سنت پیامبر آخرالزمان: ازدواج
روابط قبل و بعد،موانع،آسیبها و... در ازدواج
![]() در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما...
یکی از دلایل اختلافات زناشویی و در کل روابط عمیق و صمیمی، مشکل در پیش بینی است. در واقع زمانی که دو نفر با هم صمیمی میشوند امکان پیش بینی بر اساس خاطرات مشترک، درد و دل، هم کلام شدن و حضور در موقعیتهای مختلف و ... افزایش مییابد. اما بعد از اندک زمانی پیشبینی به عنوان یکی از قوتهای رابطه تبدیل به یک انتظار و توقع میشود. در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیتهای مختلف و بر اساس کمترین نشانهها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما آیا ممکن است؟ جواب بله و خیر به این سوال به میزان شناخت دو نفر از یکدیگر وابسته است. اما آیا ذهن و هوشیاری ما همیشه یکسان است؟ جواب این سوال حتماً خیر است. حال دو سوال بالا را با این سوال ترکیب کنید «چرا اول زندگی خوب میفهمد باید چه کند اما الان بلد نیست؟" در واقع ریشه این موضوع در مکانیزمهای ذهن است. یعنی در ابتدای زندگی بنا به تعامل مبهم دو طرف، ذهن زوجین درگیر پیشبینی برای شناخت موضع خود است برای همین سعی میکنند پیشبینی کنند که چه باید بکنند یا طرف مقابلشان چه فکری میکند. اما وقتی چندی از زندگی میگذرد و افراد به هم عادت میکنند ذهن از حالت حساسیت به حالت خوگیری تغییر شکل میدهد؛ چرا که تعامل با همسر از حالت نامشخص به حالت مشخص تغییر شکل مییابد و ذهن بر روابط حاکم میشود. در واقع ذهن وقتی با موضوعی جدید و حساس روبرو میشود بر روی آن سرمایه گذاری میکند اما چون ذهن اقتصادی عمل میکند برای تخصیص هشیاری به مسائل دیگر نسبت به موضوعاتی که موضع و حالتشان مشخص و تکراری میشود، خوگیری پیدا میکند. با یک مثال بهتر متوجه موضوع می شوید؛ روز اولی که گوشی خریدید را به یاد بیاورید. مدام در حال چرخ زدن در قسمتهای مختلف آن هستید. انگار تا همه جای آن را نبینید آرام نمیگیرید. در همین زمان یک هفته بعد، دو هفته بعد و یکسال بعد را در نظر بگیرید. از گوشی دلربای یکسال پیش چه مانده است؟ اما سوال دیگری که مطرح است موضوع تجربه است. یعنی مگر غیر این است که زوجین در مورد خواستههای هم تجربه پیدا میکنند و قدرت پیش بینی آنها افزایش مییابد اما چرا باز در پیشبینی مشکل پیدا میکنند؟ در بسیاری از موارد قدرت پیشبینی افزایش اما تمرکز کاهش مییابد و واکنش زوجین به هم از حالت اکتشافی به حالت کلیشهای تغییر شکل میدهد. در واقع وقتی زندگی زناشویی ادامه مییابد درگیریهای ذهنی افزایش مییابد و ذهنی که تا پیش از این درگیری کمی داشت بیشتر درگیر میشود در نتیجه میزان توجه و هشیاری کاهش مییایبد. این از سویی است که سازمان ذهن سازمانی شناختی هیجانی است بدین معنی که عناصر هیجانی عملکرد آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال وقتی همسرتان ده روز دیگر یک چک سنگین دارد توقع نداشته باشید که حافظه اش مانند قبل کار کند و به شما و خانه و زندگی مانند گذشته اهمیت بدهد و خواستههای شما را پیشبینی کند. از سویی زن و شوهرها به موازات تغییرات حرکت نمیکنند و زمانی را برای کشف جدید یکدیگر اختصاص نمیدهند و در موقعیتهای مختلف و جدید به تجربیات گذشته خود متوسل میشوند. چرا زنان بیشتر انتظار دارند همسرشان خواستههای آنان را پیشبینی کند؟ دلیل آن تعامل کلامی پیچیدهتر زنان به نسبت مردان است. اگرچه مردان در طول تاریخ در شعر و هنر سردمدار استفاده از تلمیح و کنایه و صور خیال بودهاند اما از پیچیدگیهای کلامی به معنای زنانه آن بسیار کم استفاده کردهاند. برای مثال هیچ شاعر مردی وقتی از کنار نیمکتی میگذرد و میخواهد به همسرش بگوید روی نیمکت بنشینیم نمیگوید«چقدر رنگ نیمکت قشنگ است» اما زنان از این پیچیدگیها برای انتقال پیام بسیار استفاده میکنند. از سویی زنان بنا به نقش جنسیتی خود نسبت به کلامهای بدنی، نشانههای صورت و صوت حساس هستند اما مردها به این نشانه ها توجه نمیکنند. در نتیجه قدرت پیشبینی کلامی و احساسی زنان قویتر از مردان است و از سویی زنان از شیوههای غیر مستقیم برای ابراز خواستههای خود بیشتر استفاده میکنند در نتیجه به نظر میآید زنان بیشتر انتظار دارند که همسرشان پیشبین بهتری باشد. دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : ابوذر
![]() بهار طربانگيز، طلوع خورشيد، صبح پر لطافت، آبشارهاي زيبا، گلهاي رنگارنگ، ازدواج و بسياري ديگراز پديدههاي جهان، براي انسان شاديآور است.
غم نيز جزو زندگي انسان و همزاد اوست. بيماري، مرگ، پيري، تنگدستي و حوادث ديگر، خيمه ماتم را در دل آدمي بر پا ميکنند.
انسان با اين دو واقعيت روبرو است: گاهي غم و زماني شادي.
شادابي، به معناي انکار واقعيات و نديدن مشکلات خود و ديگران نيست. شادابي، به معناي چشم بستن بر تلخيهاي زندگي نيست و بالاخره، شادابي به معناي خوشي بيپايه و خود فريبي نيست.
انسان شاداب، ناکامي و تلخي را انکار نمي کند، اما معتقد است که مي توان آن ها را به کاميابي و شيريني تبديل کرد. او فشارهاي زندگي را مانند حرکات ورزشي ميداند که هرچه شديدتر باشند، بدن او را نيرومندتر خواهند کرد. او شکست را مقدمه پيروزي، و سختي را طليعه آساني ميداند. چنين کسي با نگاه اميدوارانه به زندگي و اعتماد به خدا و در نتيجه، اميد به هدايت او و اعتقاد به نيروهاي دروني خود، دليلي براي افسرده شدن نميبيند.
اين شاديها گاهي براي خود آدمي و زماني براي ديگران است. تبسم به ديگران، پوشيدن لباسهاي شاد، استفاده از بوي خوش، مهرباني کردن، شاد کردن مردم و... همه براي ايجاد فضاي شاد و در نتيجه تجديد قوا براي ادامه حرکت تکاملي است.
عوامل شاديآفرين1- ايمان
نگاه گذرا به تعاليم ديني نشان مي دهد که شادابي و سرزندگي از آثار ايمان به خدا و مذهب است، چرا که مذهب بر زمينههاي پيدايش شادي سفارش کرده است و نشانههايش را ستوده است.
نداشتن نگراني و اضطراب و رسيدن به اطمينان قلبي، اساس هر نوع شادي است و اين ممکن نيست، مگر با ايمان داشتن به قدرت مطلقي که سرچشمه همه نيکيهاست. مهربان دانستن خداوند و امکان گفتگوي مستقيم با او، چراغي از اميد و اطمينان در دل مومن ميافروزد.
2- رضايت و شکيبايي
در زندگي گاهي مشکلاتي به وجود ميآيد که رفع آن ها بيرون از توان انسان است. ما به طور معمول از اين مشکلات خشنود نيستيم و آن ها را با ديد ظاهري، مانع اهداف و اميال خود ميدانيم. بيشتر ناخرسندي هاي ما درهمين مواقع بروزمي کنند، چون ميخواهيم به هر شکل ممکن، مشکلات فوق طاقت خود را رفع کنيم، در حالي که بهترين راه غلبه بر اين رخدادها، کنار آمدن با آن هاست. راضي بودن به رضاي خدا، به انسان آرامش ميبخشد و در سخت ترين حوادث، مددکار آدمي ميشود.
3- پرهيز از گناه
لذت و خوشي، فقط با عوامل مادي به دست نمي آيد، بلکه عوامل معنوي هم در ايجاد شادي موثرند. گاهي انجام دادن کارهايي که به نظر بايد لذتبخش باشند، هيچ لذتي به انسان نميدهند، حتي عذاب وجدان هم ميآورند، زيرا روح و وجدان، آماده لذت بردن نيستند. يک غذاي لذيذ يا خانه بسيار زيبا، اگر حرام و نامشروع باشد، براي انسان سالم و مومن، تلخ و ناگوار است.
پرهيز از گناه ، در بيشتر مواقع، پرهيز از لذتهاي مادي سطحي است، اما شاديآور است، زيرا روح آدمي به گونهاي است که گاهي از "پرهيز" و "رياضت معقول" سرخوش ميشود. ارضاي تمايلات به هر صورت، شاديآور نيست، گاهي "پرهيز از لذت"، لذتبخش است.
4- مبارزه با نگراني
شادي، نبودن اندوه است. اگر انسان بتواند نگرانيها و اندوهها را از خود دور کند، شاد است. البته انسانهاي شاد نيز گاهي غمگين ميشوند که طبيعي است، چرا که بعضي از غمها لازمه زندگي است، اما بسياري از آن ها برخاسته از نگرانيها و نااميديهاست.
اين نگرانيها منشا مشکلات بسيار ديگري، از جمله بيماري است. آري! کساني که دچار دلهره و نگراني باشند، از هيچ يک از امکانات زندگي لذت نميبرند.
5- تبسم و خنده
گرمي تبسم و لبخند، کينهها را از بين ميبرد و به روابط انساني تعادل ميبخشد. وقتي ميخنديم، همه چيز به نفع جسم و روح ما پيش ميرود. هنر شاد بودن، مستلزم توانايي خنديدن به مشکلات در کوتاهترين زمان ممکن است.
ما ميتوانيم در خنديدن، کودکان را سرمشق خود قرار دهيم. کودک به طور طبيعي تقريبا به همه چيز ميخندد. گويي ميداند که خنديدن، او را سالم و متوازن نگه ميدارد. حتي وقتي انسان خيلي غمگين و ناراحت است، بايد هنگام روبرو شدن با ديگران، خود را شاد نشان دهد و تبسم کند. بايد صادقانه خنديد و شخصيت خود را نيز در نظر داشت. خنده، آن گاه موثر و درمان بخش است که به موقع باشد و به شخصيت ديگران آسيب نرساند. خندههاي بي مورد و تمسخرآميز، انسان را غافل ميکند و پرده سياهي روي عوامل شاديآفرين ميکشد.
6- شوخ طبعي
شوخ طبعي و خوش رويي را ميتوان سادهترين راه آفرينش شادي دانست. شوخي، روح را شاد ميکند و با آفرينش لبخند، انسان و محيط را شادابي و خرمي ميبخشد.
خنده، حتي لبخند و حتي خيال خنده، شگفتي مطبوعي به روح انسان ميبخشد که اغلب با آرامش اعصاب و سبکي ذهن همراه است.
7- بوي خوش
در روابط انسانها، بوي خوش ، عامل فرح انگيز مهمي است و متقابلا بوي بد، نااميد کننده و سبب افسردگي است. امام صادق (ص) ميفرمايد: "رسول خدا براي خريد عطر، بيشتر از خوراک خرج ميکرد."
8- پوشيدن لباسهاي روشن
رنگها، عکس العملهاي گوناگوني را در انسان برميانگيزند. رنگ روشن، شاديآفرين است. در دين نيز به پوشيدن لباسهاي روشن، توجه زيادي شده است. پيامبر(ص) فرمودند: "جامه سفيد بپوشيد که نيکوترين رنگهاست."
در حال نماز نيز مستحب است که نمازگزار، لباس سفيد بر تن کند و تاکيد شده که پوشيدن لباس سياه در هنگام نماز، مکروه است.
9- خودآرايي
آراستگي ظاهري انسان، عامل مهمي در جذب افراد به کردارهاي پسنديده است. روانشناسان اجتماعي، آراستگي شکل ظاهري را عامل موثري در کارآيي پيامدهي ميدانند.
در اسلام، آراستگي ظاهري، امتيازي براي فرد و يکي از نشانههاي ايمان معرفي شده است.
10- تلاش کردن و پرهيز از تنبلي
کار، جوهر آدمي و نشان حيات اوست. کسي که تلاش نميکند و به تنبلي خو کرده، بهرهاش از زندگي اندک است و سلامت او در خطر و شادابياش بر باد است. کار و تلاش، استعدادهاي آدمي را شکوفا ميسازد، از انحراف و لغزش او جلوگيري ميکند و بر سرزندگي و نشاط او ميافزايد.
11- سير و سفر
گشت و گذار در طبيعت و ديدن منظرههاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملل، غير از فايدههاي بيشمار مادي و معنوي که دارد، آدمي را از افسردگي ميرهاند و به سلامت جسم و روان او کمک ميکند.
12- اميد به زندگي
در فرهنگ نيايش پيشوايان معصوم(ع )، تقاضاي عمر طولاني از خداوند، ذکر شده است و همين را به دوستان خويش نيز آموختهاند. از اين رو در ماه مبارک رمضان که بهترين زمان براي سخن گفتن با خداست، اين دعا هر روز تکرار ميشود: "بار خدايا! از تو ميخواهم که يکي از مقدرات شب قدر را عمر طولانيام قرار دهي."
يکي از فلسفههاي انتظار در مکتب تشيع نيز، اميد و توجه دايمي انسانها به زندگي و آينده برتر است.
چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:52 :: نويسنده : ابوذر
![]() اولين و مهمترين اصل در زندگي زناشويي تعهد و پايبندي به همسر و مقيد بودن به روابط زناشويي در چارچوب خانواده است...
دکتر محمد حسین اخوان تقوی در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«اولین و مهمترین اصل در زندگی زناشویی تعهد و پایبندی به همسر و مقید بودن به روابط زناشویی در چارچوب خانواده است.تمام زنان از همسر خود یک اسطوره شکست ناپذیر در ذهن خود دارند و همسر خود را مردی وفادار و پایبند به زندگی می دانند اما زمانی که روابط به خارج از چارچوب خانواده کشیده شود این اسطوره می شکند و حتی اگر مرد برای همیشه چنین روابطی را کنار بگذارد دیگر اعتماد زن به وی همچون گذشته نخواهد بود و مرد بازنی با نفرت و خشم فروخورده روبروست و دیگر گرمای روابط گذشته احساس نمی شود.» وی رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده را اجل معلق زندگی تشبیه کرد و گفت : زمانی که این اتفاق می افتد ممکنست مرد نیز دیگر احساس گذشته را نسبت به همسر خود نداشته باشد و مدام در ذهنش دست به مقایسه بزند و ممکن است دیگر هیچ لذت و آرامشی را در کنار همسر خود احساس نکند .بنابراین مهمترین اصلی که موجب کاهش تمایلات جنسی زوجین نسبت به یکدیگر می شود عدم تعهد و پایبندی است که موجب می شود روابط زناشویی به سردی گراید ..» دکتر اخوان تقوی تاکید کرد:«این بحث در دنیای مجازی نیز صادق است و دیدن ماهواره و تصاویر مستهجن برای تحریک شدن موجب عادت می شود و بر کاهش اعتماد به نفس تاثیر گذاشته و گاهی برخی از زوجین با مشاهده این فیلم ها دست به مقایسه زده و به تقلید از این فیلم ها کارهای غیرمعمول و آسیب زننده و دردناک انجام می دهند که موجب دوری و پرهیز از نزدیکی می شود.» مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«همانطور که در مصاحبه های قبل اشاره شد زندگی زناشویی به دو بخش داخل بستر خواب و خارج از بستر خواب تقسیم می شود و هر دو قسمت در گرمای رابطه زناشویی موثر هستند. زوجینی که مدام جنگ لفظی،مناقشه و یا درگیری فیزیکی دارند مسلما رابطه خوبی در بستر خواب با یکدیگر نخواهند داشت. از سوی د یگر زوجینی که از بستر خواب به عنوان ابزاری برای قدرت نمایی ، کینه توزی و شیوه ای برای امتیاز گیری استفاده می کنند موجب ایجاد احساس سردی در طرف مقابل می شوند . وی ادامه داد:«نکته مهم دیگر که در سردی روابط زناشویی موثر است بی توجهی به ایفای نقش همسری است ما در زندگی اجتماعی خود نقش های متفاوتی داریم و برای ایفای درست آنها تلاش می کنیم .باازدواج زن ومرد نقش تازه ای به نام نقش همسری را عهده دار می شوند اما گاه یادمان می رود که بایستی برای ایفای کامل این نقش وقت و انرژی صرف کنیم .خانه را فقط محلی برای استراحت و تماشای تلویزیون می دانیم و به همسر خود کم توجهیم .بی توجهی به نقش همسری بویژه با تولد بچه شدت بیشتری پیدا کرده و زوجین تمام توجه خودرا معطوف فرزندان می کنند . دکتر اخوان تقوی افزود:«برخی از مشکلات وموانع رایج در زندگی به کرات بر روی سردی روابط زناشویی تاثیرگذار است به عنوان مثال خستگی بیش از اندازه به علت کار طولانی وپرزحمت یا محیط کار پراسترس و پرتنش و یا به علت نامناسب بودن شیوه زندگی وکم تحرکی به شدت بر روی روابط زوجین تاثیر می گذارد همچنین مسائل و مشکلاتی همچون مشکلات مالی، شغلی، تحصیلی نیز خودآگاه و یا ناخودآگاه بر روابط زن و شوهر تاثیرگذار است.» وی ادامه داد:«برخی نگرانی ها و ترس ها مانند ترس از باردار شدن و یا ترس از دیده شدن توسط فرزندان نیز می تواند بر روابط زناشویی تاثیر منفی بگذارد. همچنین سیگار کشیدن در درازمدت می تواند منجر به ناتوانی جنسی شود و یا چاقی موجب کاهش میل جنسی و بروز اختلالات جنسی می شود.» مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«نکه مهم دیگر قابل اشاره این است که برخی زوجین تمام اوقات فراغت خود را پر می کنند و این کار غلط است. ما دستورالعملی برای افراد مجردی که خودارضایی می کنند داریم و آن پرکردن تمام اوقات فراغت با مطالعه و تفریجات سالم و فعالیت های جمعی واجتماعی است اما این دستورالعمل در مورد زوجین برعکس است . آنها حق ندارند تمام وقت خالی خود را به دید و بازدید وسفر و ورزش و خرید ونظایر آن بگذرانند بلکه بایستی وقتی را برای با هم بودن و باهم خلوت کردن اختصاص دهند. نکته مهم دیگر بی توجهی به اراستگی ووضع ظاهری است .بی توجهی به وضع ظاهری و نظافت وبهداشت شخصی می تواند دلیل دیگری برای سردی روابط زناشویی باشد. » وی ادامه داد:« از دیگر نکاتی که بر روابط زناشویی تاثیرگذار است و موجب سردی روابط زن و شوهر می شود کلیشه ای شدن روابط است به این معنی که بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی زوجین نمی دانند چه کار جدیدی کنند تا انگیزه های همسر خود را افزایش دهند .باید گفت همانطوری که زوجین برای کار و زندگی و آینده فرزندان خود برنامه ریزی می کنند بایستی برای روابط زناشویی خود طراحی های جدید وبرنامه ریزی داشته باشند .برای مثال افزایش ابراز محبت واستفاده از راه های جدید برای ابراز آن برای گرم تر کردن روابط زناشویی بسیار مهم است. همچنین ضروریست زوجین برای روابط زناشویی خود مانند تمام کارهای روزمره زندگی در داخل برنامه هفتگی وقتی را اختصاص دهند و به انجام آن باتوافق هم مقید باشند .در غیر اینصورت دغدغه ها و مشغله های مختلف زندگی جای ان را پر می کنند و روبط جنسی زوچین رفته رفته از زندگی زناشویی حذف می شود چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:15 :: نويسنده : ابوذر
یکی از راههای بهبود روابط زناشویی در نظر داشتن دلیل علاقه زوجین به یکدیگر است.
به نقل از برنا، یکی از راه های بهبود روابط زناشویی در نظر داشتن دلیل علاقه زوجین به یکدیگر است. در واقع وقتی دو نفر به یکدیگر علاقمند می شوند، دلایل زیادی وجود دارد. دلایل هشیار و ناهشیار زیادی دو نفر را مجذوب یکدیگر می کند. یکی از راه های بهبود روابط ، کشف این دلایل است. زن و شوهر ها بایستی بدانند چرا یکدیگر را دوست دارند، کجاها شبیه هم هستند و کجاها با هم تفاوت دارند. این امر باعث می شود به ویژگی های مثبت همسرتان خوگیری پیدا نکنید و دلیل انتخاب همسرتان را به عنوان شریک زندگی از یاد نبرید. برای شناخت بیشتر دلیل ازدواج با همسرتان می توانید شرایط زیر را نیز در نظر بگیرید 1- اولین چیزی که از همسرتان شما را مجذب خود کرد چه چیزی بود؟ 2- مجذوب چهره و حرکات همسرتان شدید و یا بعد از صحبت احساس اشتراک می کردید؟ 3- به صورت دفعی عاشق همسرتان شدید یا با زندگی و تجربه رابطه محکمی پیدا کردید؟ 4- احساس می کنید در چه زمینه هایی شبیه شما است و در چه زمینه هایی با هم تفاوت دارید؟ 5- دوست دارید چه صفتی از همسرتان را افزایش و کدام را کاهش دهید؟ 6- اگر بخواهید همسرتان را در یک یا چند صفت خلاصه کنید چه چیزهایی را نام می برید؟ 7-چه شباهتی بین همسرتان و والدین شما وجود دارد؟ اگر کمی جست و جو کنید می بینید همسرتان را بی دلیل انتخاب نکرده اید. وقتی دلیل انتخاب همسرتان را بدانید به آن ارج می نهید و از آن مواظبت می کنید و ویژگی های متمایز کننده همسرتان را در نظر میگیرید. این تفحص برای همه امری ضروری است و برای کسانی که به همسر خود خوگرفته اند نیز کابرد دارد؛ این افراد با خوگیری ویژگی های همسر خود را نمی بینند و گاهی به این دلیل، به خوبی از زندگی خود مواظبت نمی کنند. یادتان باشد گاهی برای یک چرا می توان پاسخ های زیادی داد.
چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:5 :: نويسنده : ابوذر
زنان و مردان/ چه حرفهایی را نباید به همسرتان بگویید؟یکی از راههای برقراری ارتباط با همسر استفاده از زبان است. بعضی اوقات زبان باعث جدایی و تفرقه و در برخی از مواقع باعث محکم شدن رابطه با همسر میشود. یکی از راه های برقراری ارتباط با همسرتان استفاده از زبان است. بعضی اوقات زبان باعث جدایی و تفرقه و در برخی از مواقع باعث محکم شدن رابطه با همسرمی شود. برای اینکه روابط زناشویی تداوم بیشتر و بهتری داشته باشد چه حرفهایی را باید به همسرتان نگویید؟ در ابتدا باید گفت به دلیل اینکه روحیات و عواطف زن و مرد با هم متفاوت است، حرفهایی که نباید گفته شود هم متفاوت است؛ ابتدا زنان را مورد بحث قرار میدهیم: زنان نباید همه خاطرات و یا اسرار گذشته خود را بازگو کنند و یا حتی در مورد تعداد خواستگارهای قبلی که موقعیت های اجتماعی و مالی بیشتری داشتند، صحبت کنند؛ زیرا مردان احساس می کنند که ضعف دارند و به شخصیت آنها توهین شده و باعث میشود ذهنشان نسبت به همسرانشان مغشوش شود. زنان اگر می خواهند صحبت هایی از گذشته را برای همسرانشان بازگو کنند، باید سعی کنند وارد جزئیات نشوند و بحث را نشکافند. مشکلاتی که در گذشته حتی با خانواده خود مانند برادر و یا خواهر داشتند، اگر فکر می کنند مورد خدشه دارد شدن روابط آنها با همسرشان می شود به هیچ وجه بازگو نکنند. زنان باید در موقعیت های متفاوت لحن صحبتهایشان را نیز متفاوت جلوه دهند. همچنین زنان نباید ضعف خانواده همسر را مورد ایراد قرار دهند و مثلا نگویند" تو خانواده دوست هستی و به خانواده خودت بیشتر احترام می گذاری". زیرا مردی که خانواده و همچنین پدر و مادر خود را دوست دارد؛ در نتیجه همسر خود را هم دوست خواهد داشت و به این موضوع مانند یک امتیاز نگاه کنید نه یک ضعف. معمولا در روابط خانوادگی زنان کمی اغراق می کنند و یا دست به مقایسه می زنند، زنان نباید بگویند که «خانواده من فلان امتیاز مثبت دارد و خانواده تو فاقد این امتیازها است» این کلام باعث فاصله گرفتن از همدیگر میشود. تحقیقات نشان می دهد زنان همزمان دو نیم کره مغزشان فعال است و تمام جزئیات و کلیات را در نظر دارند ولی آقایان فقط یک نیم کره مغزشان فعال است. بنابراین زنان باید این نکته را مدنظر قرار دهند که وقتی مطلبی را به مردان گوشزد می کنند حداقل 3تا15ثانیه زمان می برد تا همسرشان حرفهای آنها را درک کند. در نتیجه نباید همزمان چند مطلب و یا موضوع مهم را به مردان گفت؛ زیرا مردها قوه تجزیه و تجلیل شان نسبت به زنان کمتر است و این چند مطلب گویی موجب فشار و در نتیجه عصبانیت آنها می شود. و اما مردان مردها باید تلاش کنند جایگاه ارزشی خانواده قبلی خود و خانواده فعلی متعادل نگاه دارند به عنوان مثال نباید بگویند: "من خانواده خودم را بیشتر از خانواده تو ( همسرم) دوست دارم". دوست داشتن یک امر ذاتی است و نباید خانواده های مرد و زن را از لحاظ دوست داشتن مقایسه کرد.نمی توان به کسی گفت "مادر همسرت را به اندازه مادر خودت دوست داشته باش" اما باید احترامی که به این دو نفر می شود متعادل و یکسان باشد. زنان معمولا از تعریف و تمجید خوششان می آید در صورتی که مردان معمولا به کمیت بیشتر از کیفیت توجه می کنند. مثلا موقع غذا خوردن مردها غذایی را دوست دارند که با ولع بتوان آن را خورد در این هنگام زنان فکر می کنند غذا بسیار لذیذ شده که همسرشان با ولع در حال خوردن است. وقتی از آنها می پرسند: غذا خوشمزه شده است، نباید اگر غذا هم لذید نبود نظر منفی بدهند زیرا باعث تخریب همسرشان می شود. در مدیریت خانواده مردان نباید دنبال این باشند که فقط نظرات خود را اعمال کنند. در مورد جزئیات داخلی خانواده و معاشرت، تربیت و یا حتی دکوراسیون خانه نظر زنان بیشتر ارجحیت دارد. سلیقه خانم ها معمولا در این مواقع با آقایون متفاوت است، زیرا خانم ها اگر کوچکترین ناهارمونی در رنگها و ابعاد وسایل خانه به وجود بیاید موجب آزارشان می شود اما مردها این ویژگی را ندارند. بنابراین بهتر است مردان در نوع چینش وسایل خانه و دکوراسیون نظر همسرشان را در اولویت قرار دهند. سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 13:37 :: نويسنده : ابوذر
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : ابوذر
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : ابوذر
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:59 :: نويسنده : ابوذر
جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : ابوذر
وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ با اینکه ممکن است اولین واکنشتان به اصطلاح آویزان شدن و سعی در برقراری ارتباط باشد، اما بهترین راهکار این است که واقعیت را بپذیرید و سعی کنید آن فرد را فراموش کنید. "اگر ندیده بودمت، دوستت نمی داشتم. اگر دوستت نداشتم، عاشقت نمیشدم. اگر عاشقت نشده بودم، دلم برایت تنگ نمیشد. اما همه این کارها را کردم، میکنم و خواهم کرد." درد دوست داشتن کسی که هیچ علاقهای در قلبش به شما احساس نمیکند، نابودتان میکند. شما هم کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ پس احتمالاً با احساسات نومیدانه مربوط به آن آشنا هستید. وقتی فکر کنید که آن فرد دقیقاً همانی است که میخواهید، این احساسات قویتر هم میشوند. بیشتر آدمها با امید اینکه روزی بتوانند آن فرد را به دست بیاورند روزگار میگذرانند اما این امیدها هیچوقت به واقعیت بدل نمیشوند و آنها را با چشمانی گریان و دلی پردرد بر جای میگذارند. عشق نافرجام را همه ما احتمالاً تجربه کرده ایم. منتظر وصال یک عشق شدن ممکن است شکستن قلبتان را به دنبال داشته باشد. با اینکه به نظر دشوار میآید اما فراموش کردن و ادامه زندگی بهترین کاری است که میتوانید انجام دهید. وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ واقعیت را بپذیرید: وقتی عاشق کسی هستیم احساس میکنیم که آن فرد تنها کسی است که میتواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمیتوانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمیتوانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید میتوانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. دیگر وقت و فکر و انرژی بیشتری را صرف آن فرد نکنید. پذیرش این واقعیات باعث میشود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید. فراموش کنید: برهم خوردن یک رابطه عاطفی سختترین قسمت است. تا میتوانید گریه کنید، بعد همه عکسها و یادگاری هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان میآورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او میاندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان میکنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت میبرید. این کار باعث میشود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه های دیگر زندگی هم نگاه کنید. عاشق شوید: اگر کسی دوستتان ندارد ولی باز هم با شما مانده است مطمئناً خیلی از خودش مایه نمیگذارد. به جای آویزان شدن برای با او بودن، دست از عذاب دادن خودتان بردارید، دست از او کشیده و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد میگیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید. عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کردهاید و به نظر میرسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا میشوید که میتواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت. منیع: گروه اینترنتی ایران عشق
پنج شنبه 11 فروردين 1390برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : ابوذر سوال- اختلاف سنی در ازدواج باید چند سال باشد تا آن ازدواج موفق باشد؟ برگرفته از سایت شبکه سه برنامه گلبرگ سوال- نظر شما درباره ی دوستی دختر و پسر در دانشگاه و بیرون از محیط منزل چیست ؟ خصوصا دوستی هایی که برای شناخت بیشتر همدیگر در قبل از ازدواج باشد؟ برگرفته از سایت شبکه سه سیما برنامه گلبرگ 11 آذر 1389برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : ابوذر مشاهدات حضرت رسول اکرم از ملکوت زنها رسول اکرم(ص) فرمود: دیدم زنی را که به مویش آویزان کرده اند، در حالی که مغزش می جوشد و زنی راکه به زبانش آویزان شده و در حلقش حمیم جهنم می ریزند و دیدم زنی را که به پستانش آویزان کرده اند و زنی را که دست و پایش را بسته و مارها بدان می پیچند و دیدم زنی را که سرش خوک و بدنش شکل الاغ است. حضرت زهرا (س) منقلب شده و عرض کرد: مگر چکار کرده اند که چنین می شوند؟ حضرت فرمود: آن زنی که به مویش آویزان کرده اند و مغزش می جوشد زنی است که مویش را نامحرم می بیند و آن را که به زبانش آویزان آویزان کرده بودند و در گلوی ائ از حمیم جهنم می ریختند، زنی است که به شوهرش جسارت و بی ادبی می کند. حضرت ادامه دادند: آن زنی را که به پستانش آویزان کرده اند، آن زنی است که بدون علت شوهرش را از هم بستری با خود منع می کند، و آن زنی که به پاهایش آویزان شده زنی است که بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون رود. آن زنی که دست و پاهایش را به هم بسته و اطرافش را مارها و عقربها ی عالم برزخ احاطه کرده اند، زنی است که رعایت پاکی بدن و لباس خود را نمی نماید وغسل حیض و جنابت نمی کند و نماز را سبک می شمارد. فرمود:زنی را دیدم که گوشتهای بدنش را با مقراض(قیچی) می چیدند و مجبورش می کردند که بخورد و آن زنی است که برای بیگانه آرایش بکند و خود را به مرد اجنبی عرضه می دارد. و زنی را دیدم که سر تا پایش شکل سگ است و آتش از پایینش داخل و از حلقش خارج می شد این زن آوازه خوان است. و اما آن زنی که صورتش صورت خوک و بدنش به شکل الاغ است، این زن نمامه است(یعنی کسی که حرف کسی را پیش دیگری نقل می کند که باعث فساد گردد)و همچنین است عقوبت کذاب.(کسی که خیلی دروغ می گوید) فرمود زنی را کر و کور و گنگ دیدم، زنی است که بچه از زنا بیاورد و به شوهرش نسبت دهد. آن زنی را که صورت و بدنش می سوزد آن زنی است که قواده بوده(یعنی دو نفر حرام را به هم می رسانده) منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور بعضی از مشاهدات رسول خدا صلی الله علیه و آله رسول خدا (ص) فرمودند: در شب معراج جماعتی را دیدم که در مقابل آنها سفرهایی از گوشت طیب و پاکیزه و سفرهایی از گوشت خبیث و آلوده بود و آنها از گوشت خبیث آلوده می خوردند. از جبرئیل سوال کردم: این ها چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: جماعتی از امت تو هستند که غذای حلال را رها کرده و غذای حرام می خوردند. پس به جماعت دیگری برخورد کردم که لب های کلفتی مثل شتر داشتند و گوشت بدن آنها را قیچی می کردند و در دهانشان می گذاشتند. از جبرئیل سوال کردم اینها چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: اینها افرادی هستند که پیوسته در صدد عیبجوئی از مردم برآمده و با زبان و اشاره به عیب ظاهر و باطن مردم می پردازند. سپس گروهی دیگر را دیدم که سرها و صورتهای آنان با سنگی کوبیده می شد گفتم ای جبرئیل! اینها چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: افرادی که نماز عشاء را ترک می کنند. سپس به جماعتی برخورد کردم که آتش در دهان آنها داخل شده و از مقعد آنها خارج می شد. سوال کردم ای جبرئیل اینها چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: اینها افرادی هستند که اموال یتیمان را از روی ظلم و ستم می خورند. سپس گروهی دیگر را مشاهده کردم که از بزرگی شکم نمی توانستند از زمین برخیزند.گفتم ای جبرئیل اینها چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت:اینها کسانی هستند که ربا می خورند و نمی توانند از جای خود برخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان زده شده و عقل خود را بکلی از دست داده و اینها در روش و راه آل فرعونند و هر صبح و شب بر آتش عرضه می شوند و پیوسته در خواست می کنند که ای پروردگار ما ساعت قیامت چه موقع برسد و نمی دانند که قیامتشان تلخ تر و وحشتناکتر است. سپس در معراج به زنانی بر خورد کردیم که به پستان های خود آویخته شده بودند.پرسیدم: ای جبرئیل اینها کدام دسته از زنان هستند؟ جبرئیل گفت: اینها زنانی هستند که اموالی را که که از شوهرانشان باقی مانده و متعلق به فرزندان شوهران آنهاست به فرزندان غیر آن شوهرها می دهند و در حقیقت ارثیه یتیم های آنها را صرف دیگران می نمایند. منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور 24 آبان 1389برچسب:مشاهدات پیامبر در معراج, :: 23:57 :: نويسنده : ابوذر نتیجه خوف خدا و ترک زنا در قیامت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اگر کسی بر زنی که بر او حرام است قدرت و تسلط زنا داشته باشد اما از خوف الهی آن را ترک کند، خداوند متعال جهنم را بر او حرام می گرداند و او را از خوف و وحشت عظیم قیامت ایمن می سازد و داخل بهشت می نماید؛ و اگر کسی به حرام دست به زنی برساند چون به صحرای محشر بیاید دستهایش بسته است و اگر کسی با زنان نامحرم خوش طبعی(خوش و بش) کند خدواند در ازاء هر کلمه هزار سال او را در محشر حبس می کند و اگر زنی راضی شود مردی به حرام او را در آغوش بگیرد یا ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید یا با او خوش طبعی کند بر آن زن نیز گناه همان مرد باشد و اگر مرد او را مجبور سازد گناه هر دو بر مرد باشد. اگر کسی چشمهای خود را از دیدن زن به حرام پر سازد خداوند در قیامت به چشمهایش میخ هایی وارد می کند و چشمهایش را پر از آتش می سازد تا از حسابرسی فارغ شود، پس امر کند او را به جهنم ببرند. هر که با زن شوهر داری زنا کند از فرج آن مرد و زن رودخانه ای از چرک و ریم به طول پانصد سال راه روان می شود که تمامی جهنمیان از بوی گند آن متأذی می شوند. و خشم و غضب الهی شدید است بر زنی که شوهر داشته باشد و به غیر محرم خود نظر بکند و اگر چنین کند خدا ثواب اعمالش را از بین می برد. وصف زن بهشتی رسول خدا صلی الله و علیه و آله به ابوذر فرمود: ای ابوذر! اگر زنی از زنان بهشت، از آسمان اول به زمین مشرف شود و در شب تار و ظلمانی به دنیا نگاه کند، زمین از نور جمال او بیشتر از درخشش ماه وشب چهارده روشن می شود، و بوی خوش او به مشام تمامی اهل زمین می رسد و اگر لباسی از لباسهای اهل بهشت را امروز در دنیا بگشایند، هر کسی که آن را ببیند مدهوش می شود وچشمان او تاب دیدن آن را ندارد. زن در بهشت حسادت ندارد، حایض نمی شود و بد خوئی ندارد.
منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور 24 آبان 1389برچسب:ترس از خدا, :: 23:56 :: نويسنده : ابوذر دوره نامزدی دوره نامزدی چه دوره ای است و بهتر است چقدر طول بکشد و آیا لازم است دختر و پسر در این دوره محرم هم باشند؟ آغاز فرایند خواستگاری تا قبل از عقد را دوره نامزدی می گوییم برخلاف عامه مردم که از لحظه عقد دائم تا عروسی را دوره نامزدی می خوانند. مدت نامزدی در افراد متفاوت است، در ازدواج های فامیلی و آشنایان به جهت شناخت افزون تر پیشین، زمان کمتر، و در ازدواج با غریبه، زمان بیشتری نیاز است. هر قدر ابهامات در جلسات گفت و گوی دو طرف کمتر، و آرای آنان روشن تر باشد، طبیعی است که دوره نامزدی کمتر طول می کشد(منتظر مجموعه مباحث و سوالات در هر سه جلسه گفت و گوی طرفین در زمان خواستگاری، در روزهای اینده باشید). نکته مهم این است که در ازدواج نباید شتابزده عمل کرد؛ بنابراین ممکن است دوره نامزدی، یک تا سه ماه هم طول بکشد و اشکالی ندارد. طولانی کردن بی دلیل دوره نامزدی مطلوب نیست؛ زیرا ممکن است دختر و پسر خسته شوند و به سبب گفت و گوهای تکراری و بی اهمیت، دچار تردید و تزلزل در انتخاب شوند. ایجاد محرمیت موقت در دوره نامزدی، منع شرعی ندارد؛ اما به چند دلیل آن را مطلوب نمی دانیم. اشکالی ندارد که دختر و پسر با هم محرم نباشند و با رعایت و حفظ ضوابط شرعی، فرایند خواستگاری را انجام دهند.
1. صیغه محرمیت موقت، نوعی تعهد ایجاد می کند و ممکن است باعث شود دو طرف از اصول خود دست بردارند؛
2. صیغه محرمیت موقت، باعث ایجاد علاقه شدید می شود که همان نگرانی پیش گفته را پدید خواهد آورد؛
3. در صورت منتهی نشدن نامزدی به ازدواج، پرونده دختر، سیاه و در خواستگاری های بعدی با مشکل مواجه می شود؛
4. در صورت نرسیدن به ازدواج، مادر دختر تا ابد با آقا پسر محرم می شود؛ 5. در صورت نبخشیدن بقیه زمان عقد موقت(از روی ناآگاهی و چه از روی فراموشی) و خواندن صیغه عقد دائم، عقد دائم باطل می شود و باید بعد از اتمام زمان صیغه موقت، دوباره عقد دائم اجرا شود. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:55 :: نويسنده : ابوذر آرایش در خواستگاری آیا می شود در جلسه خواستگاری برای زیبایی بیشتر، آرایش کرد؟ در فقه شیعه، بحثی به نام تدلیس وجود دارد که به معنای پنهان کردن عیب است. اگر آرایش دختر در جلسه خواستگاری به قصد پنهان کردن عیب خود باشد، تدلیس شمرده می شود و حرام است و اگر با این کار، یکی از عیب های فتگانه باطل کننده عقد، یعنی پیسی را بپوشاند، عقد نیز باطل می شود. افزون بر این، آرایش باعث می شود که صورتش زینت داشته باشد و نگاه کردن به دست و صورت به قصد لذت یا در صورتی که زینت داشته باشد، جایز نیست و برای مؤمنی که نمی خواهد مرتکب حرام شود، مانعی برای دیدن صورت دختر ایجاد می کند و او را در شناخت و انتخاب آگاهانه دچار مشکل خواهد ساخت. توصیه می شود در خواستگاری آرایش نکنید تا خواستگار، چهره واقعی شما را ببیند و آگاهانه برگزیند و بعد از ازدواج با آرایشی که می کنید، زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت افزون تری برایش خواهید داشت. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:54 :: نويسنده : ابوذر پوشش در خواستگاری در جلسه خواستگاری چه نوع پوششی مناسب است: چادر یا مانتو؟ با توجه به این که خواستگار باید شما را همان گونه که هستید ببیند، سعی کنید آن گونه لباس بپوشید که همیشه هستید؛ ینی اگر چادری هستید با چادر(طبیعی است که خانم چادری، در جلسه خواستگاری با چادر مشکی ظاهر نمی شود و با چادر روشن حضور می یابد که همین حرکت، به معنای چادری بودن او است.) و اگر مانتویی هستید، با مانتو حاضر شوید (این مسأله در مورد عینک هم صادق است؛ یعنی اگر عینکی هستید، با همان عینک حاضر شوید.)؛البته دختر و پسر برای شناخت نوع پوشش یکدیگر و جزئیات آن (میزان پوشش) در اجتماع، به دیدن وضعیت همدیگر در جلسه خواستگاری بسند نمی کنند و در جلسه اول گفت و گو از یکدیگر در این باره سؤال خواهند کرد. گذشته از مسأله نوع حجاب، در انتخاب رنگ لباس (چادر یا مانتو) دقت کنید و قبل از خواستگاری، رنگ های مناسب را امتحان کرده، از اعضای خانواده نظر بخواهید. یادتان باشد که نخستین دیدار، تأثیرگذار است. آقا نیز باید در مورد پوشش خود دقت کند. استفاده از لباس های جلف (حتی اگر در زندگی اجتماعی خود چنین پوششی دارد) برای جلسه خواستگاری مناسب نیست. بهتر است در جلسه خواستگاری، لباس رسمی تر و البته ساده و راحت بپوشد و درباره پوشش اجتماعی اش در جلسه اول گفت و گو با دختر سخن بگوید. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:47 :: نويسنده : ابوذر رفتار خواستگاری من نمیدانم در جلسه خواستگاری باید چگونه رفتار کنم که حمل بر غرور و خشکی نشود و در عین حال به شأن و جایگاهم نیز لطمه ای نخورد. در جلسه خواستگاری، چه دختر و چه پسر باید رفتاری متعادل داشته باشند. هرگونه افراط و تفریط (زیادی و کاستی) در رفتار نادرست است. در آموزه های دینی ما تأکید بسیاری بر اعتدال در رفتار شده است. قرآن کریم: وکذالک جعلناکم امة وسطا.(بقره، آیه 143) و این گونه شما را امتی متعادل قرار دادیم. رسول خدا(ص): بهترین کارها، متعادل ترین آن ها است. امام علی(ع): راست و چپ گمراهی است و جاده (درست) همان راه وسط است. ترشرویی و سکوت مطلق ددختر جالب نیست؛ همان گونه که خنده رویی و سخن گفتن زیاد او وب نیست. لبخندی موقرانه بر لب دختر، چیزی از ارزش او نمی کاهد. خنده های بلند است که به جایگاه او لطمه می زند؛ افزون بر این که براساس فتاوای مراجع تقلید، خنده های بلند دختر در صورتی که باعث تحریک نامحرم شود، جایز نیست؛ پس رفتار شما باید آمیزه ای از متانت و صمیمیت باشد.
در رفتار و حرکاتتان (راه رفتن، سخن گفتن و چیز خوردن) عجله نکنید که از بهای شما می کاهد. پسر هم باید رفتاری متعادل داشته باشد. گشاده رویی بسیار پسندیده است(المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه) شادی مومن در چهره و ناراحتی اش در دل او است. اما شوخی های نسنجیده درست نیست و ممکن است در جلسه خواستگاری به خانواده دختر بر بخورد. براساس آموزه های دینی ما، ایجاد سرور و شادی در دل مومنان ثواب دارد؛ اما به دلیل حساسیت جلسه خواستگاری توصیه می شود، از این کار بپریزید. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:46 :: نويسنده : ابوذر آداب خواستگاری آیا جلسه خواستگاری آداب خاصی دارد؟ چه نکاتی خوب است در آن رعایت شود؟ زمانی که خانواده خواستگار، صدای زنگ منزل دختر را می زنند، باید مراقب رفتار و سخنان خود باشند؛ ممکن است از پنجره یا در بازکن تصویری تحت نظر باشند! در این هنگام، خانواده دختر در را به سرعت باز نکنند ک نشانه عجله و اشتیاق آنان است و جالب نیست؛ البته زیاد هم آنان را پشت در معطل نگذارید که نوعی بی احترامی به شمار می رود. خانواده دختر باید جلو در حاضر شده، میهمانان را راهنمایی کنند و اگر دسته گلی آورده اند(آوردن دسته گل که لازم هم نیست بسیار گرانقیمت باشد، اثر روانی بسیار خوبی دارد)، آن را بگیرند و پس از قرار دادن در گلدان مناسبی در معرض دیدشان قرار دهند. در بسیاری از خانواده ها، دختر خانم به استقبال خانواده پسر نمی آید و در برخی خانواده ها به استقبال می آید و پس از احوالپرسی مختصری جمع را ترک می کند و بعد با سینی چای یا شربت وارد می شود.هر کاری از جمله احوالپرسی بسیار گرم و زیادخودمانی شدن دختر،خلاف شأن او است و احتمال برداشت نادرست وجود دارد. پس از آمدن خانواده پسر، خانواده دختر آنان را در بالای مجلس می نشانند و خود در پایین مجلس می نشینند. بهتر است پس از سکوتی که مجلس را فرا می گیرد، مادر دختر سکوت را بشکند و خوشامد بگوید. بهتر است از خانواد پسر، کسی که بیان شیواتری دارد، آغاز کننده باشد؛ زیرا در این لحظه، همه به او توجه خواهند کرد. گفت و گو در زمینه اعتقادات و سیاست مربوط به خود دختر و پسر است. در مراسم خواستگاری از شیرینی تر استفاد نکنید؛ چون خوردن آن سخت است. شیرینی خشک و کوچک مناسب تر است. میوه نیز بهتر است چیزهایی شبیه سیب و خیار باشد، نه انار و پرتقال و هندوانه که به سبب آبدار بودن ممکن است باعث کثیف شدن دست و صورت و لباس شوند. بکوشید از تشریفات خواستگاری بکاهید. نه دسته گل های گرانقیمت به پسر بها می دهد و نه پذیرایی های غیرعادی و پر خرج،ارزش دختر را بالا می برد. در مواردی ممکن است برداشت های خوبی هم از این رفتارها نشود. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:45 :: نويسنده : ابوذر خواستگاری رسمی در خواستگاری رسمی چه نکاتی را باید رعایت کرد تا به شکلی مناسب برگزار شود؟ پس از تعیین زمان خواستگاری، خانواده پسر باید سروقت حضور یابند و اگر به هر دلیلی ممکن است تأخیری پیش آید، به خانواده دختر اطلاع دهند. قرار خواستگاری باید زمانی گذاشته شود که افراد آرامش داشته باشند؛ بنابراین در زمان مناسبی از شب که همه از کار فارغند و در روزی تعطیل( و ترجیحا مبارک) و هوایی مناسب، بهتر است. امام باقر (ع) از خواستگاری در هوای گرم نهی فرموده و امام علی (ع) روز جمعه را پیشنهاد داده که هم روز تععطیلی کارهای روزمره و هم مبارک است. حضور کودکان کوچک و صدای تلویزیون یا پخش موزیک ممکن است فضای جلسه خواستگاری را شلوغ کند و آرامش بزرگترها را از بین ببرد؛ بنابراین، بهتر است کودکان حضور نداشته باشند و تلویزیون و پخش خاموش باشند. خواستگاری حتما باید در خانه دختر خانم برگزار شود و پایین بودن محله و کوچک بودن منزل نمی تواند توجیه کننده تغییر محل خواستگاری باشد، مگر اینکه دلیل خاصی از جمله تعمیر منزل و ... وجود داشته باشد. دلیل تأکید بر حضور اعضای اصلی خانواده در خواستگاری، پنهان ماندن آن است تا در صورت منتفی شدن، مشکلی را برای دو خانواده به ویژه خانواده دختر ایجاد نکند و افکاری از قبیل ((اسم یا عیب روی دختر مردم گذاشتند و رفتند)) منتفی شود که البته نباید چنین افکاری اصلا وجود داشته باشد. زمان جلسه اول خواستگاری نباید طولانی شود. حدود یک ساعت(15دقیقه برای احوالپرسی و تعارفات و 45 دقیقه برای گفت و گوی اولیه دختر و پسر) کافی است. زمانی که دختر و پسر جداگانه صحبت میکنند، خانواده ها نیز می توانند درباره مسائل مورد علاقه خود گفت و گو کنند. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:44 :: نويسنده : ابوذر گام نخست در خواستگاری گام نخست در خواستگاری، کدام است و اقدام به چه شکلی پیامدهای منفی دارد؟ گام نخست اصولی در خواستگاری، قرار خواستگاری از طرف مادر(در صورت فقدان مادر، کسی مانند خواهر بزرگتر، مادربزرگ یا خاله که جای مادر را پر کرده اند.) پسر است که باید پس از تحقیقات اولیه صورت گیرد. تحقیقات مختصر قبل از قرار، لازم است تا پس از خواستگاری به علت نبودن ملاک های اولیه مورد نظر خانواده پسر در دختر، مجبور به گفتن پاسخ منفی نشوند. خواستگاری های نسنجیده و پاسخ منفی پسر، آثار روحی نامطلوبی بر دختر می گذارد. قرار ملاقات با مادر دختر و در صورت فقدان مادر، با کسی که جایگزین او است، گذاشته می شود. خواستگاری به هر شکلی جز این آغاز شود، پیامدهای منفی خواهد داشت. خواستگاری دختر از پسر، چند مشکل جدی را ایجاد می کند(رجوع به پست های مربوط به شیوه های نادرست ازدواج). خواستگاری مادربزرگ بدون هماهنگی با نوه خود و خانواده اش، واقعی نیست و نمی توان به آن اطمینان کرد. قرار ملافات مادر با دختر در بیرون از منزل، خلاف شأن دختر است(تقاضای ملاقات پسر به وسیله پدر دختر در خیابان، پارک یا داخل خودرو قبل از اجازه خواستگاری، به غرور او لطمه می زند و ممکن است در صورت سرگرفتن وصلت، در زندگی زناشویی عقده گشایی کند. در صورتی که پدر دختر تمایل دارد پسر را قبل از خواستگاری از نظر ظاهری ببیند، در محیط کار، تحصیل و ... می تواند او را مشاهده کند.). اگر مادر مایل است پیش از خواستگاری، دختر را از نظر ظاهری ببیند می تواند بدون اطلاع دختر، او را در محل تحصیل، محل کار، محافل و مجالس و حتی در خیابان از دور مشاهده کند. در گفتگوی اولیه تلفنی برای قرار ملاقات، سوال درباره جزئیات لازم نیست، بلکه درباره مسائل کلی و اصولی از قبیل وضعیت خانواده از جهت اعتقادی و فرهنگی و درباره سن، تحصیلات، وضعیت شغلی، شهر محل زندگی و مسأله خدمت نظام وظیفه صحبت می شود. گفتن بیماری حاد یا خاص و ازدواج پیشین، در تماس تلفنی لازم نیست، زیرا جزو مسائل خصوصی دختر و پسر است و پس از خواستگاری و در صورت توافق کلی، در پایان جلسه اول گفت و گو مطرح می شود. 24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:42 :: نويسنده : ابوذر ادامه تحصیل آیا ادامه تحصیلات عالی میتواند مانع جدی برای ازدواج باشد؟ اگر پسری تحصیلات عالی خود را آغاز کرده و در ترم های ابتدایی تحصیل است و افزون بر ادامه تحصیل، خدمت نظام وظیفه راهم پیش رو دارد با فرض داشتن شرایط دیگر ازدواج(رجوع به پستهای مربوط به سن ازدواج) چون تا سالها امکان اشتغال و کسب درآمد ندارد، توصی به ازدواج نمی شود، مگر این که شرایط ازدواج را داشته باشد و از طرف خانواده خود از جهت مالی حمایت شود. ادامه تحصیل در ترم های پایانی یا در مقاطع بالاتر نمی تواند مانع ازدواج باشد؛ زیرا مدت باقیمانده تحصیل با دوران عقد بستگی همراه می شود که مسئولیتی بر دوش مرد از جهت نفقه همسر و تعهدات دیگر نمی آورد. ادامه تحصیل برای خانم ها اصلا نمی تواند مانع ازدواج شود؛ چون نفقه زن به عهده مرد است؛ بنابراین، اگر خواستگار، اجازه می دهد دختر ادامه تحصیل دهد و با آن مخالفت نمی کند، بهتر است پس از گذراندن یکی دو ترم ازدواج کند تا پایه های تحصیلی اش محکم شود و در معرض ترک تحصیل قرار نگیرد. خدمت نظام وظیفه من هنوز خدمت نظام وظیفه ام را انجام نداده ام، آیا برای ازدواج، انجام این خدمت لازم است؟ انجام خدمت نظام وظیفه(سربازی) گذشته از این که خدمتی مقدس به شمار می رود، اگر انجام نشود، مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد؛ به گونه ای که امکان استخدام در موسسه ها و اداره های دولتی و برخی موسسه ها و شرکت های وابسته به دولت و نقل وانتقال هرگونه سند رسمی را با مشکل مواجه می سازد. گذشته از این، ممکن است شخص را به جهت وابستگی به همسر،از انجام این خدمت باز دارد؛ بنابراین توصیه می شود در صورت آمادگی برای ازدواج از جهات دیگر؛ دست کم بعد از گذراندن دوره آموزشی یا مدتی پس از آن ازدواج کنید. خواهر بزرگتر آیا درست است که والدین به علت مجرد بودن خواهر بزرگتر، مانع ازدواج خواهر کوچکتر می شوند؟ خیر، درست نیست و این رفتار والدین، مستند شرعی و عقلی ندارد؛ زیرا آدم ها باهم تفاوت دارند؛ نیازهایشان باهم فرق می کند و شرایط و موانع ازدواج برای آن ها متفاوت است؛ اما متاسفانه این فکر هنوز هم بین برخی از مردم وجود دارد که اگر با وجود دختر بزرگتر، به خواستگار دختر کوچکتر پاسخ مثبت دهند، به دختر بزرگتر مجرد لطمه خواهد خورد و شاید دیگران چنین برداشت کنند که حتما عیب و نقصی داشته که ازدواج نکرده است! بنابراین به والدین و خواهران کوچکتر توصیه می شود که تا حد امکان برای ازدواج خواهر بزرگتر صبر کنند؛ اما اگر زمینه ازدواج او فراهم نشد و سن خواهر کوچکتر هم رو به فزونی گذاشت، صبر دیگر جایز نیست؛ زیرا ممکن است همان مشکل برای خواهر کوچکتر هم ایجاد شود که متاسفانه در مواردی به همین دلیل و در پی پایبندی به همین اندیشه نادرست، چنین شده است. 24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:42 :: نويسنده : ابوذر
سخت گیری والدین
25 سال سن دارم، ولی به سبب سخت گیری های فراوان پدر و مادرم با خواستگاران در مسائل مادی، هنوز ازدواج نکرده ام، آیا این قدر سخت گیری لازم است؟ آنچه آموزه های دینی و روش اولیای الاهی به ما می آموزد، عدم سخت گیری با خواستگاران در مسائل مادی است. اگر خواستگاران شما شرایط مطلوب از جهت اعتقادات، اخلاق، اصالت خانوادگی و... و امکانات اولیه مادی را برای ازدواج دارند، سخت گیری والدین بزرگوار شما در مسائل مادی از جمله مهریه، خودرو، منزل و پول فراوان، شایسته نیست. تاکید اولیای الاهی بر دین و اخلاق افراد بوده است. رسول خدا(ص) فرمود: آن بزرگوار در ازدواج دختر خود فاطمه زهرا (س) نیز اینگونه عمل کرد و بر خواستگار با ایمان دخترش، علی بن ابی طالب(ع) در مسائل مالی سخت نگرفت. در مواردی خواستگار، تحصیلات عالی خود را به پایان رسانده؛ ولی هنوز شاغل نشده است. روشن است که فرد تحصیل کرده بیکار نمی ماند؛ به ویژه اگر کمی از توقعات خود در نوع شغل بکاهد؛ پس منطقی نیست که در این صورت، به دلیل شاغل نبودن خواستگار، او را رد کنند. ممکن است خواستگار شما تحصیلات عالی هم نداشته باشد؛ اما با فن و صنعت یا هنری آشنا است که می تواند با آن امرار معاش کند؛ ولی در حال حاضر هنوز شغل مناسبی نیافته. مهم این است که پدر و مادر شما در تحقیقات اولیه به این نکته برسند که این فرد، جربزه کار را دارد و کسی نیست که تن به کار نمی داده و سال ها سربار خانواده خود و دیگران بوده است. بر اثر سخت گیری والدین، خواستگاران، یکی پس از دیگری رد می شوند و سن دختر بالا می رود و طبیعی است که به میزان بالا رفتن سن، فرصت ها نیز از بین خواهد رفت و اگر هم در سنین بالا ازدواج کند، بهار شوهرداری او می گذرد و در وجود نسل هم که میوه درخت ازدواج است، آثار نامطلوبی به جا می نهد. باید از والدین عزیزی که در ازدواج فرزندانشان بی دلیل سخت می گیرند پرسید که آیا پدر و مادر خود شما نیز در ازدواجتان این قدر سخت گیری کرده بودند؟! 24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:40 :: نويسنده : ابوذر
ترس از مشکلات مالی
دوست دارم ازدواج کنم؛ اما ترس از مشکلات مالی زندگی مشترک مانع می شود. چه کنم؟ در توانمندی خداوند، هیچ گونه تردیدی نیست. خدایی که توانسته است تاکنون به شما روزی دهد، مطمئن باشید که توان روزی رسانی به همسر و فرزندان شما را نیز در آینده خواهد داشت. این وعده او در قرآن کریم آمده است: دختران و پسران بی همسر و بندگان و کنیزان صالح خود را به ازدواج یکدیگر درآورید. اگر فقیر باشند، خداوند از لطف خود، آنان را بی نیاز خواهد کرد و خداوند(رحمتش) گسترده و به حال بندگانش آگاه است(نور.آیه 32). اگر یکی از نزدیکان ثروتمند شما قول دهد که در صورت اقدام به ازدواج، از نظر مالی حمایتتان خواهد کرد، دلتان آرام می گیرد و اقدام می کنید.چگونه است که با وعده خداوند با آن همه دارایی و توانمندی، دلتان آرام نمیگیرد؟! در حالی که می دانید به وعد اش وفا می کند. کسی که از ترس مشکلات مالی ازدواج نکند، به خداوند گمان بد برده است. تجربه نشان داده که وضیعت زندگی انسان به لحاظ مالی، پس از ازدواج به مراتب بهتر از دوران مجردی است. این مطلب را سخن گهربار رسول گرامی اسلام نیز تایید می کند: حضرت در سخن دیگری فرمود: رزق همراه زنان است، زن بگیرید تا روزی شما فراوان شود. پس به خدا توکل کنید و در صورت آمادگی ازدواج، از مشکلات مالی بعد از آن نهراسید و در صورتی که کمبودهایی داشته باشید، مقابله با آن و رفع مشکلات با دستهای توانمند خودتان، بسیار لذت بخش خواهد بود. کسانی که زندگیشان را با امکانات اولیه مادی آغاز کرده و آن را با همیاری و همدلی و به تدریج ساخته اند، احساس غرور می کنند و اکنون که به گذشته می نگرد، احساس می کنند که همان سختی ها و کمبودها نیز به گونه ای لذت بخش بوده است. 24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:39 :: نويسنده : ابوذر
آرمانگرایی در ازدواج
من در انتخاب همسر بسیار سخت گیرم. می خواهم بدونم در مسأله ازدواج تا چه حد باید سخت گرفت؟ دقت در ازدواج و انتخاب همسر، بسیار خوب و مطلوب است. امام صادق(ع) فرمود: در ازدواج کمال دقت را به خرج ده و ببین که وجودت را کجا می نهی وچه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت قرار می دهی. برتراند راسل به من نوشت که چرا اسلام این همه به ازدواج اهمیت می دهد و این قدر در این زمینه احکام دارد.در پاسخ او نوشتم: مسأله انسان است و می خواهد از ازدواج، انسان پدید آید. ![]() پس در ازدواج باید دقت کنید. ازدواج مانند کنکور نیست که اگر یکبار موفق نشدید، سالهای بعد هم بتوانید آن را تکرار منید، اما باید مراقب باشید که دقت، به وسواس و آرمانگرایی تبدیل نشود. در انتخاب همسر، افزون بر مقابله با آرمانگرایی، به جایگاه خود نیز توجه داشته باشید. امام علی(ع) فرمود: انسان عاقل چاره ای ندارد که جایگاه خود را ببیند. 24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:34 :: نويسنده : ابوذر
![]() بسته شدن بخت مدتی است خواستگاری برایم نیامده و می گویند بختم را بسته اند. بسته شدن بخت تا چه حد صحت دارد؟ نداشتن خواستگار(البته اگر از سن متعارف ازدواج گذشته باشد)، همیشه به معنای بسته شدن بخت نیست و علل دیگری دارد(قصور یا تقصیر خود دختر، قصور یا تقصیر اعضای خانواده، نقص عضو یا مشکل جسمی دختر، محله نامناسب برای زندگی، انزواجویی دختر، نبودن همتا برای دختر). ![]() به طور قطع، خدایی که بندگان را آفریده، قدرتش از آنان بیشتر است و اگر اراده کند و به صلاح شخص باشد، مشکلش را حل خواهد کرد.برای این منظور، مراجعه کنید به دستوری که اهل بیت عصمت و طهارت برای گشایش بخت داده اند.(رجوع کنید به کلیات مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی-حاشیه-باقیات صالحات-صفحه 553 ذیل عنوان به جهت باز کردن بسته شده.) افزون بر این، توصیه های دیگری نیز از سوی امامان معصوم(ع) برای این مقصود ذکر شده است که به مهمترین آنها اشاره می شود: اگر به این دستورات عمل کردید و باز هم خواستگاری برای شما نیامد، و زمینه ازدواجتان فراهم نشد، دلیل آن، علل ناشناخته ای است که ما نمی دانیم و باید بپذیرید که ازدواج به صلاحتان نبوده است؛ البته خدای مهربان به طور قطع به سبب این محرومیت، به شما پاداش خواهد داد.
24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:33 :: نويسنده : ابوذر
قول ازدواج
به خانمی قول داده ام که تا سه سال دیگر باهم ازدواج کنیم.آیا چنین قول هایی درست است؟ خیر. چنین قول هایی درست نیست؛ زیرا: 1. هیچگونه تضمینی بر ادامه زندگی انسان و عمل به اینگونه قول ها وجود ندارد؛ 2. به طور معمول با گذر زمان، شرایط و ملاک های افراد تغییر می کند و گاهی عواملی غیر ارادی از جمله عدم رضایت خانواده یا پاسخ مثبت آزمایش، مانع از عمل به قول و قرارها می شود که نتیجه اش سرخوردگی، احساس شکست، افسردگی، ازدواج گریزی، نفرت از مردان(در دختر)، احساس گناه در صورت وجود رابطه، انتقامجویی، از دست رفتن فرصت ازدواج(به ویژه برای دختر) خواهد بود؛ 3. با این فرض که پس از سه سال بتوانید به قول خود عمل کنید، احتمال هیجانات روحی و جلوگیری از رشد در این مدت به خصوص برای دختر،بسیار است و هر قدر سن او کمتر باشد، لطمه بیشتر است؛ بنابراین، قول ازدواج ندهید. اگر او را فر مناسبی برای ازدواج می دانید؛ اما در حال حاضر آمادگی ازدواج نداری، در صورتی که سنش پایین است و آمادگی ازدواج ندارد، مطرح کردن آن شایسته نیست(دختران نوجوانی که هنوز در سن ازدواج نیستند و از طرف آقایانی که با فاصله سنی بیش از حد معمول قول ازداوج می شنوند، باید مراقب باشند؛ زیرادر موارد بسیاری، اینگونه قول ها برای فریب و سوءاستفاده بوده و پیامدهای غیرقابل جبرانی را به جای نهاده است. انتخاب این مقطع سنی(حدود 15 سال) از سوی هوس بازان، به سبب شدت عواطف، عدم رشد عقلانی کافی، بی تجربگی و عدم شناخت آسیب ها است)؛اما اگر در سن مناسب ازدواج قرار دارد، به او بگویید که اگر خواستگاران مناسبی داشت، بپذیرد و برای شما صبر نکند؛ اما اگر اراده خداوند بر ازدواج او تعلق نگرفت و تا سه سال بعد مجرد بود و شرایط شما نیز عوض نشده بود، به خواستگاری اش خواهید رفت. 24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:25 :: نويسنده : ابوذر آخرین مطالب پيوندها نويسندگان |
|||||||||||||||||||||||||||
![]() |