم است.» آیا واقعا باید اجازه دهیم بلندپروازی های مادی، مانع رسیدن ما به چیزهایی شود که ته دلمان برای ما اهمیت فوق العاده ای دارند؟

 

چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 15:46 :: نويسنده : ابوذر

چند راه براي اين‌كه به غرولندهاي همسرتان پايان دهيد
 
نه مي‌گوييم تقصير شماست و نه معتقديم همه چيز گناه اوست اما قبل از اين‌كه بخواهيد به همسرتان برچسب غرغرو بودن بزنيد، بايد نگاهي به‌خودتان و شرايط زندگي‌تان بيندازيد. شايد دليل شكايت‌هاي همسرتان رفتار شماست.
 


انگار از هر دري كه وارد شويد فرقي نمي‌كند. خانم شما هميشه دليلي براي غر زدن يا مواخذه كردن‌تان دارد. از يك پيراهن اتو نشده بگيريد تا يك فراموش كاري كوچك كافي است تا همه‌چيز به هم بريزد و آرامش با خانه شما خداحافظي كند. وقتي با چنين شرايطي روبه‌رو مي‌شويد، گاهي خودتان را مقصر مي‌دانيد و فكر مي‌كنيد كه اگر اين اشتباه يا آن اشتباه را نمي‌كرديد همه چيز آرام مي‌شد. گاهي هم حاضر نيستيد اشتباهات‌تان را ببينيد و به اين بهانه كه همسرتان هميشه مشغول غرولند است حاضر نمي‌شويد ذره‌اي در خودتان و رفتارهاي‌تان تغيير ايجاد كنيد. زماني‌كه با غرولندهاي پايان‌ناپذير همسرتان روبه‌رو مي‌شويد، راه رفتن روي خط وسط و عادلانه تصميم گرفتن براي‌تان سخت‌ترين كار مي‌شود و به همين دليل است كه نمي‌توانيد راهي براي خلاص شدن از اين بگو و مگوهاي هر روزه پيدا كنيد. اگر شما هم يك همسر غرغرو داريد، به جاي فراموش كردن خودتان يا گناهكار دانستن او، بهتر است به راه حل‌هاي تازه‌تر و عملي‌تر فكر كنيد. ما به شما در شناختن اين راه‌ها كمك مي‌كنيم.



كلمات ويرانگر را جدي بگيريد

از اين جمله ويرانگر پرهيز كنيد.« واي چقدر غر مي‌زني!» نگذاريد او هم باور كند كه يك فرد غرغروست. در مقابل شكوه‌هايش نكات مثبت زندگي و ارتباط‌تان را بيان كنيد و اگر احساس مي‌كنيد به شكلي اغراق شده همه چيز را سياه مي‌بيند آرام آرام به او بگوييد كه به چه دلايلي در اشتباه است.سعي كنيد اين چرخه آزاردهنده را با آوردن يك الگوي تازه به رابطه‌تان از بين ببريد. شما مي‌توانيد با ساختن يك رابطه گفت‌وگو محور، خيلي از مشكلات را حل كنيد. او را به نشستن و صحبت كردن تشويق كنيد و با پيش گرفتن يك رويه منطقي به او نشان دهيد كه زندگي آنطور كه او فكر مي‌كند آزار‌دهنده و شايسته غرولند نيست. گمان نكنيد كه به محض شروع شدن اين گفت‌وگو همه چيز تغيير مي‌كند. شايد مدت‌ها طول بكشد تا اين‌كه همسرتان هم مثل شما بتواند گفت‌وگوي منطقي را پيش بگيرد و تنها راهكارش براي روبه‌رو شدن با مشكلات غرولند نباشد.



به حرف‌هايش گوش دهيد

به حرف‌هاي همسرتان با تمام وجود گوش كنيد. زن‌ها دوست دارند شنيده شوند و احساسات‌شان را ابراز كنند و شما به‌عنوان يك شوهر مهم‌ترين و تاثيرگذارترين فرد در زندگي او هستيد و گوش‌هاي شما مي‌تواند امن‌ترين مكان براي حرف‌هاي او باشد. اگر او بي‌وقفه در حال حرف زدن است و شما نمي‌توانيد موضوع اصلي بحث را متوجه شويد، اين موضوع را به او بگوييــد و بخواهيد كه پس از كمي آرام شدن و نوشـــــيدن يك ليوان آب خنـك واضح‌تر و آرام‌تر بگويد كه اوضاع از چه قرار است و دليل اين همه عصبانيت و ناراحتي چيست.



حمايت‌كننده باشيد

از او حمايت كنيد. زن‌ها دوست دارند از طرف شوهرشان مورد حمايت و توجه قرار بگيرند. حتي اگر شما با او موافق نيستيد، اعلام مخالفت‌تان را براي زماني بگذاريد كه آرام‌تر شده و او مي‌تواند منطقي‌تر بحث كند. در اوج حادثه سپر محبت كردن را مقابل خودتان بگيريد. اطمينان دهيد كه عصبانيتش را درك مي‌كنيد و اگر آرام شود، مي‌توانيد با يك بحث مفصل يك نتيجه منطقي و مشترك بگيريد و مشكلات‌تان را حل كنيد.



بپرسيد كه چه مي‌خواهد

از او بپرسيد كه براي شاد كردن و آرام كردنش كاري مي‌توانيد انجام دهيد يا اين‌كه او خواسته‌اي از شما دارد كه با انجام دادنش بتوانيد حالش را بهتر كنيد. حواس‌تان باشد! اگر او هنگام بيان كردن مشكلاتش، شما را مورد حمله قرار داد، مهم‌ترين كاري كه مي‌توانيد انجام دهيد اين است كه حالت تدافعي به‌خودتان نگيريد و مقابل او گارد نداشته باشيد. با آرامش گوش كنيد و با مهرباني با او صحبت كنيد. بهترين راه براي خلاص شدن از شر موقعيت‌هايي كه همسرتان را ناراحت مي‌كند اين است كه با هم در موردشان صحبت كنيد و با هم راهي براي رهايي از آن شرايط را پيدا كنيد.



روزهاي خوب را زنده كنيد

روزهاي خوب رابطه‌تان را به ياد بياوريد. آيا او از اولش همين‌طور غرغرو بوده يا اين‌كه زماني را به ياد مي‌آوريد كه از ته دل مي‌خنديد و از بعضي موقعيت‌ها و لحظات با تمام وجود لذت مي‌برد؟ اگر چنين لحظاتي در خاطر شماست، سعي كنيد با فراهم كردن موقعيت‌هاي مشابه تغييري در ارتباط‌تان به‌وجود بياوريد. تفريحات 2نفره‌تان را بيشتر كنيد و شرايطي به‌وجود بياوريد تا او تمركز كمتري براي فكر كردن به مشكلات و اتفاقات منفي داشته باشد.



خانه را امن كنيد

يادتان نرود كه مهم‌ترين چيزي كه زنان در زندگي‌شان به آن نياز دارند احساس امنيت است. اين احساس مي‌تواند از راه‌هاي مختلفي شكل بگيرد اما مهم‌ترين راه‌هايي كه مي‌توانند ايجادش كنند احساس امنيت مالي و احساس امنيت عاطفي هستند. اگر بتوانيد در اين 2 زمينه به همسرتان آرامش و اطمينان دهيد، مي‌توانيد تا حدود زيادي از اين غرولند‌ها جلوگيري كرده و شرايطي را فراهم كنيد كه او فكر كند براي شما خاص و ارزشمند است. اين حس را هر روز به او بدهيد تا با كسب اطمينان از شما و احساس‌تان بتواند آرامش دروني‌اش را هم به دست بياورد و از غر زدن دست بردارد. خريدن يك شاخه گل؛ يك هديه بي‌مناسبت؛ كمك كردن در كارهاي خانه؛ يك شام بيرون و... همه مي‌توانند راه‌هايي باشند كه زنان با ديدن‌شان احساس مي‌كنند همسري عاشق و زندگي‌اي امن دارند.



اين درخواست را از كه بكنيد؟

در مورد تفاوت‌هاي‌تان با همسرتان به توافق برسيد. ممكن است در شما ويژگي‌ها يا رفتارهايي باشد كه همسرتان را آزار مي‌دهد و باعث شكايت‌هاي او مي‌شود. شما تنها بخشي از اين ويژگي‌ها را مي‌توانيد تغيير دهيد اما قطعا بخش ديگري باقي مي‌ماند كه نه شما مي‌توانيد تغييرشان دهيد نه همسرتان حاضر مي‌شود آن‌ها را بپذيرد. در مورد اين رفتارها با هم صحبت كرده و سعي كنيد تا آنجا كه مي‌شود انعطاف‌پذير بوده و به نفع زندگي مشترك‌تان تغيير كنيد و جايي كه نمي‌شود، همسرتان را قانع كنيد و از او بخواهيد به خاطر اين ويژگي‌هايي كه در تغيير دادن‌شان ناتوان هستيد شما را مواخذه نكند.

یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : ابوذر

 
بهتر است بدانيد كه در زندگي مردها عاداتي وجود دارد كه به سادگي نمي‌توانيد تغييرشان دهيد. به جاي اين‌كه هر روز در مقابل اين عادت‌ها متعجب شويد، بهتر است بيشتر دنياي مردان را بشناسيد و با راه‌هاي سازگار شدن با آن‌ها آشنا شويد.
 
 


ماجرا از همان روز اول شروع مي‌شود. همان روزي كه تصميم مي‌گيريد با يك مرد زير يك سقف راه برويد، غذا بخوريد، تلويزيون ببينيد و... از همان زمان همه چيز به‌نظرتان عجيب مي‌رسد. احساس مي‌كنيد كه آدم فضايي مقابل‌تان ايستاده كه نه زبان شما را متوجه مي‌شود و نه افكارتان را. مردي كه هر طور مي‌خواهد تصميم مي‌گيرد، فكر مي‌كند و زندگي مي‌كند و حاضر نيست يك كلمه از حرف‌هايي كه روزي هزار بار تكرارش مي‌كنيد را عملي كند. اگر هنوز هم به دنياي عجيب و غريب مردها عادت نكرده‌ايد، بهتر است بدانيد كه در زندگي مردها عاداتي وجود دارد كه به سادگي نمي‌توانيد تغييرشان دهيد. به جاي اين‌كه هر روز در مقابل اين عادت‌ها متعجب شويد، بهتر است بيشتر دنياي مردان را بشناسيد و با راه‌هاي سازگار شدن با آن‌ها آشنا شويد.



  •   چرا شوهرم اين همه چيز را در مورد ورزش به ياد مي‌آورد اما چيزي كه من همين ديروز گفتم را نه؟

 رابطه ما با ورزش، مربوط به امروز و ديروز نيست. يك رابطه قديمي و ريشه دار است كه در ما وجود دارد و لحظه لحظه‌اش را به ياد داريم؛ با آن زندگي كرده‌ايم و بزرگ شده‌ايم. اين درحالي است كه رابطه عاطفي و ازدواج‌‌مان، تنها چند سال است كه به زندگي ما وارد شده و عمر زيادي از اين احساسات نگذشته است. از طرف ديگر، بايد باور كنيد كه ما مردها در مورد ازدواج ‌‌گاهي شبيه يك شاگرد تازه وارد كلاس اسپانيايي مي‌شويم كه همه چيز برايش عجيب است و به سادگي نمي‌تواند خودش را با اين دنياي تازه وفق دهد. اين درحالي است كه ما تمام عمرمان را با ورزش زندگي كرده‌ايم و حتي مي‌توانيم زمان و مكان دقيق لحظه‌هايي كه با ورزش گذرانده‌ايم را به ياد بياوريم.




 
  •   اگر همسرم يك منشي يا همكار زن دارد، بايد نگران باشم؟
هميشه اين‌طور نيست اما گاهي نشانه‌ها مي‌توانند شما را نگران كنند. اگر همسرتان نمي‌تواند برخي مرزها را در كارش رعايت كند، قطعا يك جاي كار مي‌لنگد. اگر همسر شما با يكي از همكاران زنش بيش از ديگران صميمي شده و مي‌توانيد تفاوت‌هايي را در رابطه او با ديگر همكارانش تشخيص دهيد، بايد بگوييم كه او دنبال دردسر مي‌گردد. معناي اين صميميت اين نيست كه همسرتان قطعا و صد‌در‌صد به شما خيانت خواهد كرد بلكه اين تنها يك زنگ خطر است كه بتوانيد محدوده‌هاي زندگي مشترك‌تان را بدون دعوا و بزرگنمايي به او يادآوري كنيد.



  •    چرا شوهرم درحالي‌كه مي‌داند بچه همين حالا غذا خورده و بايد بخوابد، او را بغل مي‌كند، به هوا پرتاب مي‌كند و درست همان لحظه را براي بازي كردن با او انتخاب مي‌كند؟
يكي از دلايل اين برخوردهاي مردانه اين است كه بچه‌ها لحظه‌اي كه تازه غذا خورده‌اند و آماده خوابند، راحت‌تر با ما كنار مي‌آيند و آرام‌تر هستند و از طرف ديگر بايد اين موضوع را در نظر بگيريد كه وقتي همسرتان مي‌بيند بچه به لحظه‌هاي آخر بيداري روزانه‌اش نزديك مي‌شود و ديگر در آن روز نمي‌تواند او را بيدار و شاد ببيند، هيجان زده مي‌شود و دوست دارد از اين لحظات آخر بيشترين استفاده را بكند.




 
  •   چرا مردها از اين‌كه كار اشتباهي را انجام داده‌اند احساس شرمندگي نمي‌كنند و نمي‌گويند كه متاسفم، ببخشيد، متاسفم كه ناراحتت كردم؟
ما مردها كله شقيم. گفتن معذرت‌ مي‌خواهم و متاسفم يعني اعتراف كردن به اشتباه و بدتر از آن، يعني قبول مسئوليت صدمه‌هايي كه آن اشتباه به زندگي‌مان زده.
حالا اين موضوع را زماني درنظر بگيريد كه يك مرد كه دوست دارد حرفش هميشه حرف اول و آخر باشد بايد به زانو در بيايد و اعتراف كند كه حرف‌هايش هميشه هم روي حساب و كتاب نيست. درست است كه در زندگي‌هاي امروز آن‌قدر همه چيز به مرز اشتراك و همراهي نزديك شده كه ديگر گفتن «مرد خانه» عبارتي سراسر اشتباه است اما هنوز هم مردهاي لجوج دوست دارند در دلشان پشيمان و متاسف باشند و بدون اعتراف به اشتباه‌شان براي به‌دست آوردن دل شكسته همسرشان تلاش كنند.



  •    مردها واقعا فكر مي‌كنند كه زن‌ها بدون آرايش زيبا‌ترند؟
زماني كه من و همسرم در مورد اين موضوع صحبت كرديم، من گفتم كه قطعا بدون آرايش زيباتر است اما همسرم به نكته خوبي اشاره كرد. او با توجه به شناختي كه از من داشت گفت، منظور تو از آرايش استفاده از رنگ‌هاي تند است و زماني كه من يك آرايش ملايم و طبيعي مي‌كنم به‌نظر تو زيباتر مي‌رسم، حق با همسرم بود. شايد پيش از اين به اين موضوع توجه نكرده بودم اما حالا اعتراف مي‌كنم، يك آرايش ملايم و طبيعي از همه چيز زن‌ها را زيباتر نشان مي‌دهد.




 
  •    آيا شوهرم مي‌فهمد كه يك مو از دماغش بيرون زده و به آن اهميت نمي‌دهد يا اين‌كه اصلا اين چيزها را نمي‌بيند؟
راستش من تمام ايرادهاي ظاهرم را مي‌بينم و جالب‌تر اين‌كه نسبت به تمام اين شلختگي‌ها احساس خوبي دارم. موهاي آشفته، ريش درآمده، پيراهن‌هاي تكراري و... اما ديگر مثل مردهاي مجرد توجهي به آن‌ها نشان نمي‌دهم؛ اين اتفاقي است كه معمولا براي مردهاي متاهل مي‌افتد. اشتباه باشد يا درست، اغلب آن‌ها فكر مي‌كنند، آنقدر جاي‌شان در زندگي همسرشان محكم است كه نيازي به توجه به اين جزئيات ندارند. پس اگر واقعا اين موضوعات آزارتان مي‌دهد با او در موردش صحبت كرده و كمي هم در مورد اين خودآرايي‌ها راهنمايي‌اش كنيد.



  •   چرا مردها تحمل شنيدن هيچ انتقادي در مورد مادرشان را ندارند؟
مادرها براي ما خيلي مهم هستند. زيرا آن‌ها نخستين زن زندگي ما بوده‌اند و بيشتر سال‌هاي جواني‌شان را براي ما صرف كرده‌اند. اغلب ما نسبت به فداكاري‌هاي مادرمان خود را مسئول مي‌دانيم و به خاطر تمام بدي‌هايي كه در حق‌شان كرديم و استرس‌هايي كه به آن‌ها وارد كرده‌ايم، هنوز احساس گناه مي‌كنيم. مادر شوهرتان را به حال خودش بگذاريد؛ از بدگويي در موردش مقابل شوهرتان دست برداريد و اگر به شكل غيرقابل كنترلي شما را آزار مي‌دهد بسيار آرام و با سياست از همسرتان كمك بخواهيد.



  •   چرا هميشه از من جاي چيزهايي را مي‌پرسد كه حتي به آن‌ها دست هم نزده‌ام؟
اين فقط يك عادت مردانه نيست. همسر من هم‌چنين سوال‌هايي را از من مي‌پرسد و با اين كارش من را عصبي مي‌كند. او درست در لحظه‌اي كه كنار تلفن ايستاده، مي‌پرسد كه تلفن را كجا گذاشته‌ام و بدون اين‌كه حتي يك دقيقه بگردد، جاي وسايلش را از من مي‌پرسد. پس بهتر است تقصير اين موضوع را ديگر به گردن مردها نيندازيد.



  •   چرا همسرم وقتي مي‌داند كارش حداقل 2 ساعت طول مي‌كشد مي‌گويد 15 دقيقه ديگر سر قرار مي‌رسد؟
راستش مي‌گوييم كه 15 دقيقه طول مي‌كشد تا شما را حداقل براي 15 دقيقه سرگرم و منتظر نگه داريم، چون اگر بگوييم 2 ساعت طول مي‌كشد، غر‌و‌لندهاي‌تان شروع مي‌شود كه چرا اينقدر وقت تلف مي‌كني و چرا نمي‌تواني كارهايت را به موقع تمام كني و... از طرف ديگر شما زن‌ها براي تمام روز ما برنامه مي‌ريزيد و يك روز تعطيل ما را به دقايق پر از كاري تبديل مي‌كنيد كه حتي نمي‌توانيم خودمان ترتيب‌شان را مشخص كنيم. به همين دليل مي‌خواهيم 15 دقيقه هم كه شده از شر شنيدن اين برنامه‌ها راحت شويم و به كار خودمان برسيم.

سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : ابوذر

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. در حد توان علمی،دینی و تجربی در مورد مسائل مربوط به ازدواج به شما دوستان مشاوره و راهنمایی خواهم داد.منتظر نظرات،پیشنهادات و انتقادات شما هستم. به شما بازدیدکننده عزیز پیشنهاد میکنم مطالب گذشته موجود در آرشیو رو هم حتما مطالعه کنید.
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 70329
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content