سنت پیامبر آخرالزمان: ازدواج
روابط قبل و بعد،موانع،آسیبها و... در ازدواج

زنان در پیش بینی احساس و رفتار همسر موفق ترند یا مردان ؟!
در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیت‌های مختلف و بر اساس کمترین نشانه‌ها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما...




 یکی از دلایل اختلافات زناشویی و در کل روابط عمیق و صمیمی، مشکل در پیش بینی است. در واقع زمانی که دو نفر با هم صمیمی می‌شوند امکان پیش بینی بر اساس خاطرات مشترک، درد و دل، هم کلام شدن و حضور در موقعیت‌های مختلف و ... افزایش می‌یابد. اما بعد از اندک زمانی پیش‌بینی به عنوان یکی از قوت‌های رابطه تبدیل به یک انتظار و توقع می‌شود


در واقع زن و شوهرها از یکدیگر توقع دارند که طرف مقابلشان در موقعیت‌های مختلف و بر اساس کمترین نشانه‌ها پیش بینی کند چه رفتار و حرکتی باید انجام دهد. اما آیا ممکن است؟
 

جواب بله و خیر به این سوال به میزان شناخت دو نفر از یکدیگر وابسته است. اما آیا ذهن و هوشیاری ما همیشه یکسان است؟

جواب این سوال حتماً خیر است.


حال دو سوال بالا را با این سوال ترکیب کنید «چرا اول زندگی خوب می‌فهمد باید چه کند اما الان بلد نیست؟"


در واقع ریشه این موضوع در مکانیزم‌های ذهن است. یعنی در ابتدای زندگی بنا به تعامل مبهم دو طرف، ذهن زوجین درگیر پیش‌بینی برای شناخت موضع خود است برای همین سعی می‌کنند پیش‌بینی کنند که چه باید بکنند یا طرف مقابلشان چه فکری می‌کند.

اما وقتی چندی از زندگی می‌گذرد و افراد به هم عادت می‌کنند ذهن از حالت حساسیت به حالت خوگیری تغییر شکل می‌دهد؛ چرا که تعامل با همسر از حالت نامشخص به حالت مشخص تغییر شکل می‌یابد و ذهن بر روابط حاکم می‌شود. در واقع ذهن وقتی با موضوعی جدید و حساس روبرو می‌شود بر روی آن سرمایه گذاری می‌کند اما چون ذهن اقتصادی عمل می‌کند برای تخصیص هشیاری به مسائل دیگر نسبت به موضوعاتی که موضع و حالتشان مشخص و تکراری می‌شود، خوگیری پیدا می‌کند.


با یک مثال بهتر متوجه موضوع می شوید؛ روز اولی که گوشی خریدید را به یاد بیاورید. مدام در حال چرخ زدن در قسمت‌های مختلف آن هستید. انگار تا همه جای آن را نبینید آرام نمی‌گیرید. در همین زمان یک هفته بعد، دو هفته بعد و یکسال بعد را در نظر بگیرید. از گوشی دلربای یکسال پیش چه مانده است؟
 

اما سوال دیگری که مطرح است موضوع تجربه است. یعنی مگر غیر این است که زوجین در مورد خواسته‌های هم تجربه پیدا می‌کنند و قدرت پیش بینی آن‌ها افزایش می‌یابد اما چرا باز در پیش‌بینی مشکل پیدا می‌کنند؟


در بسیاری از موارد قدرت پیش‌بینی افزایش اما تمرکز کاهش می‌یابد و واکنش زوجین به هم از حالت اکتشافی به حالت کلیشه‌ای تغییر شکل می‌دهد.
 

در واقع وقتی زندگی زناشویی ادامه می‌یابد درگیری‌های ذهنی افزایش می‌یابد و ذهنی که تا پیش از این درگیری کمی داشت بیشتر درگیر می‌شود در نتیجه میزان توجه و هشیاری کاهش می‌یایبد. این از سویی است که سازمان ذهن سازمانی شناختی هیجانی است بدین معنی که عناصر هیجانی عملکرد آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
 

برای مثال وقتی همسرتان ده روز دیگر یک چک سنگین دارد توقع نداشته باشید که حافظه اش مانند قبل کار کند و به شما و خانه و زندگی مانند گذشته اهمیت بدهد و خواسته‌های شما را پیش‌بینی کند.

از سویی زن و شوهرها به موازات تغییرات حرکت نمی‌کنند و زمانی را برای کشف جدید یکدیگر اختصاص نمی‌دهند و در موقعیت‌های مختلف و جدید به تجربیات گذشته خود متوسل می‌شوند.
 


چرا زنان بیشتر انتظار دارند همسرشان خواسته‌های آنان را پیش‌بینی کند؟

دلیل آن تعامل کلامی پیچیده‌تر زنان به نسبت مردان است. اگرچه مردان در طول تاریخ در شعر و هنر سردمدار استفاده از تلمیح و کنایه و صور خیال بوده‌اند اما از پیچیدگی‌های کلامی به معنای زنانه آن بسیار کم استفاده کرده‌اند.

برای مثال هیچ شاعر مردی وقتی از کنار نیمکتی می‌گذرد و می‌خواهد به همسرش بگوید روی نیمکت بنشینیم نمی‌گوید«چقدر رنگ نیمکت قشنگ است» اما زنان از این پیچیدگی‌ها برای انتقال پیام بسیار استفاده می‌کنند.

از سویی زنان بنا به نقش جنسیتی خود نسبت به کلام‌های بدنی، نشانه‌های صورت و صوت حساس هستند اما مردها به این نشانه ها توجه نمی‌کنند. در نتیجه قدرت پیش‌بینی کلامی و احساسی زنان قوی‌تر از مردان است و از سویی زنان از شیوه‌های غیر مستقیم برای ابراز خواسته‌های خود بیشتر استفاده می‌کنند در نتیجه به نظر می‌آید زنان بیشتر انتظار دارند که همسرشان پیش‌بین بهتری باشد.

دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : ابوذر


احساس می کنید ازدواج‌تان جـان نـدارد؟
 
مهم نيست كه كدام يك از شما اين ارتباط را قطع كرده‌ايد و ديگر تلاشي نمي‌كنيد؛ هر كدام‌تان كه باشيد بايد بدانيد اگر نجنبيد خيلي زود همه چيز را از دست مي‌دهيد...بهتر است با مهم‌ترين نشانه‌هاي يك رابطه ويران شده آشنا شويد. آيا در زندگي مشترك خودتان هم اين نشانه‌ها را مي‌بينيد؟
 
برترین مجله اینترنتی ایران

 زندگي‌تان رنگ و بوي روزهاي اولش را ندارد؛ خانه‌تان سوت و كور شده و گاهي فكر مي‌كنيد كه اگر در همان دوره مجردي‌تان بوديد، زندگي شادتري مي‌داشتيد. گاهي فكر مي‌كنيد، جايي در دل همسرتان نداريد و گاهي هم فكر مي‌كنيد، خبري از حس سال‌هاي اول ازدواج در دل‌تان نيست. اما با تمامي اين اوصاف زندگي مشترك‌تان را ادامه مي‌دهيد. ممكن است اميدوار باشيد كه اين روزها تمام شوند و شادي به خانه مشترك‌تان برگردد يا ممكن است اميدتان را تمام و كمال از دست داده باشيد و براي ساختن زندگي‌تان يك‌تنه پيش برويد و از شادي‌ها گرفته تا پيشرفت‌هاي‌تان را بدون همسرتان تجربه كنيد. كم نيستند آدم‌هايي كه با وجود اين تصوير‌ها هنوز زير يك سقف زندگي مي‌كنند و مدام از خود مي‌پرسند، آيا كار زندگي‌شان تمام است يا اين‌كه هنوز براي قضاوت خيلي زود است. اگر شما هم مدام اين سوال را از خود مي‌پرسيد بهتر است با مهم‌ترين نشانه‌هاي يك رابطه ويران شده آشنا شويد. آيا در زندگي مشترك خودتان هم اين نشانه‌ها را مي‌بينيد؟



  كاري به كار هم نداريد؟

اين ساده‌ترين راهي است كه به شما از تمام‌شدن رابطه‌تان خبر مي‌دهد. اگر مدت‌هاست كه با يكديگر ارتباط بر قرار نمي‌كنيد، بايد بدانيد كه زندگي مشترك شما به سراشيبي افتاده است. مهم نيست كه كدام يك از شما اين ارتباط را قطع كرده‌ايد و ديگر تلاشي نمي‌كنيد؛  هر كدام‌تان كه باشيد بايد بدانيد كه اگر نجنبيد خيلي زود همه چيز را از دست مي‌دهيد. شايد ندانيد كه قطع شدن جريان ارتباط شما شامل چه مواردي مي‌شود. حرف نزدن به تنهايي به معناي قطع شدن رابطه شما نيست. اگر شما احساسات‌تان را با هم درميان نمي‌گذاريد، در مورد اتفاقاتي كه روزانه براي‌تان مي‌افتد با هم صحبت نمي‌كنيد، يك عالمه چيز براي مخفي كردن از يكديگر داريد يا اين‌كه وقت گذاشتن با هر كسي را به بودن با يكديگر ترجيح مي‌دهيد، پس بايد بدانيد كه كار رابطه‌تان تمام است.



 به همسرتان اعتماد نمي‌كنيد؟

هنوز هم به هم اعتماد داريد؟ اگر براي جواب دادن به اين سوال ترديد داريد، نجات زندگي‌تان كمي دشوارتر مي‌شود اما اگر شما واقعا ديگر نمي‌توانيد به او اعتماد كنيد و همسرتان هم توان اعتماد كردن به شما را از دست داده، بايد بدانيد كه خيلي چيزها را از دست داده‌ايد. در صورتي كه فكر مي‌كنيد رابطه شما و زندگي مشترك‌تان يك رابطه سالم نيست، بعيد است كه بتوانيد مدت طولاني‌ به اين زندگي ادامه دهيد. كمتر كسي مي‌تواند تمام روزهايش را با شك و انتظار براي خوشحال بودن بگذراند. يادتان نرود كه زندگي شما تمام و كمال از حس شما تاثير مي‌پذيرد و ارتباط‌تان از جايي ويران مي‌شود كه احساس‌تان منفي و مخرب به‌نظر مي‌رسد.



 خواست او براي‌تان اهميتي ندارد؟

ببينيد كه مي‌توانيد از اشتباهات گذشته‌تان درس بگيريد يا نه. اگر در خودتان چنين توانايي‌اي را نمي‌بينيد و شريك زندگي‌تان هم مدام همان اشتباهات گذشته‌اش را تكرار مي‌كند بايد در مورد ادامه اين زندگي كمي احساس خطر كنيد. اين‌كه شما و او مدام اين چرخه را تكرار كنيد، اشتباهي كه ديگري را آزار مي‌دهد را انجام دهيد و در واكنش به انتقاد او با صداي بلند خود را توجيح كنيد يا اين‌كه نسبت به انتظار او بي‌تفاوت باشيد، مي‌تواند يكي از نقاط اوج در رابطه شما باشد. اگر مدت‌هاست چنين رابطه‌اي را تجربه مي‌كنيد، مشكلات شما در حال رشد است و وضعيت رابطه‌تان روزبه‌روز وخيم‌تر مي‌شود.



 روزهاي خوب را به ياد نمي‌آوريد؟

اگر واكنش شما به رفتارهاي يكديگر هميشه خشم است، اگر مدام شما را با رفتارهايش نااميد مي‌كند و اگر رابطه‌تان آنقدر آزار‌دهنده شده كه ديگر نمي‌توانيد روزهاي خوب، شاد و عاشقانه زندگي‌تان را به ياد بياوريد، زندگي مشترك شما مدت‌هاست كه از هم پاشيده است و خبر نداريد. اگر هنوز هم شك داريد، فهرستي از لحظه‌هاي خوب زندگي‌تان و چيزهايي كه همسرتان در خود دارد و شما را خوشحال مي‌كند را بنويسيد. در كنار اين فهرست آنچه شما را آزار مي‌دهد و اتفاقات بدي كه هر روز در زندگي‌تان مي‌افتد را يادداشت كنيد. كدام بخش از اين فهرست براي‌تان ارزش بيشتري دارد؟ لحظات خوب يا اتفاقات آزار دهنده. حالا مي‌توانيد تصميم بگيريد كه همين‌طور به ويران كردن زندگي‌تان ادامه دهيد يا اين‌كه براي نجات دادنش دست به كار شويد.



  با جسم هم بيگانه‌ايد؟

آيا ارتباط جسمي و زناشويي شما مدت‌هاست كه فراموش شده است؟ ديگر حتي نشستن شما در كنار يكديگر براي‌تان زيبايي ندارد و خبري هم از رابطه زناشويي در زندگي شما نيست؟ اين موضوع را به هيچ‌وجه بي‌اهميت تلقي نكنيد. اين ماجرا از كجا شروع شده؟ از يك ناراحتي ساده كه همين‌طور ادامه پيدا كرده و اوج گرفته است يا از يك مشكل ساده پزشكي كه آن را جدي نگرفته‌ايد. وجود اين رابطه طبيعت زندگي مشترك است و طبيعي است كه از ميان رفتنش هم جرقه‌اي براي از ميان رفتن احساس شما به يكديگر باشد.



  پيشرفتي در خود نمي‌بينيد؟

هيچ علاقه‌اي به پيش رفتن و تجربه‌هاي جديد نداريد؟ زندگي شما ساكن شده و هر كدام‌تان هر روز بيش از ديروز در اين كسالت فرو مي‌رويد؟ يادتان نرود كه لازمه يك زندگي موفق آدم‌هايي موفق است كه در كنار هم تلاش مي‌كنند. اين تلاش هيچ حد و مرزي ندارد. از پيشرفت تحصيلي و ارتقاي شغلي گرفته تا تلاش براي خوشحال‌تر و خوشبخت‌تر كردن يكديگر و... اگر شما فقط به يكي از اين جنبه‌ها توجه مي‌كنيد و بقيه را رها كرده‌ايد نبايد انتظار يك زندگي موفق را هم داشته باشيد. شروع اين تك بعدي بودن، شروع ويران شدن رابطه شماست.



 انتظار داريد آدم ديگري شود؟

آيا هر روز منتظر ديدن تغييراتي در همسرتان هستيد كه سال‌هاست اتفاق نيفتاده‌اند؟ آيا شخصيت و رفتار او پر از نكته‌هايي است كه دوست‌شان نداريد و آرزو داريد كه بتوانيد تغييرشان دهيد. چاره‌اي جز نااميد كردن‌تان نداريم. بهتر است به اين انتظار پايان دهيد و باور كنيد كه اين تغييرات هرگز اتفاق نمي‌افتند و اگر هم بيفتند هميشگي نخواهند بود. اشتباه شما از همان روز اول شروع شده بود. همان زماني كه با او ازدواج كرديد به اين اميد كه كم كم تغييرش دهيد و از او كسي بسازيد كه هميشه آرزو داشته‌ايد. برخي اشتباهات قابل جبران نيستند. اگر نمي‌توانيد انتظارات خودتان را تغيير دهيد باور داشته باشيد كه شوهرتان هم تغييري نخواهد كرد، پس به اين اميد كاذب پايان دهيد.



همسرتان فراموش‌تان كرده؟

آيا همسرتان فراموش‌تان كرده و غرق زندگي دروني و اجتماعي خودش است؟ آيا تمام كارهايي كه در سال‌هاي اول زندگي براي شادكردن‌تان مي‌كرده را كنار گذاشته؟ تاريخ تولد و سالگرد ازدواج‌تان را فراموش مي‌كند و برخلاف سال‌هاي قبل هيچ علاقه‌اي به خريدن هديه براي‌تان ندارد؟ اين موضوعات نشان‌دهنده اين است كه او آنقدر مشغله‌هاي مهم‌تر در ذهنش دارد كه جايي براي شما در آن نمي‌ماند. البته بهتر است زود قضاوت نكنيد. اگر اين فراموش كاري‌ها 2 يا 3 بار اتفاق افتاده است مي‌تواند طبيعي باشد اما اگر اين موضوع به شيوه زندگي همسرتان تبديل شده و ديگر به خاطر از دست دادن اين اتفاقات ناراحت هم نمي‌شود، پس ارتباط شما مي‌تواند از نظر عاطفي قطع شده باشد.



  از شما سوءاستفاده مي‌كند؟

اطمينان پيدا كنيد كه شريك زندگي‌تان از شما سوءاستفاده نمي‌كند. اين سوءاستفاده مي‌تواند جنبه‌هاي مختلفي داشته باشد. اگر او به پول و درآمد شما چشم دارد و سعي مي‌كند با چرب زباني آن را از شما بگيرد، اگر مي‌خواهد از شما يك آدم تك‌بعدي بسازد و روابط اجتماعي‌تان را از بين برده و مانع پيشرفت‌تان شود، اگر از حس و عشق شما سوء‌استفاده كرده و براي رسيدن به مقاصدش شما را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد، بايد بدانيد كه رابطه‌تان در معرض نابودي است زيرا شما نمي‌توانيد تا پايان عمر به تقاضاهاي گوناگون او جواب مثبت دهيد و خودتان را ناديده بگيريد و اگر هم بتوانيد، اين روندي نيست كه شما را خوشحال كند و احساس رضايت از زندگي را در شما به‌وجود بياورد.

شنبه 30 مهر 1390برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : ابوذر

تفاوتهای جالب  روانشناسی زنان و مردان
آیا می دانید تفاوت های بسیار زیاد و جالبی در عملکرد روان شناسی زنان و مردان وجود دارد؟ اما در چه تفکراتی؟
 
1- نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده میکنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند.
از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشند.

2- بیشتر عادات مردان و زنان را می توان توسط نقش آنها در روند تکامل توضیح داد. بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند در حالی که زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنـها کمک میـکند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغز مــردان برای شکار کردن برنامه ریزی شده که حـوزه دید محدود و بـاریـک آنـها را توجـیـه مـی کند امـا مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعتری را رمزگشایی کند.
 
۳- مـردان صداهای گوشخراش، دست دادن محکم و رنگ قرمز را ترجیح میدهند. مـردان در حل مسائل فنی بهتر می باشند. زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژه های بیشتری استفاده می کنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف بطور مستقل بهتر از مردان می باشند.
 
۴- هنگامی که مردان وارد اطاق می شوند بدنبال راه خروج میگردند، خـطـر احـتمالی را برآورد کرده و راههای گریز را می سنجد. در حالیکه زنان به چهره میهمانان توجه میکنند تا پـی ببرند که میـهمانـان چه کسانی بوده و چه احساسی دارند. مردان قادر میباشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمیگردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
تفاوتهای روانشناسی
۱- مردان موقعیتها و اوضاع را بطور کلی درک میکنند و تفکر کلی و جـامع دارند در حالی که زنان موضعی می اندیشند و بروی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند.
 
۲- مردان سازنده و خلاق می باشند. آنـهـا ریسک پذیـر بـوده و بـدنبال تجربه های جدید می باشند در حالی که زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال می دهند.

۳- مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند در حالی که زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند.
 
۴- ارزیابی زنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان می بـاشد. زنـان تـمایل دارند از خودشان انتقاد کنند در حالی که مردان بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند.
 
۵- مردان و زنان دارای معیارهای متفاتی برای رضایتمندی در زندگی می باشند. مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها و زنان به خانواده و فرزندان ارزش قائل میباشند.
 
۶- مردان نیاز مبرمی دارند تـا بـه اهـدافشـان جـامـه عـمـل بـپـوشانـند اما زنان رابطه با دیگران را در درجه نخست اهمیت قرار می دهند.
 
۷- مردان دو برابر زنان بیمار می شوند البته زنان نیـز بـیشتر بـه سـلامتـی خود اهمیت میدهند.
 
۸- زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل می کنند.
 
۹- بر خلاف تصور عام مردان بیـشتر از زنـان حـرف زده و بیشـتر سـخنــان دیگران را قطع میکنند.
 
۱۰- مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر میتـوانند این حس را پنهان سازند

شنبه 30 مهر 1390برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : ابوذر

 

شادي
بهار طرب‌انگيز، طلوع خورشيد، صبح پر لطافت، آبشارهاي زيبا، گل‌‌هاي رنگارنگ، ازدواج و بسياري ديگراز پديده‌‌هاي جهان، براي انسان شادي‌آور است.
غم نيز جزو زندگي انسان و همزاد اوست. بيماري، مرگ، پيري، تنگدستي و حوادث ديگر، خيمه ماتم را در دل آدمي‌ بر پا مي‌کنند.
انسان با اين دو واقعيت روبرو است: گاهي غم و زماني شادي.
شادابي، به معناي انکار واقعيات و نديدن مشکلات خود و ديگران نيست. شادابي، به معناي چشم بستن بر تلخي‌‌هاي زندگي نيست و بالاخره، شادابي به معناي خوشي بي‌پايه و خود فريبي نيست.
انسان شاداب، ناکامي ‌و تلخي را انکار نمي ‌کند، اما معتقد است که مي توان آن ها را به کاميابي و شيريني تبديل کرد. او فشارهاي زندگي را مانند حرکات ورزشي مي‌داند که هرچه شديدتر باشند، بدن او را نيرومندتر خواهند کرد. او شکست را مقدمه پيروزي، و سختي را طليعه آساني مي‌داند. چنين کسي با نگاه اميدوارانه به زندگي و اعتماد به خدا و در نتيجه، اميد به هدايت او و اعتقاد به نيروهاي دروني خود، دليلي براي افسرده شدن نمي‌بيند.
اين شادي‌‌ها گاهي براي خود آدمي‌ و زماني براي ديگران است. تبسم به ديگران، پوشيدن لباس‌هاي شاد، استفاده از بوي خوش، مهرباني کردن، شاد کردن مردم و... همه براي ايجاد فضاي شاد و در نتيجه تجديد قوا براي ادامه حرکت تکاملي است.
با شادي، زندگي انسان معنا مي‌يابد و ناکامي، نااميدي، ترس و نگراني بي‌اثر مي ‌شوند.
در پرتو شادي است که انسان مي ‌تواند خودسازي کند و در اجتماع مفيد باشد.

عوامل شادي‌آفرين

1- ايمان
نگاه گذرا به تعاليم ديني نشان مي ‌دهد که شادابي و سرزندگي از آثار ايمان به خدا و مذهب است، چرا که مذهب بر زمينه‌‌هاي پيدايش شادي سفارش کرده است و نشانه‌‌هايش را ستوده است.
نداشتن نگراني و اضطراب و رسيدن به اطمينان قلبي، اساس هر نوع شادي است و اين ممکن نيست، مگر با ايمان داشتن به قدرت مطلقي که سرچشمه همه نيکي‌‌هاست. مهربان دانستن خداوند و امکان گفتگوي مستقيم با او، چراغي از اميد و اطمينان در دل مومن مي‌افروزد.
2- رضايت و شکيبايي
در زندگي گاهي مشکلاتي به وجود مي‌آيد که رفع آن ها بيرون از توان انسان است. ما به ‌‌طور معمول از اين مشکلات خشنود نيستيم و آن ها را با ديد ظاهري، مانع اهداف و اميال خود مي‌دانيم. بيشتر ناخرسندي هاي ما درهمين مواقع بروزمي ‌کنند، چون مي‌خواهيم به هر شکل ممکن، مشکلات فوق طاقت خود را رفع کنيم، در حالي که بهترين راه غلبه بر اين رخدادها، کنار آمدن با آن هاست. راضي بودن به رضاي خدا، به انسان آرامش مي‌بخشد و در سخت ترين حوادث، مددکار آدمي‌ مي‌شود.
3- پرهيز از گناه
لذت و خوشي، فقط با عوامل مادي به دست نمي آيد، بلکه عوامل معنوي هم در ايجاد شادي موثرند. گاهي انجام دادن کارهايي که به نظر بايد لذت‌بخش باشند، هيچ لذتي به انسان نمي‌دهند، حتي عذاب وجدان هم مي‌آورند، زيرا روح و وجدان، آماده لذت بردن نيستند. يک غذاي لذيذ يا خانه بسيار زيبا، اگر حرام و نامشروع باشد، براي انسان سالم و مومن، تلخ و ناگوار است.
پرهيز از گناه ، در بيشتر مواقع، پرهيز از لذت‌‌هاي مادي سطحي است، اما شادي‌آور است، زيرا روح آدمي ‌به گونه‌اي است که گاهي از "پرهيز" و "رياضت معقول" سرخوش مي‌شود. ارضاي تمايلات به هر صورت، شادي‌آور نيست، گاهي "پرهيز از لذت"، لذت‌بخش است.
4- مبارزه با نگراني
شادي، نبودن اندوه است. اگر انسان بتواند نگراني‌‌ها و اندوه‌‌ها را از خود دور کند، شاد است. البته انسان‌‌هاي شاد نيز گاهي غمگين مي‌شوند که طبيعي است، چرا که بعضي از غم‌‌ها لازمه زندگي است، اما بسياري از آن ها برخاسته از نگراني‌‌ها و نااميدي‌‌هاست.
اين نگراني‌‌ها منشا مشکلات بسيار ديگري، از جمله بيماري است. آري! کساني که دچار دلهره و نگراني باشند، از هيچ يک از امکانات زندگي لذت نمي‌برند.
5- تبسم و خنده
گرمي ‌تبسم و لبخند، کينه‌‌ها را از بين مي‌برد و به روابط انساني تعادل مي‌بخشد. وقتي مي‌خنديم، همه چيز به نفع جسم و روح ما پيش مي‌رود. هنر شاد بودن، مستلزم توانايي خنديدن به مشکلات در کوتاه‌ترين زمان ممکن است.
ما مي‌توانيم در خنديدن، کودکان را سرمشق خود قرار دهيم. کودک به طور طبيعي تقريبا به همه چيز مي‌خندد. گويي مي‌داند که خنديدن، او را سالم و متوازن نگه مي‌دارد. حتي وقتي انسان خيلي غمگين و ناراحت است، بايد هنگام روبرو شدن با ديگران، خود را شاد نشان دهد و تبسم کند. بايد صادقانه خنديد و شخصيت خود را نيز در نظر داشت. خنده، آن گاه موثر و درمان بخش است که به موقع باشد و به شخصيت ديگران آسيب نرساند. خنده‌‌هاي بي مورد و تمسخرآميز، انسان را غافل مي‌کند و پرده سياهي روي عوامل شادي‌آفرين مي‌کشد.
6- شوخ طبعي
شوخ طبعي و خوش رويي را مي‌توان ساده‌ترين راه آفرينش شادي دانست. شوخي، روح را شاد مي‌کند و با آفرينش لبخند، انسان و محيط را شادابي و خرمي ‌مي‌بخشد.
خنده، حتي لبخند و حتي خيال خنده، شگفتي مطبوعي به روح انسان مي‌بخشد که اغلب با آرامش اعصاب و سبکي ذهن همراه است.
7- بوي خوش
در روابط انسان‌‌ها، بوي خوش ، عامل فرح انگيز مهمي‌ است و متقابلا بوي بد، نااميد کننده و سبب افسردگي است. امام صادق (ص) مي‌فرمايد: "رسول خدا براي خريد عطر، بيشتر از خوراک خرج مي‌کرد."
8- پوشيدن لباس‌هاي روشن
رنگ‌‌ها، عکس العمل‌‌هاي گوناگوني را در انسان برمي‌انگيزند. رنگ روشن، شادي‌آفرين است. در دين نيز به پوشيدن لباس‌هاي روشن، توجه زيادي شده است. پيامبر(ص) فرمودند: "جامه سفيد بپوشيد که نيکوترين رنگ‌‌هاست."
در حال نماز نيز مستحب است که نمازگزار، لباس سفيد بر تن کند و تاکيد شده که پوشيدن لباس سياه در هنگام نماز، مکروه است.
9- خودآرايي
آراستگي ظاهري انسان، عامل مهمي ‌در جذب افراد به کردارهاي پسنديده است. روان‌شناسان اجتماعي، آراستگي شکل ظاهري را عامل موثري در کارآيي پيام‌دهي مي‌دانند.
در اسلام، آراستگي ظاهري، امتيازي براي فرد و يکي از نشانه‌‌هاي ايمان معرفي شده است.
10- تلاش کردن و پرهيز از تنبلي
کار، جوهر آدمي‌ و نشان حيات اوست. کسي که تلاش نمي‌کند و به تنبلي خو کرده، بهره‌اش از زندگي اندک است و سلامت او در خطر و شادابي‌اش بر باد است. کار و تلاش، استعدادهاي آدمي‌ را شکوفا مي‌سازد، از انحراف و لغزش او جلوگيري مي‌کند و بر سرزندگي و نشاط او مي‌افزايد.
11- سير و سفر
گشت و گذار در طبيعت و ديدن منظره‌‌هاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملل، غير از فايده‌‌هاي بي‌شمار مادي و معنوي که دارد، آدمي ‌را از افسردگي مي‌رهاند و به سلامت جسم و روان او کمک مي‌کند.
12- اميد به زندگي
در فرهنگ نيايش پيشوايان معصوم(ع )، تقاضاي عمر طولاني از خداوند، ذکر شده است و همين را به دوستان خويش نيز آموخته‌اند. از اين رو در ماه مبارک رمضان که بهترين زمان براي سخن گفتن با خداست، اين دعا هر روز تکرار مي‌شود: "بار خدايا! از تو مي‌خواهم که يکي از مقدرات شب قدر را عمر طولاني‌ام قرار دهي."
يکي از فلسفه‌هاي انتظار در مکتب تشيع نيز، اميد و توجه دايمي انسان‌ها به زندگي و آينده برتر است.

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:52 :: نويسنده : ابوذر

چه رفتارهايي موجب كاهش تمايلات جنسي زوجين مي شود؟
اولين و مهمترين اصل در زندگي زناشويي تعهد و پايبندي به همسر و مقيد بودن به روابط زناشويي در چارچوب خانواده است...
مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد با بیان اینکه:« تمام زنان از همسر خود یک اسطوره شکست ناپذیر در ذهن خود دارند و آن عبارتست از وفاداری و پایبندی مطلق  مرد به  زندگی مشترک افزود :زمانی که این اسطوره بشکند به ناگاه همه چیز فرو می پاشد.»

دکتر محمد حسین اخوان تقوی در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز گفت:«اولین و مهمترین اصل در زندگی زناشویی تعهد و پایبندی به همسر و مقید بودن به روابط زناشویی در چارچوب خانواده است.تمام زنان از همسر خود یک اسطوره شکست ناپذیر در ذهن خود دارند و همسر خود را مردی وفادار و پایبند به زندگی می دانند اما زمانی که روابط به خارج از چارچوب خانواده کشیده شود این اسطوره می شکند و حتی اگر مرد برای همیشه چنین روابطی را کنار بگذارد دیگر اعتماد زن به وی همچون گذشته نخواهد بود و مرد بازنی با  نفرت و خشم فروخورده روبروست و دیگر گرمای روابط گذشته احساس نمی شود.»

وی رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده را  اجل معلق زندگی تشبیه کرد و گفت : زمانی که این اتفاق می افتد ممکنست مرد نیز دیگر احساس گذشته را نسبت به همسر خود نداشته باشد و مدام در ذهنش دست به مقایسه بزند و ممکن است دیگر هیچ لذت و آرامشی را در کنار همسر خود احساس نکند .بنابراین مهمترین اصلی که موجب کاهش تمایلات جنسی زوجین نسبت به یکدیگر می شود عدم تعهد و پایبندی است که موجب می شود روابط زناشویی به سردی گراید ..»

دکتر اخوان تقوی تاکید  کرد:«این بحث در دنیای مجازی نیز صادق است و دیدن ماهواره و تصاویر مستهجن برای تحریک شدن موجب عادت می شود و بر کاهش اعتماد به نفس تاثیر گذاشته و گاهی برخی از زوجین با مشاهده این فیلم ها دست به مقایسه زده و به تقلید از این فیلم ها کارهای غیرمعمول و آسیب زننده و دردناک انجام می دهند که موجب دوری و پرهیز از نزدیکی می شود.»

مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«همانطور که در مصاحبه های قبل اشاره شد زندگی زناشویی به دو بخش داخل بستر خواب و خارج از بستر خواب تقسیم می شود و هر دو قسمت در گرمای رابطه زناشویی موثر هستند.

زوجینی که مدام جنگ لفظی،مناقشه  و یا درگیری فیزیکی دارند مسلما رابطه خوبی در بستر خواب با یکدیگر نخواهند داشت. از سوی د یگر زوجینی که  از بستر خواب به عنوان ابزاری برای قدرت نمایی ، کینه توزی و شیوه ای برای امتیاز گیری  استفاده می کنند موجب ایجاد احساس سردی در طرف مقابل می شوند .

وی ادامه داد:«نکته مهم دیگر که در سردی روابط زناشویی موثر است بی توجهی به ایفای نقش همسری است ما در زندگی اجتماعی خود نقش های متفاوتی داریم و برای ایفای درست آنها تلاش می کنیم .باازدواج زن ومرد نقش تازه ای به نام نقش همسری را عهده دار می شوند اما گاه  یادمان می رود که بایستی برای ایفای کامل این نقش وقت و انرژی صرف کنیم .خانه را فقط محلی برای استراحت و تماشای تلویزیون می دانیم و به همسر خود کم توجهیم .بی توجهی به نقش همسری بویژه  با تولد بچه شدت بیشتری پیدا کرده و زوجین تمام توجه خودرا معطوف  فرزندان می کنند .

دکتر اخوان تقوی افزود:«برخی از مشکلات وموانع رایج در زندگی به کرات بر روی سردی روابط زناشویی تاثیرگذار است به عنوان مثال خستگی بیش از اندازه به علت کار طولانی وپرزحمت یا محیط کار پراسترس و پرتنش و یا به علت  نامناسب بودن شیوه زندگی وکم  تحرکی  به شدت بر روی روابط زوجین تاثیر می گذارد همچنین مسائل و مشکلاتی همچون مشکلات مالی، شغلی، تحصیلی نیز خودآگاه و یا ناخودآگاه بر روابط زن و شوهر تاثیرگذار است.»

وی ادامه داد:«برخی نگرانی ها و ترس ها مانند ترس از باردار شدن و یا ترس از دیده شدن توسط فرزندان نیز می تواند بر روابط زناشویی تاثیر منفی بگذارد. همچنین سیگار کشیدن در درازمدت می تواند منجر به ناتوانی جنسی شود و یا چاقی موجب کاهش میل جنسی و بروز اختلالات جنسی می شود.»

مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد افزود:«نکه مهم دیگر قابل اشاره این است که برخی  زوجین تمام اوقات فراغت خود را پر می کنند و این کار غلط است. ما دستورالعملی برای افراد مجردی که خودارضایی می کنند داریم و آن پرکردن تمام اوقات فراغت با مطالعه و تفریجات سالم و فعالیت های جمعی واجتماعی است اما این دستورالعمل در مورد زوجین برعکس است . آنها حق ندارند تمام وقت خالی خود را به دید و بازدید وسفر و ورزش و خرید ونظایر آن  بگذرانند بلکه بایستی وقتی را برای با هم بودن و باهم خلوت کردن اختصاص دهند.

نکته مهم دیگر بی توجهی  به اراستگی ووضع ظاهری  است .بی توجهی به وضع ظاهری و نظافت وبهداشت شخصی می تواند دلیل دیگری  برای سردی روابط زناشویی باشد. »

وی ادامه داد:« از دیگر نکاتی که بر روابط زناشویی تاثیرگذار است و موجب سردی روابط زن و شوهر می شود کلیشه ای شدن روابط است به این معنی که بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی زوجین نمی دانند چه کار جدیدی کنند تا انگیزه های همسر خود را افزایش دهند .باید گفت همانطوری که زوجین برای کار و زندگی و آینده فرزندان خود برنامه ریزی می کنند بایستی برای روابط زناشویی خود طراحی های جدید وبرنامه ریزی داشته باشند .برای مثال افزایش ابراز محبت واستفاده از راه های جدید برای ابراز آن  برای  گرم تر کردن  روابط زناشویی بسیار مهم است.

همچنین ضروریست زوجین  برای روابط زناشویی خود مانند تمام  کارهای روزمره زندگی در داخل برنامه هفتگی وقتی را اختصاص دهند و به انجام آن باتوافق هم مقید باشند .در غیر اینصورت دغدغه ها و مشغله های مختلف زندگی جای ان را پر می کنند  و روبط جنسی زوچین رفته رفته از زندگی زناشویی حذف می شود

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:15 :: نويسنده : ابوذر

 

یکی از راه‌های بهبود روابط زناشویی در نظر داشتن دلیل علاقه زوجین به یکدیگر است.

 به نقل از برنا، یکی از راه های بهبود روابط زناشویی در نظر داشتن دلیل علاقه زوجین به یکدیگر است. در واقع وقتی دو نفر به یکدیگر علاقمند می شوند، دلایل زیادی وجود دارد.

دلایل هشیار و ناهشیار زیادی دو نفر را مجذوب یکدیگر می کند. یکی از راه های بهبود روابط ، کشف این دلایل است. زن و شوهر ها بایستی بدانند چرا یکدیگر را دوست دارند، کجاها شبیه هم هستند و کجاها با هم تفاوت دارند. این امر باعث می شود به ویژگی های مثبت همسرتان خوگیری پیدا نکنید و دلیل انتخاب همسرتان را به عنوان شریک زندگی از یاد نبرید.

برای شناخت بیشتر دلیل ازدواج با همسرتان می توانید شرایط زیر را نیز در نظر بگیرید

1- اولین چیزی که از همسرتان شما را مجذب خود کرد چه چیزی بود؟

2- مجذوب چهره و حرکات همسرتان شدید و یا بعد از صحبت احساس اشتراک می کردید؟

3- به صورت دفعی عاشق همسرتان شدید یا با زندگی و تجربه رابطه محکمی پیدا کردید؟

4- احساس می کنید در چه زمینه هایی شبیه شما است و در چه زمینه هایی با هم تفاوت دارید؟

5- دوست دارید چه صفتی از همسرتان را افزایش و کدام را کاهش دهید؟

6- اگر بخواهید همسرتان را در یک یا چند صفت خلاصه کنید چه چیزهایی را نام می برید؟

7-چه شباهتی بین همسرتان و والدین شما وجود دارد؟

اگر کمی جست و جو کنید می بینید همسرتان را بی دلیل انتخاب نکرده اید. وقتی دلیل انتخاب همسرتان را بدانید به آن ارج می نهید و از آن مواظبت می کنید و ویژگی های متمایز کننده همسرتان را در نظر میگیرید. این تفحص برای همه امری ضروری است و برای کسانی که به همسر خود خوگرفته اند نیز کابرد دارد؛ این افراد با خوگیری ویژگی های همسر خود را نمی بینند و گاهی به این دلیل، به خوبی از زندگی خود مواظبت نمی کنند.

یادتان باشد گاهی برای یک چرا می توان پاسخ های زیادی داد.

 

چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 21:5 :: نويسنده : ابوذر

زنان و مردان/ چه حرف‌هایی را نباید به همسرتان بگویید؟

بیان اسرار گذشته و قصه خواستگارهای قبلی ممنوع

یکی از راه‌های برقراری ارتباط با همسر استفاده از زبان است. بعضی اوقات زبان باعث جدایی و تفرقه و در برخی از مواقع باعث محکم شدن رابطه با همسر می‌شود.

یکی از راه های برقراری ارتباط با همسرتان استفاده از زبان است. بعضی اوقات زبان باعث جدایی و تفرقه و در برخی از مواقع باعث محکم شدن رابطه با همسرمی شود. برای اینکه روابط زناشویی تداوم بیشتر و بهتری داشته باشد چه حرفهایی را باید به همسرتان نگویید؟

در ابتدا باید گفت به دلیل اینکه روحیات و عواطف زن و مرد با هم متفاوت است، حرف‌هایی که نباید گفته شود هم متفاوت است؛ ابتدا زنان را مورد بحث قرار می‌دهیم:

زنان نباید همه خاطرات و یا اسرار گذشته خود را بازگو کنند و یا حتی در مورد تعداد خواستگارهای قبلی که موقعیت های اجتماعی و مالی بیشتری داشتند، صحبت کنند؛ زیرا مردان احساس می کنند که ضعف دارند و به شخصیت آنها توهین شده و باعث می‌شود ذهنشان نسبت به همسرانشان مغشوش شود.

زنان اگر می خواهند صحبت هایی از گذشته را برای همسرانشان بازگو کنند، باید سعی کنند وارد جزئیات نشوند و بحث را نشکافند. مشکلاتی که در گذشته حتی با خانواده خود مانند برادر و یا خواهر داشتند، اگر فکر می کنند مورد خدشه دارد شدن روابط آنها با همسرشان می شود به هیچ وجه بازگو نکنند.

زنان باید در موقعیت های متفاوت لحن صحبتهایشان را نیز متفاوت جلوه دهند.

همچنین زنان نباید ضعف خانواده همسر را مورد ایراد قرار دهند و مثلا نگویند" تو خانواده دوست هستی و به خانواده خودت بیشتر احترام می گذاری". زیرا مردی که خانواده و همچنین پدر و مادر خود را دوست دارد؛ در نتیجه همسر خود را هم دوست خواهد داشت و به این موضوع مانند یک امتیاز نگاه کنید نه یک ضعف.

معمولا در روابط خانوادگی زنان کمی اغراق می کنند و یا دست به مقایسه می زنند، زنان نباید بگویند که «خانواده من فلان امتیاز مثبت دارد و خانواده تو فاقد این امتیازها است» این کلام باعث فاصله گرفتن از همدیگر می‌شود.

تحقیقات نشان می دهد زنان همزمان دو نیم کره مغزشان فعال است و تمام جزئیات و کلیات را در نظر دارند ولی آقایان فقط یک نیم کره مغزشان فعال است. بنابراین زنان باید این نکته را مدنظر قرار دهند که وقتی مطلبی را به مردان گوشزد می کنند حداقل 3تا15ثانیه زمان می برد تا همسرشان حرفهای آنها را درک کند.

در نتیجه نباید همزمان چند مطلب و یا موضوع مهم را به مردان گفت؛ زیرا مردها قوه تجزیه و تجلیل شان نسبت به زنان کمتر است و این چند مطلب گویی موجب فشار و در نتیجه عصبانیت آنها می شود.

و اما مردان

مردها باید تلاش کنند جایگاه ارزشی خانواده قبلی خود و خانواده فعلی متعادل نگاه دارند به عنوان مثال نباید بگویند: "من خانواده خودم را بیشتر از خانواده تو ( همسرم) دوست دارم".

دوست داشتن یک امر ذاتی است و نباید خانواده های مرد و زن را از لحاظ دوست داشتن مقایسه کرد.نمی توان به کسی گفت "مادر همسرت را به اندازه مادر خودت دوست داشته باش" اما باید احترامی که به این دو نفر می شود متعادل و یکسان باشد.

زنان معمولا از تعریف و تمجید خوششان می آید در صورتی که مردان معمولا به کمیت بیشتر از کیفیت توجه می کنند. مثلا موقع غذا خوردن مردها غذایی را دوست دارند که با ولع بتوان آن را خورد در این هنگام زنان فکر می کنند غذا بسیار لذیذ شده که همسرشان با ولع در حال خوردن است. وقتی از آنها می پرسند: غذا خوشمزه شده است، نباید اگر غذا هم لذید نبود نظر منفی بدهند زیرا باعث تخریب همسرشان می شود.

در مدیریت خانواده مردان نباید دنبال این باشند که فقط نظرات خود را اعمال کنند. در مورد جزئیات داخلی خانواده و معاشرت، تربیت و یا حتی دکوراسیون خانه نظر زنان بیشتر ارجحیت دارد. سلیقه خانم ها معمولا در این مواقع با آقایون متفاوت است، زیرا خانم ها اگر کوچکترین ناهارمونی در رنگها و ابعاد وسایل خانه به وجود بیاید موجب آزارشان می شود اما مردها این ویژگی را ندارند. بنابراین بهتر است مردان در نوع چینش وسایل خانه و دکوراسیون نظر همسرشان را در اولویت قرار دهند.
 

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 13:37 :: نويسنده : ابوذر

چرا گوش شنوای همسرم باشم ؟!

برخورداری از گوش شنوا برای سخنان شریک زندگی از ارزش بسیار بالایی در روابط میان دو نفر برخوردار است که نمی‌توان از آن چشم پوشید و ...
 
یکی از راه‌های برقراری ارتباط مؤثر و سازنده، گوش دادن به سخنان دیگران در روابط فردی است، روشن است که از طریق کسب این مهارت و تخصص ضروری برای زندگی در دنیای امروز، می‌توانیم مخاطب را به ادامهٔ ارتباط و تعامل ترغیب سازیم و از این منظر از اختلاف نظر‌ها و سؤتفاهم‌های احتمالی بکاهیم.

به دلیل گرفتاری‌های شغلی و نیز مشکلات اقتصادی، معیشتی و روزمرگی‌های زندگی، زنان و شوهران زمان بسیار کمی را در قیاس با آنچه که شایسته است، در برقراری ارتباط در راستای بهبود شرایط زندگی مشترک خود و حل و فصل مشکلات خود اختصاص می‌دهند و این امر باعث ضعیف شدن روابط فردی و اجتماعی آنان می‌گردد و‌گاه به تلخ شدن کام زندگی و حتی جدایی می‌انجامد.

کاظم نیک جو؛ روان‌شناس و مشاور خانواده، در گفتگو با خبرنگار جامعه آژانس خبری روز (دی نا)، در خصوص چگونگی پیدایش و بروز مشکلات زنان و شوهران به واسطهٔ عدم برقراری ارتباط مؤثر و سالم در زندگی مشترک گفت: در برخی موارد زنان و مردان برای مشاورهٔ پیش از طلاق به روان‌شناس مراجعه می‌کنند و یا بعد از جدایی برای بهبود شرایط روانی خود راهکار می‌خواهند و بعد از گذشت جلسات درمانی، درمی یابند، اساسی‌ترین مشکلات آنان به دلیل عدم برقراری ارتباط کلامی و شنوایی پدیدار گشته است.

وی در ادامه تصریح کرد: بذل دقت در گوش دادن به حرف همسر، در عین حال که به ایجاد و حفظ روابط خوب و مطلوب توأم با احترام متقابل منجر می‌گردد، از کشمکش‌ها و تنش‌ها در زندگی جلوگیری می‌کند.

مشاور خانواده و روان‌شناس افزود: برای نمونه می‌توان به مردان و زنانی اشاره کرد که در محیط‌های اجتماعی و شغلی خود، برای سایر همکاران و یا ارباب رجوعان، سنگ صبور هستند و در محفل‌های دوستانه از آنان به عنوان یک مشاور شایسته نام برده می‌شود، اما در خانه و برای همسر خود اندک زمانی را جهت گوش دادن به درد دل و گفتنی‌های شریک زندگی خود صرف نمی‌کنند.

وی در ادامه تأکید کرد: تصدیق، بحث، گفتگو و‌گاه انتقاد می‌تواند به تقویت روابط بین دو نفر کمک شایان ذکری نماید، زیرا آنان از این راه در می‌یابند که برای دیگری ارزشمند هستند و امور روزانه و مشکلات یکی از آن دو دیگری را هم می‌رنجاند و همچنین کسب موفقیت‌ها و پیروزهای آنان باعث سربلندی همسرانشان خواهد شد.

مشاور خانواده؛ تحسین، انعکاس احساسات، تعبیر و تفسیر کردن، تصدیق و یا رد عقاید زنان از سوی شوهران و بالعکس را زمانی سازنده دانست که نخست به حرف‌های یکدیگر با دقت گوش داده باشند تا سرسری و صرفاً جهت رفع تکلیف زمان خود را صرف نکرده باشند و افزود: برخورداری از گوش شنوا برای سخنان شریک زندگی از ارزش بسیار بالایی در روابط میان دو نفر برخوردار است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

نیک جو از زنان و شوهران جوان خواست، گوش دادن را به عنوان یکی از اصول اولیهٔ زندگی مشترک خود پایه گذاری کنند و تأکید کرد: دقت و توجه در این امر اگر از آغاز زندگی زنان و شوهران به یک اصل اجتناب ناپذیر تبدیل نشود، با گذر زمان مشکلات میان آنان بیشتر و بیشتر شده و‌گاه راهی برای جبران باقی نخواهد ماند.

در پایان گفتگو نیک جو از ارتباط کلامی و شنیداری موفق به عنوان راهی برای کسب اطلاع از نیاز همسران نام برد و گفت: استفاده از این فن و مهارت می‌تواند نیاز‌ها و احتیاجات مردان و زنان را در طول زندگی مشخص سازد، تا در جهت نیل به آنان تلاش شود و چنانچه همسران برای یکدیگر گوش شنوا نداشته باشند، از وقایع جاری زندگی یکدیگر بی‌خبر می‌مانند و نقش مؤثر آنان در جهت رفع نیاز‌ها و دستیابی به خواسته‌ها کمرنگ می‌گردد و با از بین رفتن این نقش، روابط و تعامل میان آنان مثبت و سازنده نخواهد بود و به بروز مشکلات جدی منجر خواهد شد.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : ابوذر

 

زنان وسواسی نتیجه مردان بهانه جو !

یکی از بارزترین پیامدهای زندگی با مردان ایرادگیر و ریزبین را می توان ایجاد وسواس خفیف و یا گاهی شدید در زنان برشمرد...

 

 تمایل انسان ها به برخورداری از وجه ای مناسب، قابل اعتماد و مطلوب در نزد دیگران از سبقه ای به قدمت تاریخ برخوردار است.

این موجودات اجتماعی، هماره خواهان داشتن ارتباطاتی هستند که طی آن از سوی دیگر هم نوعان خود مورد تمجید و تحسین قرار گیرند و از راه های گوناگونی جهت نیل به این مقصود بهره می جویند.

در این میان هستند اشخاصی که با گرفتن ایراد و انتقادهای بی مورد و بی جا، سعی بر ضعیف نشان دادن مخاطب خود دارند تا از این منظر برای خود کسب قدرت نمایند و موقعیت فردی و اجتماعی خود را قوت بخشند.

این پیامد اغلب و به صورتی چشمگیرتر در میان مردان جامعه مشاهده می شود و آن زمانی که این مردان منتقد دارای شخصیتی بدبین و شکاک نیز باشند، معضل حادتر شده و همسران و یا همکاران و حتی خانواده های آنان درگیر مشکلاتی می شوند که گاه لاینحل می ماند و به بروز اختلالات روانی در افراد منجر می شود.

علی جوادی؛ روان شناس در خصوص تأثیرات رفتاری این دست از مردان بر همسران و اطرافیان آنان در گفت و گو با آژانس خبری روز(دی نا) گفت: جای بسی تأسف است که مردان ایرادگیر تمام مشکلات و معضلات و رخدادهای ناگوار زندگی خود را به همسران، مادر و یا خواهر و حتی همکاران خود مرتبط می دانند و می توان گفت آنان همیشه و به صورتی دائمی مشغول تقسیم تقصیرات هستند تا از این راه خود را تبرئه نمایند و اجازه ندهند کسی نوک پیکان کم کاری و یا بی توجهی و بی مسئولیتی را در زندگی  به سوی آنان نشانه رود.

وی در ادامه تصریح کرد: مشکل از جایی آغاز می شود که این افراد نقاط قوت و رفتارهای مثبت اطرافیان خود و به ویژه همسرانشان را نمی بینند و یا در صورت مشاهده اهمیتی به آن ها نمی دهند، از این رو همسران این مردان دچار کمبود محبت و بذل توجه می شوند و در صورت تدوام این برخوردها و حرکات دچار مشکلات شخصیتی و رفتاری می شوند.

جوادی؛ یکی از بارزترین پیامدهای زندگی با مردان ایرادگیر و ریزبین را می توان ایجاد وسواس خفیف و یا گاهی شدید در زنان برشمرد و افزود: زنان؛ در طول زندگی با مردانی که دائماً از رفتارها و کارهای آنان ایراد می گیرند، قدرت تعقل و تمرکز کامل و جامع خود را از دست می دهند و در توالی زمان احساس می کنند هر کاری که انجام می دهند، مهم و یا کم اهمیت اشتباه و نادرست است و همین حالاست که شوهران آنان سر برسند و به بدگویی و نشان دادن رفتاری زننده و غیرانسانی در مواجه با کار آنان بپردازند.

روان شناس بالینی؛ در ادامه ی گفت و گو با گروه جامعه آژانس خبری روز(دی نا)؛ رفتارهای زنان در برخورد با چنین مردانی را گاهی بروز عکس العمل ها و واکنش های غیر طبیعی و شدیدالحن خواند و تأکید کرد: قهرها، نزاع و دعواهای طولانی مدت میان این زوج ها به ایجاد روابطی سرد و حتی جدایی منجر می شود، اما آن دسته از زنانی که به هر دلیلی در زندگی با این مردان می مانند و از سوی دیگر نمی توانند آنان را اصلاح کنند، سعی در اصلاح خود می نمایند به نحوی که دیگر جایی برای غرغرها و ایرادات بیجای مردان نماند، که این امر هرگز میسر نیست، زیرا هیچ فردی کامل و بی عیب نیست و از طرف دیگر این مردان به ایرادگیری به جا و درست نمی پردازند، بلکه دستمایه ی بهانه جویی های آنان، اتفاقات غیرواقعی و ساخته و پرداخته ی ذهن آن هاست.

علی جوادی؛ میزان بروز پدیده ی افسردگی های خفیف و یا حاد را در این زنان بسیار بالا و فزاینده نامید و گفت: زنانی که در رابطه با مردان ایرادگیر و بهانه جو هستند، به مرور زمان اعتماد به نفس و روحیه ی انسانی خود را از دست می دهند و از جایی که همواره از دست همسران خود عصبانی و خشمگین هستند و آن احساسات را به دلیل برخی ملاحظات بروز نمی دهند و یا کم تر ابراز می دارند، دچار افسردگی های مزمن می گردند و روابط آنان با گذشت زمان سیاه و سیاه تر شده تا به ورطه ی کامل نابودی کشیده می شود.

وی، وسواس را یکی از اصلی ترین پیامدهای زندگی با مردان بهانه جو و ایرادگیر برای زنان دانست و خاطرنشان کرد: این زنان دچار وسواس می شوند و تا پایان عمر، چنانچه به صورت خودآگاه درمان نشون، دیگر به هیچ عمل خود اطمینان نخواهند داشت و گاه شاهد خواهیم بود که خانه ی خود را در طول روز بارها نظافت می کنند و یا بچه ها را از شدت توجه و پاکیزگی کلافه می کنند و از ترس برخورد اشتباه با دیگران و سرزنش و نکوهش همسران خود، با اطرافیان قطع ارتباط می کنند و پیله ای قطور که مانع از پیشرفت و برخورداری آنان از زندگی سالم از لحاظ مادی، روانی و جسمی می گردد، به دور خود می کشند.

کارشناس روانشناسی بالینی، راهکار درمان خودخواسته و آگاهانه ی این اختلال را مستلزم کمک مردان و زنانی دانست که در این نوع رابطه ها قرار دارند و گفت: احساس رضایت اگر یک سویه باشد دیگر نمی تواند واقعی باشد و مردان باید بدانند نیمی از احساس شادی و رضایت کمک به ایجاد این احساس در شریک زندگی آنان است. مردان باید کاری کنند تا این احساس از زنان وسواسی دور شود که کسی را ندارند که به خاطر او بهبود یابند و یا پیشرفت نمایند.

در پایان، جوادی از مردان بهانه جو خواست تا با توجه و دقت در نکات مثبت بی شماری که زنان آنان دارا هستند دست از ذهن خوانی های اشتباه و نادرست خود بردارند و افزود: این گونه مردان باید درست زیستن را بیاموزند تا بتوانند با برخوردهای انسانی و صحیح، جایگاه واقعی زنان خود را ارج نهند و باور کنند زنان آنان به همان میزان که آنان انسان هستند، انسانند و باید از حقوق اولیه و طبیعی خود بهره مند گردند و هیچ شخصی این اجازه و حق را ندارد که حقوق مسلم فردی و اجتماعی را از آنان بگیرد و زنان را تبدل به موجودات ضعیف، حاشیه ای و بیمار سازد.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : ابوذر

دروغ سنج همسرتان باشید !

به طور میانگین، همه مردم جهان، روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند. برخی افراد، دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند همسر شما چطور ؟

 

دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه دقت کنید:

۱. اضطراب و عرق کردن : شناخته‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و اضطراب اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار اضطراب می‌شویم و اضطراب با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار اضطراب نمی‌شوند!

۲. صدای خیلی زیر یا خیلی بم : روان‌شناسان معتقدند صدا، علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

۳. سخنان ضد و نقیض : دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی نداشته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

۴. میمیک‌های غیرمعمول : پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

۵. ژست‌های مخصوص : سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

۶. حرف زدن وسواسی : دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

۷. احساسات اغراق‌آمیز : وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:59 :: نويسنده : ابوذر

تکنیک های مدیریت ذهن و آرامش در دوران پیش از ازدواج

هیچ می دانید اگر شما پیش از ازدواج تان استرس داشته باشید چه کسی بیشترین ضرر را خواهد کرد؟...
 
هیچ می دانید اگر شما پیش از ازدواج تان استرس داشته باشید چه کسی بیشترین ضرر را خواهد کرد؟ ممکن است هم از لحاظ مالی و هم عاطفی مشکلاتی برای تان بوجود بیاید. پس باید بر خودتان مسلط باشید و لازم است از همین الان تمرین را شروع کنید. ما به شما راه هایی پیشنهاد می کنیم که تنها با عمل به این سه گزینه، بتوانید این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارید.

یک اتاق ساکت و آرام را انتخاب کنید؛ روی کف زمین دراز کشیده و چشمان تان را ببندید. یک نفس عمیق بکشید. این نفس عمیق را از بینی تان شروع کرده و به شکم تان منتقل کنید. تصور کنید که تمام بدن تان را آرامشی عمیق فرا گرفته و با هر بازدم عمیقی که انجام  می دهید استرس را از بدن تان بیرون می کنید.ذهن تان را کاملا آرام کنید، همه مسائل را از آن بیرون کنید و به هوایی که به بدن تان وارد و خارج می شود فکر کنید و فقط روی دم و بازدم تان تمرکز کنید. این کار را تا زمانی انجام دهید که احساس آرامش و راحتی شما را در بر گیرد.   

ممکن است بعضی اوقات احساس کنید بدن تان دچار کوفتگی شده است. یا ممکن است احساس خستگی شدید یا سردرد داشته باشید
. همه اینها نشان دهنده این است که استرس را وارد بدن تان کرده اید. پس باید زمانی را به این اختصاص دهید که دراز کشیده و بدن تان را منبسط کرده و نفس عمیق بکشید. یوگا حرکات کششی و آرامش دهنده خوبی دارد و باعث آرام شدن ذهن شما می شود.
یک حرکت ساده یوگا را به شما معرفی می کنم: " حالت جنینی"، روی پاهایتان بنشینید و در حالت خمیده متمایل به جلو قرار بگیرید.سعی کنید که شکم تان را منبسط کنید، و تا جاییکه ممکن است سرتان را به سمت شکم خم کنید. بازوهایتان را کنارتان قرار دهید و چشمان تان را ببندید و یک نفس عمیق بکشید.   

زمانیکه استرس تان از بین رفت مراقب رژیم غذایی تان باشید، باید از خوردن کافئین، شکلات و نوشیدنی های الکی اجتناب کنید .
درست است که اینها مواد غذایی خوشمزه و وسوسه کننده ای به نظر می رسند، اما میزان استرس بدن را افزایش می دهند. فراوان آب بنوشید و سعی کنید که در رژیم غذایی تان بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا بدن تان را از آلودگی ها و سم پاک کند. 
 
گاهی اوقات در میان روز فرصتی به خودتان بدهید تا کمی در میان طبیعت و یا مکان های هنری گردش کنید. از فکر کردن درمورد هر چیزی که به مراسم ازدواج تان می شود خودداری کنید، و به جای آن به اطراف تان توجه کرده و به این فکر کنید که این مکان های زیبا در شما احساس آرامش ایجاد می کنند. بعد از انجام این کارها می بینید که چقدر اوضاع بهتر شده است.
تهیه و ترجمه:گروه سبک زندگی سیمرغ

جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : ابوذر

 

وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟ با اینکه ممکن است اولین واکنشتان به اصطلاح آویزان شدن و سعی در برقراری ارتباط باشد، اما بهترین راهکار این است که واقعیت را بپذیرید و سعی کنید آن فرد را فراموش کنید.

"اگر ندیده بودمت، دوستت نمی داشتم. اگر دوستت نداشتم، عاشقت نمی‌شدم. اگر عاشقت نشده بودم، دلم برایت تنگ نمی‌شد. اما همه این کارها را کردم، می‌کنم و خواهم کرد."

درد دوست داشتن کسی که هیچ علاقه‌ای در قلبش به شما احساس نمی‌کند، نابودتان می‌کند. شما هم کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟ پس احتمالاً با احساسات نومیدانه مربوط به آن آشنا هستید. وقتی فکر کنید که آن فرد دقیقاً همانی است که می‌خواهید، این احساسات قوی‌تر هم می‌شوند. بیشتر آدم‌ها با امید اینکه روزی بتوانند آن فرد را به دست بیاورند روزگار می‌گذرانند اما این امیدها هیچ‌وقت به واقعیت بدل نمی‌شوند و آنها را با چشمانی گریان و دلی پردرد بر جای می‌گذارند. عشق نافرجام را همه ما احتمالاً تجربه کرده ‌ایم. منتظر وصال یک عشق شدن ممکن است شکستن قلبتان را به دنبال داشته باشد. با اینکه به نظر دشوار می‌آید اما فراموش کردن و ادامه زندگی بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.

وقتی کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، چه باید بکنید؟

واقعیت را بپذیرید: وقتی عاشق کسی هستیم احساس می‌کنیم که آن فرد تنها کسی است که می‌تواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمی‌توانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمی‌توانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید می‌توانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. دیگر وقت و فکر و انرژی بیشتری را صرف آن فرد نکنید. پذیرش این واقعیات باعث می‌شود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید.

فراموش کنید: برهم خوردن یک رابطه عاطفی سخت‌ترین قسمت است. تا می‌توانید گریه کنید، بعد همه عکس‌ها و یادگاری هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان می‌آورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او می‌اندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان می‌کنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت می‌برید. این کار باعث می‌شود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه‌ های دیگر زندگی هم نگاه کنید.

عاشق شوید: اگر کسی دوستتان ندارد ولی باز هم با شما مانده است مطمئناً خیلی از خودش مایه نمی‌گذارد. به ‌جای آویزان شدن برای با او بودن، دست از عذاب دادن خودتان بردارید، دست از او کشیده و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد می‌گیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید.

عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. این یک عشق سالم، متوازن و درست است. پس اگر به کسی ابراز عشق کرده‌اید و به نظر می‌رسد که او این احساس را به شما ندارد، دیگر عشق با ارزشتان را صرف او نکنید. با اینکه کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد، اما یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا می‌شوید که می‌تواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.

                                               منیع: گروه اینترنتی ایران عشق

 

 

پنج شنبه 11 فروردين 1390برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : ابوذر

سوال- اختلاف سنی در ازدواج باید چند سال باشد تا آن ازدواج موفق باشد؟
پاسخ- بهتر است خانم بین سه تا هفت سال از آقا کوچکتر باشد چون رشد عقلانی خانمها زودتر شکل می گیرد و بلوغ جنسی خانمها هم زودتر شکل می گیرد و باید نیازهای خانمها زودتر پاسخ داده شود اما عدد سه تا هفت ، وحی مُنزَل نیست و اصول ثابت صد درصدی نیست و این عدد قابل انعطاف است . مثلا امکان دارد در جایی هشت سال باشد و در اینجا اگر بقیه موارد ، مطلوب و محیا باشد ، هشت سال تفاوت هم خوب است یا تفاوت یک سال هم خوب است و مشکلی پیش نمی آورد ولی اگر اختلاف سنی بیشتر از اینها باشد خوب نیست مثلا خانم هجده ساله با آقای بیست و هشت ساله مشکل پیدا می کند ولی خانم بیست و پنج ساله با آقای سی و پنج ساله مشکلی ندارند در صورتی که اختلاف سنی هردوی آنها ده سال است در اولی خانم هجده ساله یک نوجوان است و می خواهد بچگی کند یا شور و نشاط زیاد دارد ولی آقا تقریبا این مراحل را گذرانده است . درمثال دوم خانم و آقا مال یک دنیا هستند و می توانند با هم کنار بیایند. اگر خانم سه تا هفت سال از آقا بزرگتر باشد مشکل ایجاد شده و ما هم مخالف هستیم چون در اینجا خانم، جلوی اقتدار مرد را می گیرد و دائما امر و نهی می کند و مادر آقا می شود .مثلا به او می گوید : دیر نکنی ، نان یادت نره و از این امر و نهی ها که مرد هم از آنها ناراحت می شود و چون خانم چند سال بزرگتراست ، تجربه ی بیشتری دارد و رشد عقلانی او هم بیشتر است پس خانم مدیریت می کند و این بد است زیرا مدیریت با آقا است و اقتدار مرد شکسته می شود . در اینجا جایگاه ها عوض می شود و نیز خانم بالای بیست و هفت سال با یک زایمان شکسته شده و شادابی خود را از دست می دهد ولی آقا سه یا چهار یا پنج سال کوچکتر است پس بانشاط تر است و امکان دارد ، خدای نخواسته سر و گوشش بجنبد و دچار مشکل شود و با تمام این حرفها خانمها ، رنج خواهند برد . در سنین بالا هورمونهای جنسی خانم فروکش می کند و وقتی خانم کوچکتر باشد سالهای بیشتری به نیازهای آقا جواب می دهد چون نیازهای غریزی مردان تا آخر عمر ثابت می ماند و با این مشکل آقا سالهای سالها از این نیاز محروم می شود و مشکلات بوجود می آید . بعضی افراد می گویند که مادر پسر خودش به خواستگاری آمده ولی بعدا حمایت نکرده و عرف هم نمی پذیرد . وقتی زوجی در جمع قرار می گیرند باید دیگران متوجه شوند که آنها زن و شوهر هستند و نه برادر با خواهر بزرگتر. خانمی می گفتند که من هفت سال از شوهرم بزرگتر هستم . یک روز برای خرید به مغازه ای رفتیم و مغازه دار لباسهای زیادی روی پیشخوان گذاشت و به شوهرم توصیه می کرد که فلان لباس را بردار چون خیلی خوب است و در این میان دائما به من هم می گفت : شما شاهد باشید که من چه قدر به پسرتان اصرار می کنم و پسرتان قبول نمی کند ، مادر بعدا گله نکنید و من در آنجا داشتم می ترکیدم و نمی توانستم بگویم که این آقا ، شوهرم است و این برای خانمها خیلی سخت است . دو سوم جامعه شناسان اعتقاد دارند که بزرگتر بودن خانمها اشتباه است . البته این کار یک پدیده ی نوظهور است که بعد از بیست سال می توان به نتیجه رسید .

                            برگرفته از سایت شبکه سه برنامه گلبرگ

11 آذر 1389برچسب:سن ازدواج, :: 11:42 :: نويسنده : ابوذر

سوال- نظر شما درباره ی دوستی دختر و پسر در دانشگاه و بیرون از محیط منزل چیست ؟ خصوصا دوستی هایی که برای شناخت بیشتر همدیگر در قبل از ازدواج باشد؟
پاسخ- قبلا به دختران عزیز گوشزد کرده بودیم که به خاطر ویژگی عشق بازی آقایان مراقب خود باشند و گفتم که اگر آقایی برای ازدواج با آنها رابطه ای برقرار کند ، هشتاد درصد آنها قصدشان واقعا ازدواج نیست و فقط می خواهند به نیازهای خود برسند . برای همین از کانال عشق ورزی وارد می شوند اما در اینجا فرض می کنیم که این رابطه به قصد ازدواج برقرار شود باز هم خطرات و مشکلاتی دارد چون وقتی مراسم خواستگاری انجام نشده و نظارتی هم نیست ، طبیعی است که دیدار و خلوت های پنهانی داشته باشند و چون در اوج غرائز جنسی و سرشار از عواطف هم هستند در اینجا وقتی دو جوان از جنس مخالف در کنار هم قرار می گیرند ، فعل و انفعالات هورمونی در بدن آنها انجام شده و ترشح بعضی هورمونها مانند آدرنالین در بدن آنها بیشتر می شود و نیز کار کرد مغز تخفیف پیدا می کند و حالت خلصه ای هم به آنها دست می دهد و خدای نخواسته ممکن است دچار مشکلی شوند و گوهر عفت دختر خانم به خطر بیفتد و این موارد را داشته ایم و تازه اگر نزدیکان یا آشنایانی که از قصد ازدواج شما خبر ندارند ، شما را در جایی ببینند ، شما در موضع تهمت قرار می گیرید . چون خانواده ها هم از این موضوع خبر ندارند مشکلات بیشتری پیدا خواهید کرد . اگر پرسیده شود که مگر بعد از خواستگاری هم نمی خواهند این دو بیرون بروند پس این مشکل باز هم وجود دارد ؟ خیر بعد از خواستگاری رسمی توصیه می شود که برای بیرون رفتن این دختر و پسر با یکدیگر نفر سومی مانند خواهر یا برادر خیلی کوچک این خانم هم با آنها باشد و این کار مشکل را حل می کند و اگر کسی هم آنها را با هم ببیند متوجه می شود که رابطه ی آنها رابطه ی ناشایستی نیست و شاید خبرهایی باشد . دلیل دیگر این است که وقتی آنها سه یا شش ماه با هم رابطه برقرار کنند معمولا عاطفه خرج همدیگر می کنند و حالا اگر این دو به هم برسند متاسفانه بعدا عاطفه کم می آورند و یک مدلهای همدیگر را دوست ندارند و تجربه هم ثابت کرده است که یکی از علتهای بدبینی های خانمها و آقایان در زندگی مشترک ، داشتن رابطه های قبل از محرمیت بوده و این طبیعی است که خانم فکر کند که این آقا اگر قبل از ازدواج با من رابطه ی عاطفی داشته و به من محبت می کرده و بعد پیشنهاد ازدواج داده ، پس ممکن است با خانمهای دیگری هم رابطه برقرار کرده باشد . خانم بدبین می شود و بالعکس هم همینطور است . آقا در مورد همسرش فکر می کند که شاید این خانم همانطور که با من به راحتی ارتباط برقرار کرده ،چند تا دوست پسر دیگر هم داشته و من نمی دانستم و بدبین می شود . مهمتر از اینها دختر و پسر وقتی با هم خلوتی دارند و بدون نظارت خانواده همدیگر را می بینند ، کم کم عاشق شده و بعد از عاشقی کر و کور می شوند و دست از اصولشان هم برمی دارند و بدیهای یکدیگر را هم نمی بینند و متاسفانه حتی در مواردی ، بدیهای آنها را خوبی می بینند و این تا زمانی است که به هم نرسیده اند . ما موردی داشتیم که آقا فحاشی و بد دهانی می کرده و بعدا هم رابطه ی آنها به ازدواج ختم شده و خانم می گفتند که این آقا قبل از ازدواج هم فحاشی می کردند ولی من می گفتم : چه قدر این آقا بذله گو و خوش مشرب است . بله بعد از ازدواج، گوشها و چشمها باز می شود و تازه حقایق را می بینند و بعد متاسفانه زندگی آنها خراب می شود . روسها ضرب المثلی دارند که می گوید : عشق و نابینایی خواهران دوقلو هستند. آلمانیها هم می گویند : انسان عاشق گل سرخ را بدون خار می بیند . این مشکلاتی که گفتیم در مواقعی است که رابطه ها به ازدواج منتهی شود ولی وقتی به ازدواج ختم نشود به ویژه برای خانمها سرخوردگی، احساس شکست ، افسردگی های حاد ، مرد گریزی ، نفرت از جنس مخالف ، ازدواج گریزی و بعد هم از دست دادن فرصتها که خیلی مهم است پیش می آید . چون این خانم سه ماه به قصد ازدواج با آقایی رابطه داشته و در همین مدت هم خواستگارانی داشته که آنها را رد کرده است یعنی فرصتها را از دست داده است و نیز سن خانم هم بالاتر می رود و حالا ایشان اضطراب دارند که نکند برای ازدواج او این رابطه برملا شود . مشکل دیگری که به خصوص خانمها دچار آن می شوند ، احساس گناه و خیانت نسبت به شوهر آینده است . بنده با این رابطه ها موافق نیستم و بعد از دوسه سال که از برنامه گلبرگ می گذرد روز به روز اعتقادم به این داستان بیشتر می شود که چه قدر مشکلات زیادی برای جوانان بخاطر این رابطه ها بوجود می آید و چه زندگیهایی که بخاطر این رابطه ها نابود می شود پس احتیاط کنید . یعنی اول آقا خواستگاری کنند و بعد تحت نظارت خانوادها چند ماه با هم رابطه برقرار کنند ، حرف بزنند ، تبادل فکر کنند و حتی بیرون بروند البته با آن شرایطی که عرض کردم تا مورد تهمت دیگران قرار نگیرند که اگر بعدا هم به ازدواج ختم نشد، حس حقارت و ذلت و مورد سوء استفاده قرار گرفتن در شما ایجاد نشود.

                        برگرفته از سایت شبکه سه سیما برنامه گلبرگ

11 آذر 1389برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : ابوذر

مشاهدات حضرت رسول اکرم از ملکوت زنها

رسول اکرم(ص) فرمود: دیدم زنی را که به مویش آویزان کرده اند، در حالی که مغزش می جوشد و زنی راکه به زبانش آویزان شده و در حلقش حمیم جهنم می ریزند و دیدم زنی را که به پستانش آویزان کرده اند و زنی را که دست و پایش را بسته و مارها بدان می پیچند و دیدم زنی را که  سرش خوک و بدنش شکل الاغ است.

حضرت زهرا (س) منقلب شده و عرض کرد: مگر چکار کرده اند که چنین می شوند؟

حضرت فرمود: آن زنی که به مویش آویزان کرده اند و مغزش می جوشد زنی است که مویش را نامحرم می بیند و آن را که به زبانش آویزان آویزان کرده بودند و در گلوی ائ از حمیم جهنم می ریختند، زنی است که به شوهرش جسارت و بی ادبی می کند.

حضرت ادامه دادند: آن زنی را که به پستانش آویزان کرده اند، آن زنی است که بدون علت شوهرش را از هم بستری با خود منع می کند، و آن زنی که به پاهایش آویزان شده زنی است که بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون رود.

آن زنی که دست و پاهایش را به هم بسته و اطرافش را مارها و عقربها ی عالم برزخ احاطه کرده اند، زنی است که رعایت پاکی بدن و لباس خود را نمی نماید وغسل حیض و جنابت نمی کند و نماز را سبک می شمارد.

فرمود:زنی را دیدم که گوشتهای بدنش را با مقراض(قیچی) می چیدند و مجبورش می کردند که بخورد و آن

زنی است که برای بیگانه آرایش بکند و خود را به مرد اجنبی عرضه می دارد. و زنی را دیدم که سر تا پایش

شکل سگ است و آتش از پایینش داخل  و از حلقش خارج می شد این زن آوازه خوان است.

و اما آن زنی که صورتش صورت خوک و بدنش به شکل الاغ است، این زن نمامه است(یعنی کسی که حرف کسی را پیش دیگری نقل می کند که باعث فساد گردد)و همچنین است عقوبت کذاب.(کسی که خیلی دروغ  می گوید) فرمود زنی را کر و کور و گنگ دیدم، زنی است که بچه از زنا بیاورد  و به شوهرش نسبت دهد. آن زنی را که صورت و بدنش  می سوزد آن زنی است که قواده بوده(یعنی دو نفر حرام را به هم می رسانده)

                            منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور 

بعضی از مشاهدات رسول خدا صلی الله علیه و آله

رسول خدا (ص) فرمودند: در شب معراج جماعتی را دیدم که در مقابل آنها سفرهایی از گوشت طیب و پاکیزه  و سفرهایی از گوشت خبیث و آلوده بود و آنها از گوشت خبیث آلوده می خوردند.

 از جبرئیل سوال کردم: این ها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت: جماعتی از امت تو هستند که غذای حلال را رها کرده و غذای حرام می خوردند. پس به جماعت دیگری برخورد کردم که لب های کلفتی مثل شتر داشتند و گوشت بدن آنها را قیچی می کردند و در دهانشان می گذاشتند.

از جبرئیل سوال کردم اینها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت: اینها افرادی هستند که پیوسته در صدد عیبجوئی از مردم برآمده و با زبان و اشاره به عیب ظاهر و باطن مردم می پردازند.

سپس گروهی دیگر را دیدم که سرها و صورتهای آنان با  سنگی کوبیده می شد گفتم ای جبرئیل! اینها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت: افرادی که نماز عشاء را ترک می کنند.

سپس به جماعتی برخورد کردم که آتش در دهان آنها داخل شده و از مقعد آنها خارج می شد. سوال کردم ای جبرئیل اینها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت: اینها افرادی هستند که اموال یتیمان را از روی ظلم و ستم می خورند.

سپس گروهی دیگر را مشاهده کردم که از بزرگی شکم نمی توانستند از زمین برخیزند.گفتم ای جبرئیل اینها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت:اینها کسانی هستند که ربا می خورند و نمی توانند از جای خود برخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان زده شده و عقل خود را بکلی از دست داده و اینها در روش و راه آل فرعونند و هر صبح و شب بر آتش عرضه می شوند و پیوسته در خواست می کنند که ای پروردگار ما ساعت قیامت چه موقع برسد و نمی دانند که قیامتشان تلخ تر و وحشتناکتر است.

سپس در معراج به زنانی بر خورد کردیم که به پستان های خود آویخته شده بودند.پرسیدم: ای جبرئیل اینها کدام دسته از زنان هستند؟

جبرئیل گفت: اینها زنانی هستند که اموالی را که که از شوهرانشان باقی مانده و متعلق به فرزندان شوهران آنهاست به فرزندان غیر آن شوهرها  می دهند و در حقیقت ارثیه یتیم های آنها را صرف دیگران می نمایند.

                     منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور 

24 آبان 1389برچسب:مشاهدات پیامبر در معراج, :: 23:57 :: نويسنده : ابوذر

نتیجه خوف خدا و ترک زنا در قیامت

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

اگر کسی بر زنی که بر او حرام است قدرت و تسلط زنا داشته باشد اما از خوف الهی آن را ترک کند، خداوند

متعال جهنم را بر او حرام می گرداند و او را از خوف و وحشت عظیم قیامت ایمن می سازد و داخل بهشت می

نماید؛ و اگر کسی به حرام دست به زنی برساند چون به صحرای محشر بیاید دستهایش بسته است و اگر

کسی با زنان نامحرم خوش طبعی(خوش و بش) کند خدواند در ازاء هر کلمه هزار سال او را در محشر حبس

می کند و اگر زنی راضی شود مردی به حرام او را در آغوش بگیرد یا ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید یا با او

خوش طبعی کند بر آن زن نیز گناه همان مرد باشد و اگر مرد او را مجبور سازد گناه هر دو بر مرد باشد. اگر

کسی چشمهای خود را از دیدن زن به حرام پر سازد خداوند در قیامت به چشمهایش میخ هایی وارد می کند

و چشمهایش را پر از آتش می سازد تا از حسابرسی فارغ شود، پس امر کند او را به جهنم ببرند. هر که با زن

شوهر داری زنا کند از فرج آن مرد و زن رودخانه ای از چرک و ریم به طول پانصد سال راه روان می شود که

تمامی جهنمیان از بوی گند آن متأذی می شوند. و خشم و غضب الهی شدید است بر زنی که شوهر داشته

باشد و به غیر محرم خود نظر بکند و اگر چنین کند خدا ثواب اعمالش را از بین می برد.

وصف زن بهشتی

رسول خدا صلی الله و علیه و آله به ابوذر فرمود:

ای ابوذر! اگر زنی از زنان بهشت، از آسمان اول به زمین مشرف شود و در شب تار و ظلمانی به دنیا نگاه کند،

زمین از نور جمال او بیشتر از درخشش ماه وشب چهارده روشن می شود، و بوی خوش او به مشام تمامی

اهل زمین می رسد و اگر لباسی از لباسهای اهل بهشت را امروز در دنیا بگشایند، هر کسی که آن را ببیند

مدهوش می شود وچشمان او تاب دیدن آن را ندارد.

زن در بهشت حسادت ندارد، حایض نمی شود و بد خوئی ندارد. 

                       

                                منبع: قصه های قیامت/ تألیف: حبیب الله اکبرپور 

24 آبان 1389برچسب:ترس از خدا, :: 23:56 :: نويسنده : ابوذر

دوره نامزدی

دوره نامزدی چه دوره ای است و بهتر است چقدر طول بکشد و آیا لازم است دختر و پسر در این دوره محرم هم باشند؟

آغاز فرایند خواستگاری تا قبل از عقد را دوره نامزدی می گوییم برخلاف عامه مردم که از لحظه عقد دائم تا عروسی را دوره نامزدی می خوانند.
براساس حقوق مدنی، نامزدی مدت ندارد و تا زمانی که یکی از دو نفر، آن را به هم نزده است، باقی خواهد ماند.

مدت نامزدی در افراد متفاوت است، در ازدواج های فامیلی و آشنایان به جهت شناخت افزون تر پیشین، زمان کمتر، و در ازدواج با غریبه، زمان بیشتری نیاز است.

هر قدر ابهامات در جلسات گفت و گوی دو طرف کمتر، و آرای آنان روشن تر باشد، طبیعی است که دوره نامزدی کمتر طول می کشد(منتظر مجموعه مباحث و سوالات در هر سه جلسه گفت و گوی طرفین در زمان خواستگاری، در روزهای اینده باشید).

نکته مهم این است که در ازدواج نباید شتابزده عمل کرد؛ بنابراین ممکن است دوره نامزدی، یک تا سه ماه هم طول بکشد و اشکالی ندارد. طولانی کردن بی دلیل دوره نامزدی مطلوب نیست؛ زیرا ممکن است دختر و پسر خسته شوند و به سبب گفت و گوهای تکراری و بی اهمیت، دچار تردید و تزلزل در انتخاب شوند.

ایجاد محرمیت موقت در دوره نامزدی، منع شرعی ندارد؛ اما به چند دلیل آن را مطلوب نمی دانیم. اشکالی ندارد که دختر و پسر با هم محرم نباشند و با رعایت و حفظ ضوابط شرعی، فرایند خواستگاری را انجام دهند.

 

1. صیغه محرمیت موقت، نوعی تعهد ایجاد می کند و ممکن است باعث شود دو طرف از اصول خود دست بردارند؛

 

2. صیغه محرمیت موقت، باعث ایجاد علاقه شدید می شود که همان نگرانی پیش گفته را پدید خواهد آورد؛

 

3. در صورت منتهی نشدن نامزدی به ازدواج، پرونده دختر، سیاه و در خواستگاری های بعدی با مشکل مواجه می شود؛

 

4. در صورت نرسیدن به ازدواج، مادر دختر تا ابد با آقا پسر محرم می شود؛

 

5. در صورت نبخشیدن بقیه زمان عقد موقت(از روی ناآگاهی و چه از روی فراموشی) و خواندن صیغه عقد دائم، عقد دائم باطل می شود و باید بعد از اتمام زمان صیغه موقت، دوباره عقد دائم اجرا شود.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:55 :: نويسنده : ابوذر

آرایش در خواستگاری

آیا می شود در جلسه خواستگاری برای زیبایی بیشتر، آرایش کرد؟

در فقه شیعه، بحثی به نام تدلیس وجود دارد که به معنای پنهان کردن عیب است. اگر آرایش دختر در جلسه خواستگاری به قصد پنهان کردن عیب خود باشد، تدلیس شمرده می شود و حرام است و اگر با این کار، یکی از عیب های فتگانه باطل کننده عقد، یعنی پیسی را بپوشاند، عقد نیز باطل می شود. افزون بر این، آرایش باعث می شود که صورتش زینت داشته باشد و نگاه کردن به دست و صورت به قصد لذت یا در صورتی که زینت داشته باشد، جایز نیست و برای مؤمنی که نمی خواهد مرتکب حرام شود، مانعی برای دیدن صورت دختر ایجاد می کند و او را در شناخت و انتخاب آگاهانه دچار مشکل خواهد ساخت.

توصیه می شود در خواستگاری آرایش نکنید تا خواستگار، چهره واقعی شما را ببیند و آگاهانه برگزیند و بعد از ازدواج با آرایشی که می کنید، زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت افزون تری برایش خواهید داشت.  

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:54 :: نويسنده : ابوذر

پوشش در خواستگاری

در جلسه خواستگاری چه نوع پوششی مناسب است: چادر یا مانتو؟

با توجه به این که خواستگار باید شما را همان گونه که هستید ببیند، سعی کنید آن گونه لباس بپوشید که همیشه هستید؛ ینی اگر چادری هستید با چادر(طبیعی است که خانم چادری، در جلسه خواستگاری با چادر مشکی ظاهر نمی شود و با چادر روشن حضور می یابد که همین حرکت، به معنای چادری بودن او است.) و اگر مانتویی هستید، با مانتو حاضر شوید (این مسأله در مورد عینک هم صادق است؛ یعنی اگر عینکی هستید، با همان عینک حاضر شوید.)؛البته دختر و پسر برای شناخت نوع پوشش یکدیگر و جزئیات آن (میزان پوشش) در اجتماع، به دیدن وضعیت همدیگر در جلسه خواستگاری بسند نمی کنند و در جلسه اول گفت و گو از یکدیگر در این باره سؤال  خواهند کرد.

گذشته از مسأله نوع حجاب، در انتخاب رنگ لباس (چادر یا مانتو) دقت کنید و قبل از خواستگاری، رنگ های مناسب را امتحان کرده، از اعضای خانواده نظر بخواهید. یادتان باشد که نخستین دیدار، تأثیرگذار است. آقا نیز باید در مورد پوشش خود دقت کند. استفاده از لباس های جلف (حتی اگر در زندگی اجتماعی خود چنین پوششی دارد) برای جلسه خواستگاری مناسب نیست. بهتر است در جلسه خواستگاری، لباس رسمی تر و البته ساده و راحت بپوشد و درباره پوشش اجتماعی اش در جلسه اول گفت و گو با دختر سخن بگوید.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:47 :: نويسنده : ابوذر

رفتار خواستگاری

من نمیدانم در جلسه خواستگاری باید چگونه رفتار کنم که حمل بر غرور و خشکی نشود و در عین حال به شأن و جایگاهم نیز لطمه ای نخورد.

در جلسه خواستگاری، چه دختر و چه پسر باید رفتاری متعادل داشته باشند. هرگونه افراط و تفریط (زیادی و کاستی) در رفتار نادرست است. در آموزه های دینی ما تأکید بسیاری بر اعتدال در رفتار شده است.

قرآن کریم: وکذالک جعلناکم امة وسطا.(بقره، آیه 143)

و این گونه شما را امتی متعادل قرار دادیم.

رسول خدا(ص):

بهترین کارها، متعادل ترین آن ها است.

امام علی(ع):

راست و چپ گمراهی است و جاده (درست) همان راه وسط است.

ترشرویی و سکوت مطلق ددختر جالب نیست؛ همان گونه که خنده رویی و سخن گفتن زیاد او وب نیست. لبخندی موقرانه بر لب دختر، چیزی از ارزش او نمی کاهد. خنده های بلند است که به جایگاه او لطمه می زند؛ افزون بر این که براساس فتاوای مراجع تقلید، خنده های بلند دختر در صورتی که باعث تحریک نامحرم شود، جایز نیست؛ پس رفتار شما باید آمیزه ای از متانت و صمیمیت باشد.

 

در رفتار و حرکاتتان (راه رفتن، سخن گفتن و چیز خوردن) عجله نکنید که از بهای شما می کاهد.

پسر هم باید رفتاری متعادل داشته باشد. گشاده رویی بسیار پسندیده است(المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه) شادی مومن در چهره و ناراحتی اش در دل او است. اما شوخی های نسنجیده درست نیست و ممکن است در جلسه خواستگاری به خانواده دختر بر بخورد.

براساس آموزه های دینی ما، ایجاد سرور و شادی در دل مومنان ثواب دارد؛ اما به دلیل حساسیت جلسه خواستگاری توصیه می شود، از این کار بپریزید.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:46 :: نويسنده : ابوذر

آداب خواستگاری

آیا جلسه خواستگاری آداب خاصی دارد؟ چه نکاتی خوب است در آن رعایت شود؟

 زمانی که خانواده خواستگار، صدای زنگ منزل دختر را می زنند، باید مراقب رفتار و سخنان خود باشند؛ ممکن است از پنجره یا در بازکن تصویری تحت نظر باشند! در این هنگام، خانواده دختر در را به سرعت باز نکنند ک نشانه عجله و اشتیاق آنان است و جالب نیست؛ البته زیاد هم آنان را پشت در معطل نگذارید که نوعی بی احترامی به شمار می رود.

خانواده دختر باید جلو در حاضر شده، میهمانان را راهنمایی کنند و اگر دسته گلی آورده اند(آوردن دسته گل که لازم هم نیست بسیار گرانقیمت باشد، اثر روانی بسیار خوبی دارد)، آن را بگیرند و پس از قرار دادن در گلدان مناسبی در معرض دیدشان قرار دهند.

 در بسیاری از خانواده ها، دختر خانم به استقبال خانواده پسر نمی آید و در برخی خانواده ها به استقبال می آید و پس از احوالپرسی مختصری جمع را ترک می کند و بعد با سینی چای یا شربت وارد می شود.هر کاری از جمله احوالپرسی بسیار گرم و زیادخودمانی شدن دختر،خلاف شأن او است و احتمال برداشت نادرست وجود دارد.

پس از آمدن خانواده پسر، خانواده دختر آنان را در بالای مجلس می نشانند و خود در پایین مجلس می نشینند. بهتر است پس از سکوتی که مجلس را فرا می گیرد، مادر دختر سکوت را بشکند و خوشامد بگوید.

بهتر است از خانواد پسر، کسی که بیان شیواتری دارد، آغاز کننده باشد؛ زیرا در این لحظه، همه به او توجه خواهند کرد.
در جلسه خواستگاری، قبل از طرح اصل مطلب و گفت و گوی دختر و پسر که از همه مهمتر است(در پستهای بعدی در این زمینه مطالبی را خواهم گذاشت)بهتر است از مسائل روزمره مانند گرما و سرمای هوا، ترافیک و آلودگی هوا و .... صحبت شود. گفت و گو درباره مسائل اعتقادی و سیاسی ممکن است فضا را بی دلیل متشنج کند.

گفت و گو در زمینه اعتقادات و سیاست مربوط به خود دختر و پسر است.

در مراسم خواستگاری از شیرینی تر استفاد نکنید؛ چون خوردن آن سخت است. شیرینی خشک و کوچک مناسب تر است. میوه نیز بهتر است چیزهایی شبیه سیب و خیار باشد، نه انار و پرتقال و هندوانه که به سبب آبدار بودن ممکن است باعث کثیف شدن دست و صورت و لباس شوند.

بکوشید از تشریفات خواستگاری بکاهید. نه دسته گل های گرانقیمت به پسر بها می دهد و نه پذیرایی های غیرعادی و پر خرج،ارزش دختر را بالا می برد. در مواردی ممکن است برداشت های خوبی هم از این رفتارها نشود.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:45 :: نويسنده : ابوذر

خواستگاری رسمی

در خواستگاری رسمی چه نکاتی را باید رعایت کرد تا به شکلی مناسب برگزار شود؟

پس از تعیین زمان خواستگاری، خانواده پسر باید سروقت حضور یابند و اگر به هر دلیلی ممکن است تأخیری پیش آید، به خانواده دختر اطلاع دهند.
خانواده دخترنیز باید در زمان تعیین شده آماده باشند و کارهای لازم را به تأخیر نیندازند تا با آرامش کامل از خانواده پسر پذیرایی کنند.

قرار خواستگاری باید زمانی گذاشته شود که افراد آرامش داشته باشند؛ بنابراین در زمان مناسبی از شب که همه از کار فارغند و در روزی تعطیل( و ترجیحا مبارک) و هوایی مناسب، بهتر است.

امام باقر (ع) از خواستگاری در هوای گرم نهی فرموده و امام علی (ع) روز جمعه را پیشنهاد داده که هم روز تععطیلی کارهای روزمره و هم مبارک است.

حضور کودکان کوچک و صدای تلویزیون یا پخش موزیک ممکن است فضای جلسه خواستگاری را شلوغ کند و آرامش بزرگترها را از بین ببرد؛ بنابراین، بهتر است کودکان حضور نداشته باشند و تلویزیون و پخش خاموش باشند.

خواستگاری حتما باید در خانه دختر خانم برگزار شود و پایین بودن محله و کوچک بودن منزل نمی تواند توجیه کننده تغییر محل خواستگاری باشد، مگر اینکه دلیل خاصی از جمله تعمیر منزل و ... وجود داشته باشد.
در خواستگاری رسمی، اعضای اصلی خانواده(پدر، مادر، خود شخص و خواهر و برادر بزرگتر متأهل) حضور می یابند. حضور دیگر نزدیکان(پدر و مادر بزرگ، عمو، عمه، دایی و خاله، عروس ها و دامادها و ...) در جلسه خواستگاری ضرورت ندارد. از آنها می توانید در جلسه بله برون که جلسه نهایی و رسمی خواستگاری است، دعوت کنید.

دلیل تأکید بر حضور اعضای اصلی خانواده در خواستگاری، پنهان ماندن آن است تا در صورت منتفی شدن، مشکلی را برای دو خانواده به ویژه خانواده دختر ایجاد نکند و افکاری از قبیل ((اسم یا عیب روی دختر مردم گذاشتند و رفتند)) منتفی شود که البته نباید چنین افکاری اصلا وجود داشته باشد.

زمان جلسه اول خواستگاری نباید طولانی شود. حدود یک ساعت(15دقیقه برای احوالپرسی و تعارفات و 45 دقیقه برای گفت و گوی اولیه دختر و پسر) کافی است. زمانی که دختر و پسر جداگانه صحبت میکنند، خانواده ها نیز می توانند درباره مسائل مورد علاقه خود گفت و گو کنند.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:44 :: نويسنده : ابوذر

گام نخست در خواستگاری

گام نخست در خواستگاری، کدام است و اقدام به چه شکلی پیامدهای منفی دارد؟

گام نخست اصولی در خواستگاری، قرار خواستگاری از طرف مادر(در صورت فقدان مادر، کسی مانند خواهر بزرگتر، مادربزرگ یا خاله که جای مادر را پر کرده اند.) پسر است که باید پس از تحقیقات اولیه صورت گیرد. تحقیقات مختصر قبل از قرار، لازم است تا پس از خواستگاری به علت نبودن ملاک های اولیه مورد نظر خانواده پسر در دختر، مجبور به گفتن پاسخ منفی نشوند. خواستگاری های نسنجیده و پاسخ منفی پسر، آثار روحی نامطلوبی بر دختر می گذارد.

قرار ملاقات با مادر دختر و در صورت فقدان مادر، با کسی که جایگزین او است، گذاشته می شود.

خواستگاری به هر شکلی جز این آغاز شود، پیامدهای منفی خواهد داشت.
خواستگاری پسر از دختر در محیط کار یا تحصیل و یا خیابان، در شأن دختر نیست(رجوع به پست های مربوط به شیوه های نادرست ازدواج).

خواستگاری دختر از پسر، چند مشکل جدی را ایجاد می کند(رجوع به پست های مربوط به شیوه های نادرست ازدواج).

خواستگاری مادربزرگ بدون هماهنگی با نوه خود و خانواده اش، واقعی نیست و نمی توان به آن اطمینان کرد.
واسطه کردن عمه و خاله و همسایه، از ترس شنیدن پاسخ منفی درست نیست؛ زیرا ممکن است به طور غیر واقعی (بعلت حسادت، خواستگاری دختر برای پسر خود و...) از طرف دختر به خانواده پسر پاسخ منفی بدهند.

قرار ملافات مادر با دختر در بیرون از منزل، خلاف شأن دختر است(تقاضای ملاقات پسر به وسیله پدر دختر در خیابان، پارک یا داخل خودرو قبل از اجازه خواستگاری، به غرور او لطمه می زند و ممکن است در صورت سرگرفتن وصلت، در زندگی زناشویی عقده گشایی کند. در صورتی که پدر دختر تمایل دارد پسر را قبل از خواستگاری از نظر ظاهری ببیند، در محیط کار، تحصیل و ... می تواند او را مشاهده کند.).

اگر مادر مایل است پیش از خواستگاری، دختر را از نظر ظاهری ببیند می تواند بدون اطلاع دختر، او را در محل تحصیل، محل کار، محافل و مجالس و حتی در خیابان از دور مشاهده کند.
 

در گفتگوی اولیه تلفنی برای قرار ملاقات، سوال درباره جزئیات لازم نیست، بلکه درباره مسائل کلی و اصولی از قبیل وضعیت خانواده از جهت اعتقادی و فرهنگی و درباره سن، تحصیلات، وضعیت شغلی، شهر محل زندگی و مسأله خدمت نظام وظیفه صحبت می شود.

گفتن بیماری حاد یا خاص و ازدواج پیشین، در تماس تلفنی لازم نیست، زیرا جزو مسائل خصوصی دختر و پسر است و پس از خواستگاری و در صورت توافق کلی، در پایان جلسه اول گفت و گو مطرح می شود.
مطلوب این است که مادر دختر-گرچه از قبل با دختر خود از جهت ملاک ها و معیارها هماهنگ شده باشد- فرصتی بخواهد تا مسأله را با دختر خود در میان بگذارد و بعد برای مادر پسر وقت ملاقات تعیین کند. این رفتار، هم شأن دختر را بالاتر می برد و هم فرصتی برای تحقیقات اولیه به خانواده دختر میدهد.

24 آبان 1389برچسب:اقدام به ازدواج, :: 23:42 :: نويسنده : ابوذر

ادامه تحصیل

آیا ادامه تحصیلات عالی میتواند مانع جدی برای ازدواج باشد؟

اگر پسری تحصیلات عالی خود را آغاز کرده و در ترم های ابتدایی تحصیل است و افزون بر ادامه تحصیل، خدمت نظام وظیفه راهم پیش رو دارد با فرض داشتن شرایط دیگر ازدواج(رجوع به پستهای مربوط به سن ازدواج) چون تا سالها امکان اشتغال و کسب درآمد ندارد، توصی به ازدواج نمی شود، مگر این که شرایط ازدواج را داشته باشد و از طرف خانواده خود از جهت مالی حمایت شود.

ادامه تحصیل در ترم های پایانی یا در مقاطع بالاتر نمی تواند مانع ازدواج باشد؛ زیرا مدت باقیمانده تحصیل با دوران عقد بستگی همراه می شود که مسئولیتی بر دوش مرد از جهت نفقه همسر و تعهدات دیگر نمی آورد.

ادامه تحصیل برای خانم ها اصلا نمی تواند مانع ازدواج شود؛ چون نفقه زن به عهده مرد است؛ بنابراین، اگر خواستگار، اجازه می دهد دختر ادامه تحصیل دهد و با آن مخالفت نمی کند، بهتر است پس از گذراندن یکی دو ترم ازدواج کند تا پایه های تحصیلی اش محکم شود و در معرض ترک تحصیل قرار نگیرد.

خدمت نظام وظیفه

من هنوز خدمت نظام وظیفه ام را انجام نداده ام، آیا برای ازدواج، انجام این خدمت لازم است؟

 انجام خدمت نظام وظیفه(سربازی) گذشته از این که خدمتی مقدس به شمار می رود، اگر انجام نشود، مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد؛ به گونه ای که امکان استخدام در موسسه ها و اداره های دولتی و برخی موسسه ها و شرکت های وابسته به دولت و نقل وانتقال هرگونه سند رسمی را با مشکل مواجه می سازد. گذشته از این، ممکن است شخص را به جهت وابستگی به همسر،از انجام این خدمت باز دارد؛ بنابراین توصیه می شود در صورت آمادگی برای ازدواج از جهات دیگر؛ دست کم بعد از گذراندن دوره آموزشی یا مدتی پس از آن ازدواج کنید.
با توجه به این که در این دوره، امکان امرار معاش نیست می توان آن را با دوره عقد همراه ساخت و پس از اتمام آن، زندگی مشترک را آغاز کرد.

خواهر بزرگتر

آیا درست است که والدین به علت مجرد بودن خواهر بزرگتر، مانع ازدواج خواهر کوچکتر می شوند؟

خیر، درست نیست و این رفتار والدین، مستند شرعی و عقلی ندارد؛ زیرا آدم ها باهم تفاوت دارند؛ نیازهایشان باهم فرق می کند و شرایط و موانع ازدواج برای آن ها متفاوت است؛ اما متاسفانه این فکر هنوز هم بین برخی از مردم وجود دارد که اگر با وجود دختر بزرگتر، به خواستگار دختر کوچکتر پاسخ مثبت دهند، به دختر بزرگتر مجرد لطمه خواهد خورد و شاید دیگران چنین برداشت کنند که حتما عیب و نقصی داشته که ازدواج نکرده است! بنابراین به والدین و خواهران کوچکتر توصیه می شود که تا حد امکان برای ازدواج خواهر بزرگتر صبر کنند؛ اما اگر زمینه ازدواج او فراهم نشد و سن خواهر کوچکتر هم رو به فزونی گذاشت، صبر دیگر جایز نیست؛ زیرا ممکن است همان مشکل برای خواهر کوچکتر هم ایجاد شود که متاسفانه در مواردی به همین دلیل و در پی پایبندی به همین اندیشه نادرست، چنین شده است.

24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:42 :: نويسنده : ابوذر

سخت گیری والدین

25 سال سن دارم، ولی به سبب سخت گیری های فراوان پدر و مادرم با خواستگاران در مسائل مادی، هنوز ازدواج نکرده ام، آیا این قدر سخت گیری لازم است؟

آنچه آموزه های دینی و روش اولیای الاهی به ما می آموزد، عدم سخت گیری با خواستگاران در مسائل مادی است. اگر خواستگاران شما شرایط مطلوب از جهت اعتقادات، اخلاق، اصالت خانوادگی و... و امکانات اولیه مادی را برای ازدواج دارند، سخت گیری والدین بزرگوار شما در مسائل مادی از جمله مهریه، خودرو، منزل و پول فراوان، شایسته نیست.

تاکید اولیای الاهی بر دین و اخلاق افراد بوده است. رسول خدا(ص) فرمود:
وقتی کسی به خواستگاری دخترتان آمد که از اخلاق و دین او راضی هستید، دخترتان را به ازدواجش درآورید که اگر چنین نکنید، آشوبی در زمین و فسادی بزرگ رخ خواهد داد.

آن بزرگوار در ازدواج دختر خود فاطمه زهرا (س) نیز اینگونه عمل کرد و بر خواستگار با ایمان دخترش، علی بن ابی طالب(ع) در مسائل مالی سخت نگرفت. در مواردی خواستگار، تحصیلات عالی خود را به پایان رسانده؛ ولی هنوز شاغل نشده است. روشن است که فرد تحصیل کرده بیکار نمی ماند؛ به ویژه اگر کمی از توقعات خود در نوع شغل بکاهد؛ پس منطقی نیست که در این صورت، به دلیل شاغل نبودن خواستگار، او را رد کنند.

ممکن است خواستگار شما تحصیلات عالی هم نداشته باشد؛ اما با فن و صنعت یا هنری آشنا است که می تواند با آن امرار معاش کند؛ ولی در حال حاضر هنوز شغل مناسبی نیافته. مهم این است که پدر و مادر شما در تحقیقات اولیه به این نکته برسند که این فرد، جربزه کار را دارد و کسی نیست که تن به کار نمی داده و سال ها سربار خانواده خود و دیگران بوده است.

بر اثر سخت گیری والدین، خواستگاران، یکی پس از دیگری رد می شوند و سن دختر بالا می رود و طبیعی است که به میزان بالا رفتن سن، فرصت ها نیز از بین خواهد رفت و اگر هم در سنین بالا ازدواج کند، بهار شوهرداری او می گذرد و در وجود نسل هم که میوه درخت ازدواج است، آثار نامطلوبی به جا می نهد.

باید از والدین عزیزی که در ازدواج فرزندانشان بی دلیل سخت می گیرند پرسید که آیا پدر و مادر خود شما نیز در ازدواجتان این قدر سخت گیری کرده بودند؟!

24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:40 :: نويسنده : ابوذر

ترس از مشکلات مالی

دوست دارم ازدواج کنم؛ اما ترس از مشکلات مالی زندگی مشترک مانع می شود. چه کنم؟

در توانمندی خداوند، هیچ گونه تردیدی نیست. خدایی که توانسته است تاکنون به شما روزی دهد، مطمئن باشید که توان روزی رسانی به همسر و فرزندان شما را نیز در آینده خواهد داشت. این وعده او در قرآن کریم آمده است:

دختران و پسران بی همسر و بندگان و کنیزان صالح خود را به ازدواج یکدیگر درآورید. اگر فقیر باشند، خداوند از لطف خود، آنان را بی نیاز خواهد کرد و خداوند(رحمتش) گسترده و به حال بندگانش آگاه است(نور.آیه 32).

اگر یکی از نزدیکان ثروتمند شما قول دهد که در صورت اقدام به ازدواج، از نظر مالی حمایتتان  خواهد کرد، دلتان آرام می گیرد و اقدام می کنید.چگونه است که با وعده خداوند با آن همه دارایی و توانمندی، دلتان آرام نمیگیرد؟! در حالی که می دانید به وعد اش وفا می کند.
امام صادق(ع) فرمود:

کسی که از ترس مشکلات مالی ازدواج نکند، به خداوند گمان بد برده است.

تجربه نشان داده که وضیعت زندگی انسان به لحاظ مالی، پس از ازدواج به مراتب بهتر از دوران مجردی است. این مطلب را سخن گهربار رسول گرامی اسلام نیز تایید می کند:
دختران و پسران بی همسر را به ازدواج هم درآورید؛ زیرا خداوند، روزی آنان را گسترده خواهد کرد.

حضرت در سخن دیگری فرمود:

رزق همراه زنان است، زن بگیرید تا روزی شما فراوان شود.

پس به خدا توکل کنید و در صورت آمادگی ازدواج، از مشکلات مالی بعد از آن نهراسید و در صورتی که کمبودهایی داشته باشید، مقابله با آن و رفع مشکلات با دستهای توانمند خودتان، بسیار لذت بخش خواهد بود. کسانی که زندگیشان را با امکانات اولیه مادی آغاز کرده و آن را با همیاری و همدلی و به تدریج ساخته اند، احساس غرور می کنند و اکنون که به گذشته می نگرد، احساس می کنند که همان سختی ها و کمبودها نیز به گونه ای لذت بخش بوده است.

24 آبان 1389برچسب:موانع ازدواج, :: 23:39 :: نويسنده : ابوذر

آرمانگرایی در ازدواج

من در انتخاب همسر بسیار سخت گیرم. می خواهم بدونم در مسأله ازدواج تا چه حد باید سخت گرفت؟

دقت در ازدواج و انتخاب همسر، بسیار خوب و مطلوب است.

امام صادق(ع) فرمود:

در ازدواج کمال دقت را به خرج ده و ببین که وجودت را کجا می نهی وچه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت قرار می دهی.
ازدواج، مهم ترین اتفاق  زندگی انسان است و به این دلیل اهمیت دارد که ثمره آن، وجود انسان خواهد بود.
مرحوم علامه جعفری می گوید:

برتراند راسل به من نوشت که چرا اسلام این همه به ازدواج اهمیت می دهد و این قدر در این زمینه احکام دارد.در پاسخ او نوشتم: مسأله انسان است و می خواهد از ازدواج، انسان پدید آید.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری سوم www.pichak.net كليك كنيد

پس در ازدواج باید دقت کنید. ازدواج مانند کنکور نیست که اگر یکبار موفق نشدید، سالهای بعد هم بتوانید آن را تکرار منید، اما باید مراقب باشید که دقت، به وسواس و آرمانگرایی تبدیل نشود.
کمال گرایی و رویاپردازی در ازدواج مطلوب نیست. برای انتخاب همسر، دنبال کسی که عالی و خوب مطلق باشد نگردید، زیرا جز خدا و معصومان(ع) شخص دیگری خوب مطلق نیست، بلکه در دیگران نسبی است.
مهم است که شخص موردنظر شما 70 درصد ویژگی مثبت داشته باشد وممکن است 30 درصد نقطه منفی هم داشته باشد، زیرا گل بی خار وجود ندارد.
کسانی که با این فکر انتخاب می کنند  که همسر آیندشان هیچ مشکلی نداشته باشد، با ورود به زندگی و دیدن مشکلات او دچار شوک می شوند و طبیعی است که خود را انسانی بازنده و ضرر دیده می بیند و از زندگی لذت نخواهند برد.

در انتخاب همسر، افزون بر مقابله با آرمانگرایی، به جایگاه خود نیز توجه داشته باشید.

امام علی(ع) فرمود: انسان عاقل چاره ای ندارد که جایگاه خود را ببیند.
برای ازدواج باید کسی را برگزینید که هم شأنتان باشد و از جهت اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی، ظاهری و ... برتری چشمگیری بر شما نداشته باشد، زیرا احتمال فراوانی دارد که پاسخ منفی بشنوید و احساس سرخوردگی کنید.

24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:34 :: نويسنده : ابوذر

 

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

بسته شدن بخت

مدتی است خواستگاری برایم نیامده و می گویند بختم را بسته اند. بسته شدن بخت تا چه حد صحت دارد؟

نداشتن خواستگار(البته اگر از سن متعارف ازدواج گذشته باشد)، همیشه به معنای بسته شدن بخت نیست و علل دیگری دارد(قصور یا تقصیر خود دختر، قصور یا تقصیر اعضای خانواده، نقص عضو یا مشکل جسمی دختر، محله نامناسب برای زندگی، انزواجویی دختر، نبودن همتا برای دختر).
این باور نادرست، یکی از آسیب های ازدواج است؛ پس آن را از بین ببرید؛ زیرا بر عملکرد شما تأثیر خواهد گذاشت و در نتیجه باعث ازدواج نکردنتان خواهد شد. یادتان باشد انسان همانگونه عمل می کند که می اندیشد.
در صورتی که خود و خانواده در نداشتن خواستگار دخالت نداشته اید و بسته شدن بخت را احتمال می دهید، توصیه ما برای گشایش بخت، مراجعه به درگاه خداوند و امامان معصوم(ع) است.
کسانی که سراغ رمالان و باطل کنندگان سحر می روند، افزون بر خطرهایی که ممکن است آنان را تهدید کند و مورد سوءاستفاده قرار گیرند، پول های گزافی را نیز باید بپردازند.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری سوم www.pichak.net كليك كنيد

به طور قطع، خدایی که بندگان را آفریده، قدرتش از آنان بیشتر است و اگر اراده کند و به صلاح شخص باشد، مشکلش را حل خواهد کرد.برای این منظور، مراجعه کنید به دستوری که اهل بیت عصمت و طهارت برای گشایش بخت داده اند.(رجوع کنید به کلیات مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی-حاشیه-باقیات صالحات-صفحه 553 ذیل عنوان به جهت باز کردن بسته شده.) افزون بر این، توصیه های دیگری نیز از سوی امامان معصوم(ع) برای این مقصود ذکر شده است که به مهمترین آنها اشاره می شود:
1. خواندن سوره های فلق، ناس و آیة الکرسی؛
2. خواندن آیات 54 تا 56 سوره مبارکه اعراف؛
3. خواندن و نوشتن آیات 75 تا 82 سوره مبارکه یونس؛
4. ذکر یونسیه(لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) که قرآن، آن را مایه نجات حضرت یونس معرفی کرده است؛
5. دادن صدقه

اگر به این دستورات عمل کردید و باز هم خواستگاری برای شما نیامد، و زمینه ازدواجتان فراهم نشد، دلیل آن، علل ناشناخته ای است که ما نمی دانیم و باید بپذیرید که ازدواج به صلاحتان نبوده است؛ البته خدای مهربان به طور قطع به سبب این محرومیت، به شما پاداش خواهد داد.

 

24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:33 :: نويسنده : ابوذر

قول ازدواج

به خانمی قول داده ام که تا سه سال دیگر باهم ازدواج کنیم.آیا چنین قول هایی درست است؟

خیر. چنین قول هایی درست نیست؛ زیرا:

1. هیچگونه تضمینی بر ادامه زندگی انسان و عمل به اینگونه قول ها وجود ندارد؛

2. به طور معمول با گذر زمان، شرایط و ملاک های افراد تغییر می کند و گاهی عواملی غیر ارادی از جمله عدم رضایت خانواده یا پاسخ مثبت آزمایش، مانع از عمل به قول و قرارها می شود که نتیجه اش سرخوردگی، احساس شکست، افسردگی، ازدواج گریزی، نفرت از مردان(در دختر)، احساس گناه در صورت وجود رابطه، انتقامجویی، از دست رفتن فرصت ازدواج(به ویژه برای دختر) خواهد بود؛

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری سوم www.pichak.net كليك كنيد

3. با این فرض که پس از سه سال بتوانید به قول خود عمل کنید، احتمال هیجانات روحی و جلوگیری از رشد در این مدت به خصوص برای دختر،بسیار است و هر قدر سن او کمتر باشد، لطمه بیشتر است؛ بنابراین، قول ازدواج ندهید. اگر او را فر مناسبی برای ازدواج می دانید؛ اما در حال حاضر آمادگی ازدواج نداری، در صورتی که سنش پایین است و آمادگی ازدواج ندارد، مطرح کردن آن شایسته نیست(دختران نوجوانی که هنوز در سن ازدواج نیستند و از طرف آقایانی که با فاصله سنی بیش از حد معمول قول ازداوج می شنوند، باید مراقب باشند؛ زیرادر موارد بسیاری، اینگونه قول ها برای فریب و سوءاستفاده بوده و پیامدهای غیرقابل جبرانی را به جای نهاده است. انتخاب این مقطع سنی(حدود 15 سال) از سوی هوس بازان، به سبب شدت عواطف، عدم رشد عقلانی کافی، بی تجربگی و عدم شناخت آسیب ها است)؛اما اگر در سن مناسب ازدواج قرار دارد، به او بگویید که اگر خواستگاران مناسبی داشت، بپذیرد و برای شما صبر نکند؛ اما اگر اراده خداوند بر ازدواج او تعلق نگرفت و تا سه سال بعد مجرد بود و شرایط شما نیز عوض نشده بود، به خواستگاری اش خواهید رفت.

24 آبان 1389برچسب:آسیب های ازدواج, :: 23:25 :: نويسنده : ابوذر
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. در حد توان علمی،دینی و تجربی در مورد مسائل مربوط به ازدواج به شما دوستان مشاوره و راهنمایی خواهم داد.منتظر نظرات،پیشنهادات و انتقادات شما هستم. به شما بازدیدکننده عزیز پیشنهاد میکنم مطالب گذشته موجود در آرشیو رو هم حتما مطالعه کنید.
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 214
بازدید کل : 70290
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content